شاید هیچ رهبری را در تاریخ جهان نتوان یافت که همچون رهبرفرزانه انقلاب تا این حد اهل کتابخوانی و دایره مطالعاتش از چنین گسترهای برخوردار باشد. طی سالهای گذشته کتابهای ارزشمند بسیاری پس از مطالعه به قلم مقاممعظم رهبری تقریظ و ستایش شده است. رهبری معظم نهتنها یک الگو و اسوه کتابخوانی هستند، بلکه توصیهها و رهنمودهای بیشمار ایشان در ترویج فرهنگ کتابخوانی بسیار اثرگذار بوده است. آنچه در ادامه میخوانید گلچین یکی از زیباترین سخنرانیهای ایشان در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۹۰ است که حاوی نکات بسیار ارزشمند و راهبردی است.
کتاب منزوی نمیشود
هر چه ما پیش برویم، احتیاج ما به کتاب بیشتر خواهد شد. اینکه کسی تصور کند با پدید آمدن وسایل ارتباط جمعى جدید و نوظهور، کتاب منزوی خواهد شد، خطاست. کتاب روزبهروز در جامعه بشری اهمیت بیشتری پیدا میکند. ابزارهای نوظهور مهمترین هنرشان این است که مضمون کتاب ها، محتوای کتابها و خود کتابها را راحت و آسان منتقل کنند. هیچ چیزی جای کتاب را نمیگیرد.
کتاب یک موجود ذیقیمت است
ما اگر درصدد همافزایی آحاد خودمان، از لحاظ فکر و تجربه، ذوق و هنر هستیم، باید ارتباط خودمان را با کتاب بیشتر کنیم. کتاب مجموعهای است از محصولات یک فکر، اندیشه، ذوق، هنر؛ مجموعهای است از یافتههای یک یا چند انسان. ما خیلی باید مغتنم بشمریم که از محصول فکر آحاد گوناگون بشر استفاده کنیم؛ این کاری است که کتاب به ما تقدیم میکند، هدیه میکند؛ این هدیه کتاب به ماست. بنابراین کتاب یک پدیده و یک موجود ذیقیمت است؛ همیشه اینجور بوده است، در آینده هم همینجور خواهد بود. بنابراین است که باید به کتاب اهتمام ورزید.
تنبلی در خواندن کتاب خسارتبار است
به کتاب باید اهتمام ورزید. اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند. فایده سوادآموزی این است. اثر حرکت و نهضتی که در کشورها برای ریشهکن کردن بیسوادی انجام میگیرد، عبارت است از همین که بتوانند از این مجموعه عرضهکننده فکر و ذوق و استعداد دیگران استفاده کنند؛ این بدون کتابخوانی امکانپذیر نیست. به گمان من یکی از بدترین و پرخسارتترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است. هر چه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر میشود. کتابخوانی باید در جامعه ترویج شود و این کار بر عهده همه دستگاههایی است که در این زمینه مسئولند؛ از مدارس ابتدایی بگیرید - که برنامههایی باید باشد که کودکان ما را از اوان کودکی به خواندن کتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقیق و تأمل - تا دستگاههای ارتباط جمعی، تا صدا و سیما، تا وسایل تبلیغاتی گوناگون.
تبلیغات کتابخوانی همهگیر شود
یکی از کارهای بزرگ و مهم در سطح جامعه این است که تبلیغات کتابخوانی همهگیر شود. ما امروز میبینیم برای کالاهای کماهمیت که تأثیری هم در زندگی انسانها ندارند، صاحبانش تبلیغات رنگین عجیب و غریبی را متصدی میشوند، مباشر میشوند؛ دستگاههای ارتباط جمعی، مطبوعات، صدا و سیما آنها را پخش میکنند؛ درحالیکه آن محصولات هیچ ضرورتی ندارند، هیچ لزومی ندارند، یک چیز اضافی در زندگی هستند؛ گاهی بودنشان مفید است، گاهی بودنشان حتی مفید هم نیست؛ شاید مضر هم است. محصولی با عظمت کتاب، با ارزش کتاب، درخور این است که تبلیغ بشود؛ تشویق بشوند کسانی که میتوانند کتاب را بخوانند؛ این را ما باید به صورت عادت دربیاوریم.
کتابهایی بخوانید که شما را به فکر وادارد
بعضی از ذهنها اهل کتابند؛ منتها کتاب آسان؛ کتابی که احتیاج به فکر کردن نداشته باشد. عیبی ندارد، این هم کتاب خواندن است، نفی نمیکنیم، اما بهتر از این شیوه کتابخوانی، این است که انسان در مجموعه کتابخوانى خود بتواند بیامیزد کتاب آسان را - فرض کنید رمان را، خاطره را، کتابهای تاریخی آسان را - با کتابهایی که احتیاج دارد به فکر کردن، مطالعه کردن؛ این نوع کتابها را باید وارد مقوله کتابخوانی کرد. ذهن را عادت بدهیم به اینکه اهل تأمل باشد، اهل تدقیق باشد؛ ذهن کار کند، در مواجهه با کتاب فعالیت کند.
