رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه روز شنبه ششم نوامبر در مراسم افتتاح سد «ایلیسو» شرکت کرد و گفت: «ما نمیتوانیم حتی یک قطره از منابع آبی کشورمان را هدر دهیم.» این حرف او در برابر اعتراضات مکرر عراق و حتی ایران درباره ساخته شدن این سد معنا و مفهوم خاصی دارد؛ معنا و مفهومی که در مورد نحوه رفتار آنکارا نسبت به سدسازیها روی رود فرات و پیامدهای آن برای مردم سوریه تکرار شده است. در واقع، این معنا و مفهوم تنها یک جهتگیری دارد و آن استفاده از آب به عنوان سلاحی علیه مردم منطقه است. به عبارت دیگر، وقتی اردوغان میگوید «حتی یک قطره آب» هدر نمیدهیم، منظورش این است که حتی از یک قطره آب هم به عنوان سلاحی علیه مردم منطقه استفاده شود. این رویکرد حالا با تغییرات اقلیمی همراه شده است و تأثیر آن مستقیماً بر مردم کشورهای سوریه و عراق دیده میشود که قربانی سلاح آبی آنکارا میشوند.
پایههای حقوقی
پیمان لوزان در ۲۴ جولای ۱۹۲۳ برای حل و فصل مناقشات ناشی از جنگ جهانی اول امضا شد و بخشی از این مناقشات مربوط به ترکیه میشد. علاوه بر مسائل مختلف مربوط به ترکیه بعد جنگ، این پیمان پایهای حقوقی برای مناقشات آبی تعیین کرد، چراکه طبق ماده ۱۰۹ این پیمان، هر گونه اقدام در سیستم آبی در یک کشور که منوط به نحوه عمل در قلمروی کشوری دیگر میشود و امور مربوط به استفاده از منافع آبی باید از طریق توافقی بین کشورهای مربوطه تعیین شود تا اینکه منافع و حقوق هر یک از کشورهای ذینفع تأمین گردد. این ماده به وضوح هر گونه اختلافی بر نحوه استفاده از آبهای جاری بین کشورها را منوط به توافق مورد قبول کشورهای ذینفع کرده و توافقنامه بعدی بین عراق و ترکیه در ۱۹۳۰ نیز مؤید این پایه و مبنای حقوقی است. این توافقنامه تأکید دارد بر اینکه هر دو کشور متعهد میشوند تغییری در مسیر رود فرات بدون رضایت طرف دیگر ایجاد نکنند. هر چند در این توافقنامه تنها صحبت از عدم تغییر مسیر آب رودخانه شده است، اما مبنای رضایت طرفین نشان میدهد دیگر انحای دخل و تصرف در آب رودخانه نیز باید بنابر رضایت طرفین باشد و یک طرف نمیتواند بدون در نظر گرفتن منافع طرف دیگر به هر نحو که خواست در این رودخانه دخل و تصرف کند. این موضوع به خصوص در مورد ترکیه صادق است که بنا بر نقشه آبنگاری دو رودخانه دجله و فرات در قسمت بالادست دو رودخانه قرار دارد و هر گونه اقدام آن نسبت به این دو رودخانه مستقیماً بر منافع کشورهای سوریه و عراق تأثیرگذار است.
جنگ سدها
با وجود پایههای حقوقی برای رعایت حقوق و منافع کشورهای ذینفع در نحوه بهرهبرداری از منابع آبی دو رودخانه دجله و فرات، ترکیه طی سالهای بعد رفتاری خصمانه در زمینه نحوه بهرهبرداری و کنترل آب رودخانههای دجله و فرات داشت و این رویکرد بعد از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه شدت پیدا کرد. روند سدسازیهای ترکیه از دهه ۳۰ تا ۷۰ چنان شدت پیدا کرد که این موضوع خطر بروز جنگ را پیش کشاند. در واقع، پروژه ترکیه معروف به پروژه جنوب شرق آناتولی (GAP) در ۱۹۷۷ برنامهای برای ساخت ۲۲ سد روی فرات و دجله بود و این ساخت و سازها تأثیر مستقیمی بر خشکسالی عراق دارد. ترکیه، عراق و سوریه برای ممانعت از بروز جنگ مبادرت به امضای پروتکلهای جداگانهای در ۱۹۸۴ بین ترکیه و عراق و ۱۹۸۷ بین ترکیه و سوریه کردند تا اینکه حداقل جریان آب رودخانههای فرات و دجله تعیین شود. بنا بر پروتکل ۱۹۸۷، ترکیه متعهد شد به طور متوسط جریان ۵۰۰ متر مکعب آب در هر ثانیه را تضمین کند و سوریه نیز در مقابل قول داد فعالیتهای حزب کارگران کردستان، پ ک ک را در خاک خود متوقف نماید. با این حال، ترکیه در سالهای بعد نشان