سعودی تحقیرشده در سوریه و یمن و عراق و مناطق دیگر جبهه مقاومت که عمری است پستان شیری‌اش در دهان امریکاست، حالا برای ملت مظلوم لبنان شیر شده و نعره می‌کشد!
صد البته که این اقدام سعودی‌ها نمی‌تواند از شدت تحقیر آنان در یمن و سوریه کم کند و مقاومت این چیز‌ها را به پشیزی نمی‌خرد و پاسخ فراخوانی سفرای مؤتلفان با صهیونیسم از لبنان را مردانه در جبهه مقاومت خواهد داد و با فرودآمدن موشک‌های مقاومت بر سر و روی حاکمان بزدل و خودفروخته سعودی صدا را در گلوی آنان خفه
خواهد کرد.
بهتر از همه «افشین علا» شاعر گرانقدر معاصر از عهده کار این سعودی حقیر برآمده است:
لبنان به چه حقی نظری داد و سخن گفت؟
بیروت چرا بیهده از جنگ یمن گفت؟
اشغال و ستم حق حجاز است و امارات
آقای وزیر از چه در این باب سخن گفت؟
«از جنگ بپرهیز و ز کشتار حذر کن!»ای وای! چنین جمله‌ی هنجارشکن گفت!
قرداحی نصرانی خاطی به چه حقی
در محضر ما از غم صنعا و عدن گفت؟
از کشتن و پرپر شدن لاله در این باغ
از سوختن سرو به صحرا و چمن گفت
از ریزش آوار بر اندام گل سرخ
از غنچه‌ی پامال در این دشت و دمن گفت
با ارّه، تن جورج چو خاشقچی بی باک
باید که شود چاک، چو از پاره‌ی تن گفت
در ملک عرب این همه کاخ است، چرا او
از محنت و آوارگی کودک و زن گفت؟
بر خورد به من در وطنم، چون که وزیری
از حق یمن دم زد و از حب وطن گفت
هستند چو در ماه عسل، نجد و تل آویو
نزدیک درِ حجله ز اندوه و محن گفت
حکام لطیفند، چرا حرف بدی جورج
یک مرتبه، چون گرگ به آهوی ختن گفت؟
گیرم که زدم آتش در بندر بیروت
بیروت چرا این سخن زشت به من گفت؟
انداخته ام تفرقه در شیعه و سنی
این مرد سخن از چه علیرغم سنن گفت؟
حتی به خفا نیز چنین حرف حرام است
فتوا بده مفتی! که خود این را به علن گفت
تابوت برایش بفرستید به بیروت
زیرا سخن از کشته‌ی بی غسل و کفن گفت
تا عبرت اعراب شود، با فن عبری
داعش! خفه اش کن که عبارات خفن گفت
موساد عزیز! از چه نشستی؟ ترورش کن!
این مرد مسیحی سخن سید حسن گفت!
لااقل گاو رو با سر گاو می کشیدید. شیر نماد ایرانه 
