کد خبر: 1064470
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
از آخرین جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان یک سال می‌گذرد؛ جنگی که در نهایت با بازپس‌گیری برخی مناطق اشغالی توسط آذربایجان متوقف شد.
احسان شیخون

سرویس بین‌الملل جوان آنلاین: از آخرین جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان یک سال می‌گذرد؛ جنگی که در نهایت با بازپس‌گیری برخی مناطق اشغالی توسط آذربایجان متوقف شد. به رغم موضع‌گیری بحق ایران در خصوص آزادسازی مناطق اشغالی و پایان هر چه سریع‌تر آن جنگ، اما اکنون آذربایجان بازی جدیدی را آغاز کرده است که صحنه‌گردان اصلی آن محور اسرائیلی- امریکایی با همکاری ترکیه است. تا مدتی قبل که موضوع محدود به تردد کامیون‌های تجاری میان دو کشور بود، ایران سعی بر حل اختلافات با تلاش‌های دیپلماتیک داشت، اما دو موضوع معادلات را دگرگون کرد؛ اول، مسجل شدن حضور پررنگ اسرائیل در تصمیم‌گیری‌های جمهوری آذربایجان و دوم رزمایش سه‌جانبه آذربایجان، ترکیه و پاکستان در مناطق مرزی شمال‌غربی و دریای خزر. در پاسخ، بلافاصله رزمایش سپاه پاسداران در این منطقه برگزار شد که به دنبال آن، لفاظی دولتمردان جمهوری آذربایجان علیه ایران شدت یافت. «علی‌اف» این اقدام ایران را تهدید آمیز معرفی کرد و با وجود آنکه سخنگوی وزارت خارجه ایران انتقاد اخیر «علی‌اف» را «مایه تعجب» دانسته و اعلام داشته این رزمایش یک موضوع حاکمیتی است و برای آرامش و ثبات منطقه انجام می‌شود، اما دولتمردان آذربایجان قصد ندارند جبهه تبلیغاتی مخربی را که علیه ایران آغاز نموده‌اند، پایان دهند. با وجود اینکه روابط دوستانه از گذشته میان دو کشور وجود داشته است، اما تنش در حال بالاگرفتن است و این خود ضروری می‌نماید جمهوری اسلامی ایران در میدان و دیپلماسی قاطعانه وارد شود.

رژیم صهیونیستی خط قرمز ایران
یکی از دغدغه‌هایی که همواره برای ایران در روابطش با آذربایجان وجود داشته است، نفوذ و تأثیرگذاری اسرائیل است. تلاش برای حضور تل‌آویو در آذربایجان از سال‌ها پیش کلید خورد، اما طی دهه گذشته به اوج رسیده است. بر اساس «دکترین پیرامونی»، اسرائیل می‌بایست در پیرامون مخالفان خود متحدان و پایگاه‌هایی را ایجاد کند. آذربایجان، ترکیه و اخیراً کشور‌های حاشیه خلیج فارس، در این خط‌مشی مورد توجه قرار گرفتند. نکته مهم در پیشبرد این دکترین، بهره‌گیری از توان و نفوذ اقتصادی و علمی و به دنبال آن ایجاد گره‌های نظامی- امنیتی در دولت‌های هدف است. اکنون رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سامانه تلفن همراه آذربایجان را توسط شرکت «باک سل» در دست دارد، نیروی دریایی آن را پشتیبانی می‌کند، فروش حجم بالایی از تسلیحات خود را به آذربایجان اختصاص داده و اخیراً نیز «میکائیل جباروف»، وزیر اقتصاد آذربایجان در سفر به فلسطین اشغالی، مقدمات قرارداد با شرکت اسرائیلی «OurCrowd» برای کنترل مالی استارتاپ‌ها و ساخت شهرک‌های هوشمند در مناطقی که طی جنگ اخیر از اشغال درآمدند را فراهم کرده است. اهمیت آذربایجان علیه ایران برای رژیم صهیونیستی تا حدی است که لیبرمن، وزیر خارجه وقت اسرائیل گفته است: «آذربایجان برای ما از فرانسه مهم‌تر است.» در مقابل، آذربایجان نیمی از نیاز‌های نفتی این رژیم را تأمین می‌کند و خاک خود را نیز در اختیار جاسوسان و مأموران امنیتی تل‌آویو جهت ضربه زدن به ایران قرار داده است. «علی‌اف» در سخنی آشکار با نشریه دفاع ملی روسیه، بقای کشورش را به کمک‌های نظامی رژیم صهیونیستی به ویژه پهپاد‌های آن‌ها پیوند می‌دهد و در همین راستا نیز عنان «پایگاه هوایی قبله» را به آن‌ها واگذار نموده است. در روابط میان دولت علی‌اف و تل‌آویو کار به جایی رسیده است که سران صهیونیست از آذربایجان به عنوان «لبنان اسرائیل» یاد کرده و متوهمانه گفته‌اند از این طریق می‌توان ایران را با یک چالش امنیتی- فرسایشی درگیر و از نفوذ آن در منطقه کم کنیم؛ بنابراین در شرایط فعلی و گرماگرم روابط تل‌آویو باکو، آذربایجان می‌بایست پذیرای سوار شدن میدان بر دیپلماسی، در روابطش با تهران حداقل تا رفع نگرانی‌های ایران باشد.