میگویند آقا چه بخوانیم؟
یکی از چیزهایی که ما امروز خیلی احتیاج داریم، برنامههای مطالعاتی برای قشرهای مختلف است. بارها اتفاق میافتد که جوانها و نوجوانها را به کتابخوانی تشویق میکنیم؛ مراجعه میکنند، میگویند آقا چه بخوانیم؟ این سؤال یک جواب ندارد؛ احتمالاً جوابهای متعددی دارد. مجموعه متصدیان امر کتاب - چه در وزارت ارشاد، چه در مجموعه کتابخانهها - روی این مسئله باید کار جدی بکنند؛ در بخشهای مختلف، برای قشرهای مختلف، به شکلهای مختلف، با تنوع متناسب، سیر مطالعاتی درست کنند؛ اول این کتاب، بعد این کتاب، بعد این کتاب. وقتی که جوان، نوجوان، یا کسی که تاکنون با کتاب انس زیادی نداشته است، وارد شد، حرکت کرد، راه افتاد، غالباً مسیر خودش را پیدا خواهد کرد.
مراقب کتابهای مضر باشیم!
کتاب، محصول فکر، مغز، تجربه، هنر و ذوق یک کسی است یا کسانی است که این کتاب را تهیه و تولید کردهاند. لزوماً هر کتابی مفید نیست و هر کتابی هم غیرمضر نیست. بعضی کتابها مضر است. مجموعهای که متصدی امر کتاب است، نمیتواند با اتکاء به این فکر که ما آزاد میگذاریم، خودشان انتخاب کنند، هر کتاب مضری را وارد بازار کتابخوانی کند - همچنان که داروهای مسموم را، داروهای خطرناک را، داروهای مخدر را متصدیان امور این داروها آسان و بیقید در اختیار همه نمیگذارند؛ از دسترس دور نگه میدارند؛ گاهی هشدار میدهند - این یک خوراک معنوی است؛ اگر فاسد بود، اگر مسموم بود، اگر مضر بود، ما به عنوان ناشر، بهعنوان کتابدار، به عنوان کتابخانهدار، به عنوان متصدی پخش - به هر عنوانی که با کتاب ارتباط دارد - حق نداریم این را در اختیار افرادی قرار بدهیم که آگاه نیستند، ملتفت نیستند که این در فقه اسلام، یک فصل مخصوص به خود دارد. پس باید مراقبت کرد. باید کتاب خوب را، کتاب سالم را در اختیار گذاشت. بیشتر هم باید توجه کرد به اینکه آن کتاب بتواند هم پرورش فکری بدهد، هم راه درست را در اختیار بگذارد. بنابراین در کنار برنامه مطالعاتی، توجه به این نکته لازم است.
جایگاه خودمان را در نشر کتاب بالا ببریم
ما بهعنوان ملت ایران و بهعنوان یک ملت مسلمان، ارتباطمان با کتاب، ارتباط بنیانی و عمیق و کهن است. ما امروز و دیروز با مقوله کتاب آشنا نشدهایم. در کشور ما، بهخصوص بعد از انتشار اسلام، کتابخانههای عظیم، مجموعههای علمی، مکتوبات باارزش، یک سابقه کهن تاریخی دارد. ما ملتی هستیم که با کتاب خیلی سابقه داریم؛ در طول قرنهای متمادی با کتاب انس داشتهایم. البته آن روزها دسترسی به کتاب آسان نبود. استنساخ کتابهای خطی دشوار بود، اما در عین حال کسانی که اهل بودند، شایسته برای استفاده از کتاب بودند، چه مجاهدتها میکردند. خواندهایم و مکرر شنیدهایم که کسانی به یک کتاب احتیاج داشتند، دارنده کتاب بخل میورزیده و نمیداده است؛ بعد با التماس، با زحمت، یک شب، دو شب این کتاب را امانت گرفتند، شب و روز نخوابیدند، استراحت نکردند، برای اینکه این کتاب را استنساخ کنند و یک نسخه آن را در اختیار خودشان داشته باشند. از این قبیل فراوان است. امروز این موانع برطرف شده است. پیشرفت علم، تولید کتاب، تکثیر کتاب، انتشار کتاب را آسان کرده. ما امروز باید با توجه به این سابقه کهن، جایگاه خودمان را در نشر کتاب، در استفاده از کتاب، بالا ببریم.