هنردرمانی شیوهای از درمان است که از ابراز احساسات درونی فرد از طریق رسانههای بیشمار استفاده میکند، به فرد در کشف هیجانات خودش و تضاد درونی کمک میکند و موجب افزایش کیفیت زندگی فرد میشود درحالیکه آگاهی از خود و درک خود از مسائل نمادهای فرهنگی باید توسط یک درمانگر برای کمک به فرد در زمینه کشف خود درک شود. هنردرمانی با رویکرد نقاشی بر کاهش ترس دانشآموزان از ناشناختهها مؤثر بوده است و روشی سودمند برای کاهش ترس دانشآموزان از ناشناختههاست. ازجمله گروههایی از کودکان که در این زمینه نیاز به توجه بسیار ویژه دارند، افراد دارای سندرم داون هستند، سندرم داون متداولترین اختلال کروموزومی مادرزادی است که همیشه کمتوانی ذهنی را به میزانهای مختلف و مشکلات رفتاری به همراه دارد. هنردرمانی راهی برای ابراز بیانات و هیجانات فرد سندرم داون فراهم میکند و وسیلهای برای برقراری ارتباط اوست. یادگیری هنر در عین حال میتواند شرایطی را برای اشتغالزایی افراد سندرم داون فراهم کند. بهنوش کیانیشاد از جمله فعالان حوزه اشتغالزایی و حرفهآموزی جوانان سندرم داون ایران است. مسئول مددکاری کانون سندرم داون ایران، معلم اخلاق و تعاملات اجتماعی و مشاور خانواده از جمله فعالیتهای او بوده و هم اکنون مدیریت گالری کارداون را برعهده دارد. همچنین محمدعلی باوند مدیریت ارتباط تصویری (تصویرسازی) و بازاریابی جوانان سندرم داون را برعهده دارد که از سال ۹۲ با کمک پروین نظرآهاری و همکاری ابوالفضل کلایی برنامه اشتغالزایی و حرفهآموزی برای جوانان درسخوانده و آموزشپذیر سندرم داون را در گالری کارداون واقع در مرکز تجارت جهانی فردوسی دنبال میکنند. آنچه در ادامه میخوانید ماحصل پژوهشی است که محمدعلی باوند تصویرساز و پژوهشگر حوزه هنردرمانی انجام داده و به موضوع نقش هنردرمانی در پرورش توانمندی افراد سندرم داون میپردازد.
هنر، راهی برای کاهش مشکلات افراد سندرم داون
افراد دارای سندرم داون نسبت به افراد عادی مشکلات بیشتری را از خود نشان میدهند. آنها میتوانند به سرعت دچار ناکامی، اضطراب و تنش شوند. در اغلب اوقات مشکلات تحصیلی، این افراد را مستعد مشکلات رفتاری میکند و در نتیجه با افزایش مشکلات رفتاری، مشکلات یادگیری تشدید و موجب شکست فرد در زمینههای مختلف میشود. ساختن اثر هنری میتواند فرصتی برای بیان و ارتباط درون، درمان روانشناختی برای افرادی که به دشواری میتوانند احساسات و افکار خود را بهطور صریح بیان کنند و یک رویکرد قابلدسترس برای کودکان و بزرگسالان با ناتوانی یادگیری باشد. تحقیقات نشان داده است که فعالیتهای مبتنی بر هنر به کودکان سندرم داون فرصت اظهار کردن افکار و احساسات خود و به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار خود با دیگران را داده است و برای مدیریت احساسات آنها مفید بوده و مخالفت و نافرمانیها را کاهش داده است.
نقش هنر در افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم
با استفاده از برنامه علمی هنردرمانی، کودکان سندرم داون از طریق خلقهای هنری راهی برای افزایش درک هیجانات و رفتارها، تواناییهای مکالمه و پیشبینی موقعیتها در رشد اجتماعی و مهارتهای ارتباطی ایجاد میکنند که موجب افزایش کیفیت زندگی آنها میشود.
در پژوهشی که توسط محمدعلی باوند تحت عنوان نقش هنر در افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون بهصورت کتابخانهای- میدانی و در مرکز کارداون انجام شده است، به تعیین اثربخشی هنر بر افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون با دیدی نوین پرداخته شده است. جامعه آماری تمامی افراد دارای سندرم داون میباشند و نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل تعداد ۳۰ نفر از افراد سندرم داون بودند که در مرکزی که به همین منظور و به هدف ایجاد کسب درآمد برای این افراد تحت عنوان مرکز کارداون ایجاد گردیده، تحت هنر درمانی قرار گرفتند و با انجام فعالیتهای هنری نسبت به کسب درآمد اقدام کردند. علت انتخاب این افراد این است که به مدت چند سال پژوهشگر در این مرکز روی این افراد مشغول آموزش، تحقیق و بررسی بوده است.
آموزش هنرهای تجسمی برای رفع مشکلات یادگیری
از آنجایی که کودکان دارای نشانگان داون به دلیل وجود مشکلات متعدد جسمانی روانشناختی، معمولاً بار روانشناختی زیادی را به والدین خود تحمیل میکنند و همانطور که اشاره شد عمدتاً نگهداری این کودکان در خانواده انجام میشود و به همین دلیل تغییرات ساختاری، عملکردی و روانشناختی زیادی بر خانواده تحمیل خواهد شد، این کودکان بهکندی تحول پیدا کرده و نیازمند مراقبت و توجه بیشتری بوده و میزان تحریکات محیطی و رفتاری و اجتماعی مورد نیاز این کودکان نیز بیشتر است.