داد چندان پایبندی به این توافقنامهها ندارد و همچنان قصد ادامه دادن به جنگ سدها دارد به نحوی که ساخت سد آتاتورک را اوایل دهه ۹۰ به پایان رساند و این چهارمین سد بزرگ جهان در فاصله ۸۰ کیلومتری با مرز سوریه و شهر کوبانی به وضوح تأثیر منفی بر زندگی مردم سوریه دارد به خصوص اینکه بعد از مداخله نظامی ترکیه در سوریه، آنکارا از نیروهای نیابتیاش برای به کارگیری سلاح آبی علیه کردها و مردم مناطق شمال شرق سوریه استفاده میکند. در واقع، وضعیت از سال ۲۰۱۹ و اشغال مناطق بین تل ابیض و راسالعین به دست نیروهای نظامی ترکیه و نیروهای نیابتی متحد آن بدتر شده چنان که مرکز اطلاعرسانی روژاوا اعلام کرد: «از زمان اشغال منطقه در سال ٢٠١٩ از طرف ترکیه، آب از ایستگاه پمپاژ علوک، در کنار سرکوین (راسالعین)، به طور سیستماتیک به دست شبه نظامیان طرفدار ترکیه قطع و منحرف میشود.» سدسازیهای ترکیه بر رود دجله روایت مشابهی را برای مردم عراق به وجود آورده چنان که آمارها نشان میدهد سدسازیهای ترکیه بر رود دجله باعث شده است ورودی آب دجله به حد ۴۷ درصد از میزان طبیعی سالانه کاهش پیدا کند. شکی نیست که این حد قابل توجه از کاهش آب رودخانه نه تنها بر کشاورزی عراق، بلکه بر آب شرب و مصرف خانگی این کشور نیز تأثیر منفی میگذارد.
پیامدهای جنگ آبی اردوغان
دولت ترکیه همواره موضوع تغییرات اقلیمی را به عنوان عامل کاهش جریان آب رودخانههای دجله و فرات به کشورهای سوریه و عراق دانسته، اما کاهش آب تا میزان ۴۷ درصد چیزی نیست که ناشی از تغییرات اقلیمی باشد، بلکه مشخصاً از پیامدهای منفی سدسازیهای ترکیه بر رود دجله است، اتفاقی که با ساخت دهها سد روی رود فرات برای مردم سوریه و عراق تکرار شده است. در واقع، کاهش ورودی آب به سوریه تا حدی است که مستقیماً باعث نابودی اقتصاد متکی به کشاورزی شمال سوریه شده است. سلمان بوداو، معاون کمیسیون کشاورزی و اقتصادی منطقه خودمختار شمال و شرق سوریه، در این مورد میگوید: «کمبود آب به خصوص در فصل کشت گندم، پنبه و غلات اثر مخربی بر بخش کشاورزی و اقتصاد دارد. مناطق کشاورزی الطبقه، رقه و دیرالزور بیش از همه از کمبود آب خسارت دیدهاند. سطح آب فرات آن قدر پایین است که دستگاه پمپاژ کشاورزان نمیتواند به آن برسد و محصولات زراعی را آبیاری کند. ما میترسیم این خشکسالی در طولانی مدت زمین را نابارور کند.» در این مورد باید توجه داشت که ۸۰ درصد از آب مورد نیاز برای مناطق کشاورزی شمال و شرق سوریه از طریق رود فرات تأمین و جنگ آبی اردوغان در عمل باعث نابودی اقتصاد این مناطق میشود. تأثیر این جنگ علیه مردم عراق باعث شده است دولت عراق از ۲۰۱۷ دستور ممنوعیت کاشت برنج را صادر کند و شمار قابل توجهی از کشاورزان عراقی به دلیل کمبود آب، مجبور به رها کردن زمینهای خود شوند. رها کردن زمینهای کشاورزی به نوبه خود باعث ناباروری و بعد، بروز پدیده ریزگردها میشود که نه تنها کشورهای سوریه و عراق بلکه موج مخرب آن سالهاست به ایران نیز رسیده است. در واقع، جنگ آبی ترکیه علیه مردم منطقه باعث شده است بیش از ۵/۶ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی سوریه و عراق مبدل به زمینهای نابارور و کانون تولید گرد و خاک شوند و آسیبهای جدی و جبرانناپذیر اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و حتی امنیتی برای کشورهای منطقه و به وجود آید. ترکیه با سد آتاتورک گام اول را برای خشکاندن کشورهای منطقه برداشت و حالا با سد ایلیسو قدم بعدی را برداشته و میتوان «هر قطره آب» مورد نظر اردوغان را با خشک شدن کامل هورالعظیم عراق تجربه کرد که مسلماً منجر به یک فاجعه بزرگ زیست محیطی برای کشورهای منطقه میشود.