هشتم آذر ۱۳۶۰ عملیات طریق القدس با هدف آزادسازی بستان و روستاهای اطراف آن و همچنین دستیابی ایران به مرز چزابه آغاز شد. طریق القدس اولین قدم در سلسله عملیات موسوم به طرح کربلا بود. این طرح را شهید صیاد شیرازی و فرماندهان سپاه برای بیرون راندن قدم به قدم دشمن از مناطق اشغالیاش در ایران پایهریزی کرده بودند، در حالی که درست ۴۰ سال پیش در چنین روزهایی رزمندگان در جبهه میانی خوزستان وارد یک عملیات مهم، خونین و سرنوشتساز شده بودند، نگاهی به عملیات طریقالقدس و شرایط انجام آن میاندازیم.
شروع ظفرمند
سال دوم جنگ با برتری محسوس ایران آغاز شد. اگر یک سال قبل در اولین روزهای مهر ۱۳۵۹، مرتب اخبار سقوط یک شهر یا منطقهای در جبهه جنوب و غرب به گوش میرسید، اکنون زمان آن فرا رسیده بود تا نیروهای ایرانی برتری خود را به دشمن دیکته و هر روز شکستی را به او تحمیل کنند. در اولین روزهای سال دوم جنگ، ایران توانست در عملیات ثامنالائمه (ع) حصر یکساله آبادان را بشکند و عراق را از اطراف این شهر مهم و اقتصادی عقب براند. شکست حصر آبادان اگرچه اولین شکست بزرگ دشمن بود، اما به لحاظ منطقه عملیاتی چندان بزرگ نبود و نهایتاً در یک روز (پنجم مهر ۱۳۶۰) انجام گرفت و به یک پیروزی قطعی و شیرین منجر شد.
منطقه استراتژیک
اما طریقالقدس که دو ماه پس از ثامنالائمه (ع) اجرا شد، اهمیتهای خاص خود را داشت. اول اینکه عراق به خوبی میدانست این عملیات قدم بلندی از سوی ایران برای بیرون راندن او از تمامی متصرفاتش است. موقعیت شهر بستان و تنگه چزابه به این صورت بود که در مرکز خوزستان قرار داشت و ارتباط بین جبهه شمال و جنوب خوزستان را قطع میکرد. آن روزها عراق بعثی هم در شمال و هم در جنوب خوزستان متصرفات وسیعی داشت. در شمال، عراق توانسته بود خود را در اولین روزهای جنگ به نزدیکیهای کرخه برساند. هرچند حضور او در این منطقه با فراز و فرودهایی همراه بود، اما نهایتاً مقارن با عملیات طریقالقدس، عراق دست برتر را در شمال خوزستان داشت.
در جنوب خوزستان نیز بعثیها شهری، چون خرمشهر را در تصرف داشتند و در این منطقه (جنوب خوزستان) عراق چیزی حدود ۶ هزار کیلومتر مربع از خاک ما را در تصرف خود داشت. بستان دقیقاً در مرکز خوزستان ارتباط جبهههای شمال و جنوب خوزستان را قطع میکرد. از سوی دیگر در صورت از دست رفتن بستان و تنگه چزابه، عراقیها برای برقراری ارتباط بین دو جبهه شمالی و جنوبی خود، مجبور بودند منطقه هورالعظیم را دور بزنند و با سختیهای بسیاری همراه شوند. این مسائل باعث شده بود تا بعثیها اهمیت فوقالعادهای برای حفظ بستان و چزابه قائل شوند.
علت نامگذاری
همانطور که گفته شد، عملیات طریقالقدس اولین گام از طرح کربلا بود. پیشتر قرار بود نام آن را کربلای یک بگذارند، اما چون مقارن با انجام این عملیات، عربستان در پی برگزاری کنفرانس «فاس» با حضور سران کشورهای مسلمان به منظور پرداختن به مسائل فلسطین بود و بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، نتیجه عملی این همایش را حمایت از رژیم اسرائیل و تضعیف عملی فلسطینیها ارزیابی میکردند، بنابراین نام عملیات «طریق القدس» گذاشته شد تا نشان داده شود که سرزمینهای اشغالی فلسطینیها فقط با برگزاری جلسه و همایش و یک نشست و برخاست آزاد نمیشود بلکه با انسجام ملت فلسطین و با انجام یک سلسله عملیات نظامی از سوی کشورهای اسلامی، میتوان امید داشت تا سرزمینهای فلسطین از چنگال اسرائیل آزاد شوند.