در ایران برای نخستین بار از هنر درمانی برای کاهش هیجانات بیماران روانپریش که در بیمارستان امینآباد (رازی) شهرری نگهداری میشدند استفاده و تلاش شد که از مکرمهبافی، سبدبافی، حصیربافی، نقاشی و موسیقی برای تخلیه هیجانات، احساسات و تکانههای این بیماران دردمند و رنجور استفاده شود و بعد از انقلاب نیز این برنامهها گسترش پیدا کرد.
در این پژوهش، در زمینه استفاده از هنردرمانی در افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون، هنرهای زیادی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آموزش هنرهای تجسمی در بسیاری از مشکلات کودکان بهویژه مشکلات مربوط به یادگیری آنها راهگشاست. در واقع آموزش هنرهای تجسمی میتواند فرآیند یادگیری و رشد تمام مهارتهای مرتبط با یادگیری را تسهیل کند.
از برنامه هنرهای تجسمی میتوان برای از بین بردن مشکلات شناختی، هیجانی، عاطفی، ادراکی و حتی جسمانی کودکان با ناتوانیهای خاص استفاده کرد. به همین منظور در برنامه درمانی کودکان با اختلالات رفتاری، اختلالات یادگیری، عقبماندگی ذهنی و دیگر کودکان میتوان برنامههای هنر درمانی را گنجاند و از مزایای آن بهره بسیار برد.
معجزه موسیقی برای افراد سندرم داون
مطالعات و بررسیهای انجامگرفته در این زمینه نشان میدهد که هر دو نیمکره مغزی هنر را از جنبههای گوناگونی درک کرده و آموزش هنر میتواند مشکلات شناختی و ادراکی را کاهش دهد و نیز برخی بررسیها حاکی از این مطلب است که هنرهای تجسمی موجب رشد بسیاری از مهارتها و تواناییهای کودک میشود.
همچنین پژوهش نشان داد که آموزش موسیقی به افراد دارای اختلال رفتاری مانند اوتیسم و سندرم داون در روند بهبود آنها مؤثر است. موسیقی به این افراد کمک میکند به هماهنگی بین احساسات خود، حس شنوایی و مهارتهای حسی-حرکتی و رفتارهای اجتماعی، گفتار و تمرکز دست پیدا کنند.
بسیاری از فعالیتهای موسیقایی نیز برای عقبماندگان ذهنی منافع درمانی دارد. با حرکات موزیکال میتوان مهارت در هماهنگیهای حرکتی را بهبود بخشید. آگاهی از اندامهای بدن و مفاهیم مربوط به جهتیابی را میتوان با انجام آوازها و بازیهای حرکتی موزیکال تقویت کرد.
نمایش درمانی، کاهش تنهایی و اجتماعی شدن
یکی دیگر از این ابزارها نمایش درمانی یا استفاده از فرآیند و فنون نمایشی با هدف درمانی است. نمایش درمانی روش درمانی بسیار نزدیک به طبیعت کودکان است؛ چراکه کودک را همانگونه که هست میپذیرد. زمانی که عصبانی است، ناکام است یا از حرف زدن امتناع میکند و به این دلیل از تخیلات کودکان سود میجوید.
ازجمله فوایدی که در نمایش درمانی برای کودکان سندرم داون وجود دارد میتوان به کاهش احساس تنهایی، رشد مهارتهای تقلیدی و الگوبرداری، افزایش بیان احساسات، افزایش عزتنفس و خود ارزشی، افزایش احساس بازی و خودانگیختگی و رشد ارتباطات اشاره کرد.
آموزش هنر، شکوفایی خلاقیت و ایجاد کسب و کار
در بین فعالیتهای کودک، نقاشی فعالیتی است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تأثیر میپذیرد و به همین دلیل به مقیاسی وسیع در تشخیص روانی و روان درمانگری به کار گرفته میشود.
کودکی که در تعریف قصهاش بهصورت کلامی مشکل دارد، میتواند با نقاشی کردن اطلاعاتی درباره خودش، خانوادهاش و محیطش بدهد یا برملا کند. او میتواند با نمایش مستقیم مردم و وقایع و نمایش غیرمستقیم فرافکنانه از طریق نمادهای سمبلیک، چنین کاری را انجام دهد.
نقاشی و رنگآمیزی، کودک را به آزمایش و بازی ترغیب میکند و هنگام استفاده از آنها باید به خاطر داشته باشیم که کودکان از سطح مهارتهای متفاوتی برخوردارند که وابسته به سن و رشد آنهاست. مشاور باید از سطح مهارتهایی مناسب با رشد آگاهی برخوردار باشد، بهنحویکه عملکرد کودک را به غلط و نابهنجار تعبیر نکند و هنگام استفاده درمانی از این وسیله حداکثر بهره را به دست آورد. خود کودکان سندرم داون نقاشی را نوعی بازی میپندارند، مشتاقانه به آن میپردازند و درست همانطور که در بازی افرادی با اسباببازیها و چیزهای دیگر غرق میشوند در آن نیز غرق میشوند. یکی از نظریههای بازی میگوید انسانها ذاتاً برای فعال شدن در کارهای گوناگون آمادگی دارند و بازی طریقهای برای تخلیه انرژی اضافی است.
استفاده از انواع برنامههای هنری بهویژه هنرهای تجسمی، چون سفال و نقاشی میتواند به طرق گوناگون در بهبود مشکلات افراد سندرم داون و افزایش کیفیت زندگی آنان مؤثر باشد. معمولاً بهتر است که فعالیتهای هنری همچون موسیقی، نقاشی و سفالگری بهگونهای باشد که متناسب با نیازها و نقاط قوت و ضعف افراد سندرم داون باشد. استفاده از فعالیتهای هنری میتواند توانایی آنها را برای بیان خلاقیتشان در انواع دیگر فعالیتها تقویت کرده و همچنین در ایجاد کسبوکار برای آنها بسیار مؤثر باشد.