ترکیه و سودای «نوعثمانی گرایی»
اقدامت اخیر ترکیه در خاورمیانه و گرداگرد مرز‌های ایران با وجود آنکه روابط خوبی میان دو کشور تاکنون در جریان بوده است، نشان از برنامه‌ریزی بلندمدت آنکارا برای مقابله با نفوذ ایران و در مرحله بعد تحت فشار قرار دادن تهران دارد. از جنگ‌های نیابتی ترکیه علیه ایران در سوریه و عراق که بگذریم، آنکارا درصدد است محور تجاری-ترانزیتی شرق به غرب را از آن خود و دست ایران را از آن کوتاه کند. به این ترتیب طرح «دالان زنگزو» توسط باکو- آنکارا برای دور زدن ایران از این مسیر تجاری در دست اقدام قرار گرفته است که در صورت اجرایی شدن، ارتباط ایران با ارمنستان و بالطبع از آنجا با اروپا، از طریق مرز زمینی از میان می‌رود و دیگر مرزی میان دو کشور باقی نخواهد ماند. از سوی دیگر با چنین رخدادی، عملاً ترکیه به کناره دریای خزر خواهد رسید و این به معنای حضور ناتو در این منطقه است. این اتفاق پیش از ایران، زنگ خطری برای روسیه خواهد بود، زیرا حضور امریکا در قالب ناتو در حیاط خلوت روسیه ممکن خواهد شد. البته حضور پاکستان که روابط نزدیکی با امریکا دارد، در رزمایش سه‌جانبه همراه ترکیه بر صحت این مدعا می‌افزاید. ساخت دیوار در نقطه مرزی با ایران، انتقال تکفیری‌های سوریه در جنگ اخیر به آذربایجان و نزدیکی مرز‌های ایران، تلاش برای دامن زدن به مسائل قومی- زبانی، اقدام به مین روبی در مرز مشترک با ایران که مشابه آن را به سال ۲۰۱۰ به بهانه گسترش روابط با سوریه انجام داد، اما در واقع با هدفی بلندمدت، جهت کمک‌رسانی به مخالفان دولت «اسد» صورت گرفته بود، اقدام قاطع در هر دو بعد میدان و دیپلماسی را از سوی جمهوری اسلامی ایران می‌طلبد.

حافظه‌های زنگ‌زده
جای تعجب دارد که از یک سو، «علی‌اف» با از یاد بردن گذشته نه چندان دوری که کمک‌های جمهوری اسلامی ایران در جنگ اول قره‌باغ و جنگ سال گذشته نقش بی‌بدیلی در بقای کشورش داشته و از سوی دیگر «اردوغان» که چند سال قبل طی کودتایی حکومتش در حال از میان رفتن بود و به نقل از منابع مختلفی تنها جای امن برای پناه دادن به خانواده‌اش را تهران یافت، اکنون بر طبل انزوا و از میان برداشتن برتری ژئوپلتیک ایران می‌زنند.
به نظر می‌رسد که «علی‌اف و اردوغان» با تحریک محور اسرائیلی-امریکایی و این هدف که می‌توانند ایران را در محاصره ژئوپلتیک قرار دهند، این خطای محاسباتی را مرتکب شده‌اند که ایران دیگر مانند گذشته از اقتدار لازم برای حفاظت از مرزها، منافع و امنیت ملی خود برخوردار نیست. این مهم، ضمن تأکید بر فعال نمودن دیپلماسی، لزوم برگزاری رزمایش‌های اخیر و یادآوری آنچه بر سر نظامیان امریکایی در «عین الاسد» آمد را بیش از پیش پراهمیت نشان می‌دهد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار