برخی از دوستان ما که میخواهند حفظ آبرو کنند، تمام انحرافات و اشکالات مجاهدین را گردن مسعود رجوی انداختند، در صورتی که اینگونه نیست و اینها و سرانشان که از نهضت آزادی بودند از روز اول یک حالت نفاق و دوگانهای داشتند و مبارزهشان مذهبی صرف نبود. در تمام نوشتههای اینها چیزی نمیتوانید پیدا کنید که نوع حکومت مطلوبشان چیست.
عزت شاهی، مبارز و زندانی سیاسی قبل از انقلاب در گفتوگویی با روزنامه شرق، پیرامون ارکان سازمان مجاهدین خلق که بعدها به منافقین مشهور شدند، صحبتهای قابل تأملی را مطرح کرده است.
او در این گفتگو که با موضوع آزادی زندانیان سیاسی در آبان ۵۷ انجام شده، در پاسخ به این سؤال که «واقعه تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق در سال ۵۴ چه تأثیری بر جو زندانها گذاشته بود؟» توضیح میدهد: قضیه تغییر ایدئولوژی بحث مفصلی دارد. متأسفانه برخی دوستان ما که میخواهند حفظ آبرو کنند، تمام انحرافات و اشکالات مجاهدین را گردن مسعود رجوی انداختند، در صورتی که اینگونه نیست و ایدئولوژی اینها و سرانشان که از نهضت آزادی بودند، از روز اول یک حالت نفاق و دوگانهای داشتند و مبارزهشان مذهبی صرف نبود و مثل فداییها مبارزه اقتصادی و امپریالیسم مد نظرشان بود. در تمام نوشتههای اینها چیزی نمیتوانید پیدا کنید که نوع حکومت مطلوبشان چیست، بنابراین از اول حکومتی بر مبنای جبهه میخواستند که هم مذهبیها، هم مارکسیستها و تفکرات مختلف که مختلف امپریالیسم باشند در آن نقش داشته باشند، حتی برخی بچههای مارکسیست را هم عضوگیری کرده بودند و من میگفتم شما باید اول اینها را مسلمان کنید بعد عضو شوند که میگفتند خیر ما اگر کمونیستها را جذب کنیم، میتوانیم اینها را بر سر فداییها بزنیم و بگوییم استراتژی ما اینقدر پیشرفته است که کمونیستها را مسلمان میکند.
عزت شاهی در ادامه میافزاید: مجاهدین دستگیری اصلیشان مربوط به سال ۵۰ بود و در آنجا هم که هنوز تغییر ایدئولوژی انجام نشده بود، برخی از آنها نماز نمیخواندند و عدهای از آنها مارکسیست بودند، ادا درمیآوردند و در کلاسهای مذهبی زندان مشارکت نمیکردند تا تقی شهرام با حسین عزتی و سروان احمدی از زندان ساری فرار کرد، البته به نظر من ساواک در این قضیه نقش داشت. بعد از فرار هم قهرمان شدند و در رأس مجاهدین قرار گرفتند. بچههای مجاهدین آن دوره هم مثل محمد یزدانی و وحید افراخته و... سطح سوادشان از تقی شهرام کمتر بود و با قدرتگیری شهرام مسائلی مطرح میشود که علت ضربهها ایدئولوژی ماست و نیروهای مجاهدین هم که مطالعات مذهبی زیادی نداشتند، تحت تأثیر شهرام قرار گرفتند و در طول یک سال ۷۰ درصد سازمان مارکسیست شد. او در بخش دیگری از این گفتگو در مورد نهضت آزادی میگوید: وقتی شاه رفت هم عدهای از نهضت آزادی دنبال قدرتگیری شورای سلطنت بودند که پس از شاه فرزندش به قدرت برسد و رفتند که امام را راضی کنند که این طرح را بپذیرد، اما امام گفت ریشه درخت خبیثه پهلوی از خاک بیرون است و دوباره زیر خاکش نکنید، شاه باید برود!