فاطمه و ساناز خودشان را بین پارچهها و رنگها پیدا کردند. فاطمه، رؤیاهایش را در هیئت لباسها و الگوها طرح میزند و امید را به لباسها سنجاق میکند. فاطمه خواهر بزرگتر است و ۲۱ سال دارد. تب استعداد و تلاش در وجود فاطمه آرام نمیگرفت و تشنه فهمیدن و رسیدن بود. با چرخ خیاطی و اندک وسایلی شروع کرد و قدمبهقدم، پیش رفت. زمانی نگذشت که خیاطی انیس و مونسش شد. پشت چرخ خیاطی که مینشست آرزوهای بلندقامت و خوشتراش خود را میدید و هر گلی که به لباسها میدوخت، لبخندی برای آینده بود و روزبهروز در کار و زندگیاش رفیعتر میشد.
برای خواهر کوچکترش ساناز ۱۹ ساله مادری میکند. حالا چند ماهی است که دو خواهر شانه بهشانه هم زندگیشان را به تنهایی و یاری خدا میسازند. به تازگی مزون خیاطی خود را در شهرستان گرمی افتتاح کردهاند. ساناز در تمام مراحل همدم و همراه خواهرش است. هر دو رزمیکار هستند. ساناز خودش را در آیندهای نزدیک در لباس نیروی انتظامی میبیند و فاطمه همیشه مشوق اوست. فاطمه و ساناز در دامان مادربزرگشان قد کشیدهاند و حالا تماشای موفقیت دختران زیباترین لحظات را برای پدربزرگ و مادربزرگشان میسازد.
وقت گذراندن با مادربزرگ سراسر لذت و آرامش برای دختران است. فاطمه و ساناز برای دیدن مادربزرگشان به روستا میآیند و مادربزرگ با آشدوغ و چای زغالی از نوههایش پذیرایی میکند. چند سالی است فاطمه با اشتیاق برای مادربزرگش لباس میدوزد و هنر خود را تقدیم او میکند. این دو خواهر با وجود مشغله زیاد، رسیدگی و مراقبت از پدربزرگ و مادربزرگشان را وظیفه خود میدانند. چند سالی است که پدربزرگ در بستر بیماری است.
ورزشهای رزمی یکی از فعالیتهای جدی این دو خواهر است آنها چند سالی است که به صورت حرفهای ورزش میکنند و موفقیتهای زیادی در مسابقات ورزشی کسب کردهاند.
فاطمه فروغی حرفه خیاطی را در ۱۷ ساگی آموخت و به دانشگاه رفت و در رشته طراحی دوخت ادامه تحصیل داد. ساناز هم که به تازگی دوره دبیرستان خود را به اتمام رسانده است، مدتی است خیاطی را در کنار خواهرش میآموزد.
حدود یک سال است که فاطمه برای برگزاری کلاسهای آموزشی به روستاهای اطراف میرود و بیشترین زمان خود را در هفته به آموزش ساکنان چهار روستا میپردازد. فاطمه مایحتاج ضروری کلاسهای خود را تهیه میکند و با خود به روستا میبرد تا زنان روستا مجبور نباشند برای خرید آنها به شهر بیایند.
زنان به علت فاصله زیاد روستاها امکان حضور در کلاسهای آموزشی شهرستان را نداشتند، اما حالا فاطمه این فرصت را برایشان ایجاد کرده است که با آرامش بیشتر و در نزدیکی خانههایشان به یادگیری بپردازند. زنان روستایی با افزایش مهارتهای خود به نوعی به یک فعالیت جدید میپردازند و همچنین بخشی از هزینههای زندگی خانوادگی خود را کاهش میدهند.
فاطمه و ساناز فروغی آرزوهای خود را روی کاغذها طرح میزنند و با هنرشان آیندهشان را میسازند.
نویسنده: صباهاشمی/ عکاس: زهرا استادزاده
/ منبع: آژانس عکس مستند سو/ https://b۲n. ir/m۴۹۶۳۵