دکتر احسان رضایی، منتقد ادبی در کانال تلگرامی خود از انواع چاپهای دیوان حافظ نوشت. تلخیصی از نوشته او در ادامه از نظر میگذرد: در بازار کتاب چاپهای مختلفی از دیوان حافظ وجود دارد و همیشه این سؤال پیش میآید که کدام چاپ را بخریم؟
اولین نکته این است که بدانیم این اختلافات از کجا آمده؟ یک دلیل این وضعیت، خود آقای حافظ عزیز است. دیوان حافظ حدود ۵۰۰ غزل دارد. آن وقت عمر شاعری ایشان چقدر بوده؟ اگر تاریخ وفات خواجه را از تاریخ عزل قدیمیترین امیری که حافظ شعری خطاب به او دارد (یعنی شعر شکایت از ضبط اسبش توسط مأموران حکومتی، با شروع: «خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا...») کم کنیم، میشود ۴۹ سال. آن تعداد غزل برای این تعداد سال خیلی کم است. (برای مقایسه باید بدانیم که سعدی علاوه بر بوستان و گلستان ۷۰۰ غزل دارد و مولانا در کنار «مثنوی معنوی» ۲۸۰۰ غزل.) خب حافظ هم که شاعر درجه یکی است. پس منطقیاش میشود اینکه حافظ به جای سرعت، دقت داشته و روی غزلهایش حسابی کار کرده و حداقل برای هر کدام یک ماه وقت گذاشته. حافظ، چون از همان زمان خودش حسابی طرفدار داشته، نسخههایی از شعرهایش، از همان زمان خودش در دست هست که در آنها شکلهای متفاوتی از اشعارش پیدا میشود.
بعد از خود استاد حافظ، میرسیم به کاتبهای نسخههای خطی که در دنیای قدیم به سفارش این و آن، کتابها را رونویسی میکردند. بعضی از این کاتبها، چیزی را جا میانداختند یا غلط و غلوط مینوشتند و بعداً بقیه هم از روی همانها نوشتهاند و همین شده سند. یک گروه دیگر از کاتبان نسخههای خطی، برعکس زیادی احساس باسوادی داشتند و در شعر حافظ اضافه و دستکاری هم کردهاند.
همه اینها دست به دست هم داده تا تعداد بسیار زیادی نسخه خطی از دیوان حافظ داشته باشیم. برای حل مشکل و رسیدن به اصل شعرهای حافظ، استادهای فن چند راهحل دارند: یکی اینکه بگردیم یک نسخه قدیمیتر و کمغلطتر پیدا کنیم، آن را بگذاریم جلوی رویمان و با کمک چندتا نسخه دیگر، گیرهایش را بگیریم. تصحیح دکتر ناتل خانلری (با ۱۴ نسخه) و دکتر نیساری (با ۵۱ نسخه) هم از معروفترین نمونههای این دسته هستند.
اما یک گروه دیگر از اساتید هم هستند که میگویند کار ادبی مثل سیاست نیست که بخواهیم رأی بگیریم؛ به فرض اگر صدتا نسخه هم یک عبارت غلط را از روی دست نوشته باشند، تکلیف چیست؟ یعنی جز این نسخهها، باید به ذوق و سلیقه و سواد خودمان هم اتکا کنیم. از کسانی که ایده تصحیح ذوقی را انجام داد، مرحوم انجوی شیرازی بود که میگفت حافظ، شیرازی بوده و یک شیرازی شعرش را بهتر میفهمد و مثلاً در بیت «سایهای بر دلِ ریشم فکنای گنج روان/ که من این خانه به سودای تو ویران کردم» آن نسخههایی که نوشتهاند «گنج مراد» اشتباه کردهاند، چون هنوز هم در شیراز افسانهای هست که گنجهای خسرو پرویز پس از مرگش مثل اموال قارون در خاک فرو رفت و به این راحتی هم نمیشود پیدایشان کرد و مدام زیر زمین در حرکت هستند، اما ممکن است موقع حرکت گنج از برخورد سکههای طلا به همدیگر سروصدایی شنیده شود و اینجور وقتها باید سریع یک میخ بزرگ به محل صدا زد تا گنج را متوقف کند. برای همین، بعضی از ملت آنقدر به هوس گنجِ روان به خانه میخ میکوبیدند که خانه خراب میشده و حافظ با همین تصویر شعر گفته. هوشنگ ابتهاج، یا سایه شاعر هم در تصحیحش گفته ضمن توجه به نسخههای خطی، باید ضبطی را انتخاب کرد که شاعرانهتر باشد.
این جزئیات را گفتیم تا بدانید که کار انتخاب آنقدرها هم ساده نیست. پس موقع خرید دیوان حافظ حواستان باشد که اولاً این چاپ، اسم مصحح دارد یا نه؟ اگر نداشت، چاپ قابل اعتمادی نیست. دوم اینکه از چاپهایی که نوشته «بر اساس تصحیح فلانی» پرهیز کنید. این حرف یعنی که ناشر، اصلاً دقت نداشته و هر کاری دلش خواسته کرده. سوم هم اینکه سراغ تصحیحهای معروف و معتبر بروید. پیشنهاد نگارنده، یکی از تصحیحهای سلیم نیساری (از دسته تصحیحهای مبتنی بر اصالت نسخهها) یا تصحیح هوشنگ ابتهاج سایه (از دسته تصحیحهای ذوقی) است. دلیلش هم اعتبار آنها و در عین حال، کتاب آرایی خوب و سادگی استفاده از آنهاست (ناشر تصحیح نیساری، نشر سخن و ناشر تصحیح سایه، نشر کارنامه است). اگر هم از آن دسته کسانی هستید که حتماً باید شعر را با معنی بخوانید، دیوان حافظ خوب برای شما دیوانی است که با اسم «حافظِ عاشق و رند» (نشر مازیار) منتشر شده و در آن، ابراهیم قیصری از حافظ پژوههای برجسته، تکتک بیتها را به زبان خیلی ساده توضیح داده است.