در ماههای اخیر اوجگیری نظامی نیروهای طالبان در افغانستان، بازتاب گستردهای در رسانههای جهانی داشت و دربرگیری ارزش خبری مجاورت در موضوعات مرتبط با افغانستان برای ایران، باعث جلب توجه افکار عمومی ایرانیان به رویدادهای مرتبط با آن شد اما از همان روزهای ابتدایی قدرت گرفتن طالبان، جریان معاند با همراهی برخی جریانهای داخلی همچون جریان غربگرا، با هدف نقد سیاست خارجی نظام و کوچک جلوه دادن فرار امریکا از افغانستان، خط رسانهای نقد و محکوم کردن ایران را دنبال کردند. این انتقادها در ابتدا با بازنشر تصاویر دیدار ظریف و تیم دیپلماسی ایران با اعضای طالبان آغاز شد و پس از اظهارات برخی مقامات و رسانههای رسمی ایران، از جمله اظهارات تعدادی از نمایندگان مجلس، یادداشتهای روزنامه کیهان، اظهارات مجری و مهمانهای شبکه افق و... در حمایت تلویحی از طالبان، این محور انتقادی تشدید و به محکومیت تبدیل شد. در این راستا بسیاری از کنشگران مجازی از جمله سلبریتیها نیز به میدان آمدند و با استناد به اظهارات این عده از افراد، مجموعه نظام را به حمایت از طالبان متهم کردند و سیاستهای ایران در قبال افغانستان را مورد نقد و هجمه قرار دادند. جریان رسانهای مذکور پس از آغاز حکمرانی طالبان بر افغانستان از رویکرد اول یعنی محکومیت ایران با اتهام حمایت از طالبان تا حدی عقبنشینی کردند و رویکرد رسانهای جدیدی را اتخاذ کردند. این رویکرد جدید که در ادامه رویکرد قبلی بود، شبیهانگاری حکومت طالبان با نظام اسلامی در ایران بود که عمدتاً توسط همان جریانها و طیفهای رسانهای قبلی دنبال میشد. بدین منظور رسانههای فارسیزبان در انتشار اخبار اقدامات طالبان به بخشهایی تمرکز میکردند که افکار عمومی ایرانیان مشابه آن اقدامات را از سالهای پس از انقلاب در ذهن داشتند و به صورت غیرمستقیم پیام شبیهانگاری جمهوری اسلامی با طالبان را به مخاطب مخابره میکردند.
این اقدام رسانههای فارسیزبان در ادامه توسط کنشگران مجازی جریان اصلاحات و جریان معاند و همچنین سلبریتیها به شکل بارزتر و با صراحت بیشتری دنبال میشد و با عبارت نه به طالبانیزم چه در ایران و چه در افغانستان مورد توجه قرار گرفت. از طرفی در این مدت برخی رسانههای داخلی نیز با سوژهسازی و فضاسازی از برخی اقدامات و تصمیمات مسئولان ایرانی، سعی در تشدید این شبیهانگاری داشتند. انتشار خبر ممنوعیت مدارس برای تحویل کارنامه دانشآموزان به مادران و ممنوعیت تحصیل دختران در هنرستان سوره از جمله مهمترین موضوعاتی بود که در این خصوص مطرح و تلاش شد تا با استنادسازی خبری، کاربران را در ناخودآگاه خود، به نتیجه مورد نظر برسانند. در ادامه این فضاسازیها موضوعات دیگری همچون جدایی کلاسهای درس در برخی دانشگاهها و حوزههای علمیه، طرح صیانت از کاربران، اظهارات بازیگرانی همچون شقایق دهقان و سحر زکریا از نوع سانسورها در صدا و سیما و... نیز مطرح میشد تا این موضوع همچنان در ذهن مخاطب زنده بماند.
آن دسته از منابع رسانهای که موضوع شبیهانگاری حکومت طالبان را دنبال میکردند حتی در نحوه تیتر زدن اخبار مربوط به طالبان نیز از نوعی کدگذاری استفاده میکردند تا به شکلی غیرمستقیم این شبیهانگاری را در ذهن مخاطب تقویت نمایند. آخرین نمونه از این اقدام مربوط به تیتری بود که ایران اینترنشنال و چند رسانه داخلی برای پوشش اظهارات وزیر خارجه طالبان در خصوص کرونا انتخاب کرده بودند. در این تیتر به نقل از امیرخان متقی نوشته بود که «پزشکان از مهار کرونا توسط طالبان شگفتزده شدند». در راستای تقویت این شبیهانگاری، واژهها در تیتر به شکلی همنشین شده بودند که اولین موضوعی که به ذهن مخاطب میرسید، اظهارات وزیر بهداشت سابق در خصوص کنترل کرونا در ایران بود. شبیهانگاری نظام اسلامی با طالبان با اهدافی از قبیل ارتجاعی نشان دادن حکومت ایران، اعتبارزدایی از آن، زیر سؤال بردن هرگونه حکومت دینی، منزوی نشان دادن ایران در افکار عمومی، تقویت برچسب بنیادگرایی به نظام اسلامی، افزایش فشار نهادهای حقوق بشری، نفرتپراکنی از اسلام و کشورهای اسلامی در فضای بینالمللی، ایجاد بدبینی نسبت به جامعه روحانیت و نظایر آن از سوی جریان معاند دنبال میشود. در همافزایی با جریان معاند، برخی جریانهای داخلی نیز با این شبیهانگاری، به دنبال انتقاد از جریان تندرو وابسته به حکومت، تلاش برای مطالبه جامعه مدنی بازتر، به انزوا بردن برخی احکام دینی از قوانین کشور و منسوخ کردن این احکام هستند.