عملیات خونین
طریقالقدس طی یک هفته از هشتم تا پانزدهم آذر ۱۳۶۰ انجام گرفت. ایران تقریباً به تمامی اهدافی که مدنظر داشت رسید و با آزادسازی بستان، نتایجی همچون قطع ارتباط میان نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان، آزادسازی ۷۰ روستای منطقه و پنج پاسگاه مرزی، تصرف و تأمین تنگه چزابه، تأمین مرز مشترک و دسترسی به هورالهویزه و پاکسازی ۸۰۰ کیلومتر مربع از وجود دشمن به دست آمد.
اما این عملیات خصوصاً در بحث تسلط به پل سابله، با تقدیم شهدای بسیاری حاصل آمد. سابله پلی است روی رودخانه سابله که سوسنگرد را به بستان وصل میکند. دشمن این پل استراتژیک را در ۲۸ مهر ۱۳۵۹ به اشغال درآورده بود. زمانی که رزمندهها برای آزادسازی این پل در عملیات طریقالقدس اقدام کردند، بیش از یک سال از تصرف آن توسط دشمن میگذشت و عراقیها اقدامات تأمینی همانند گذاشتن سنگرهای کمین و دیگر موانع را برای حفظ پل سابله انجام داده بودند. جنگ تن و تانک و گلوله و خون در آزادسازی پل سابله به عینه دیده شد و این پل به سختی به تصرف رزمندگان درآمد.
در عملیات طریقالقدس تقریباً تلفات نیروهای خودی سه برابر دشمن بود. طبق آماری که بعدها ارائه شد، ایران تقریباً در این عملیات ۶ هزار شهید و مجروح داد. چنین تلفاتی تا آن موقع از جنگ بیسابقه بود. به همین دلیل پس از عملیات طریقالقدس تعدادی از فرماندهان گردان استعفا کردند، چراکه عنوان میکردند نمیتوانند مسئولیت خون این تعداد از جوانان کشورشان را برعهده بگیرند! هرچند عراقیها در این عملیات تلفات کمتری دادند، اما طریق القدس یک شکست قطعی برای دشمن بود و ضربه اساسی به ستون فقرات او در داخل خاک ایران زد. چنانچه پس از عملیات طریقالقدس زنگ پایان اشغال دشمن در کشورمان نواخته شد.
آخرین تلاشهای صدام
پس از تصرف پل و منطقه سابله، این منطقه آنقدر برای دشمن اهمیت داشت که در ۱۳ آذر سعی کرد مجدداً به سابله بیاید و آنجا را اشغال کند، اما تجمع نیروهای پیاده و زرهی ایرانی در قسمت شمال پل سابله، موجب شد تا عراقیها با تحمل تلفات سنگین، چندین کیلومتر نیز عقبنشینی کنند و در نهایت در جنوب منطقه سابله مستقر شوند. نقطه پایان عملیات طریقالقدس، تلاش نیروهای مسلح ایران برای پاکسازی محدودهای به وسعت ۷۰ کیلومتر مربع بود که بین جنوب سابله و شمال رودخانه نیسان قرار داشت و تا آن زمان، همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی مانده بود. فرماندهان ایرانی پس از انجام مباحث مانور و اقدامات شناسایی و آمادهسازی نیروها قصد داشتند این منطقه را نیز تصرف نمایند، ولی قبل از شروع عملیات، فرمانده عراقی به اشتباه تاکتیکی خود مبنی بر حضور در یک منطقه محصور با موانع طبیعی پی برد و بر همین اساس در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۶۰ (۱۵ روز پس از اتمام عملیات طریق القدس) در پوشش آتش شدید توپخانه، نیروهای خود را از این منطقه خارج کرد.
فتحالفتوح
پیروزی در عملیات طریقالقدس پس از شکست حصر آبادان، یک پیروزی بزرگ در تاریخ جنگ تا آن زمان به شمار میرفت. حلاوت این پیروزی به قدری برای ملت ایران شیرین بود که حضرت امام یکی از تاریخیترین پیامهای خود در خصوص دفاع مقدس را صادر کردند و طریق القدس را «فتح الفتوح» نامیدند.
حضرت امام در پیامشان گفته بودند: «و این است فتح الفتوح، من به ملت ایران و به فرماندهان شجاع قبل از اینکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهه معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمدهاند تبریک میگویم. مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف، رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی در راه محبوب خود را آرمان اصیل خویش میدانند.» برخی به اشتباه تصور میکنند فتحالفتوح نام دیگر عملیات فتحالمبین است که سه ماه پس از طریقالقدس انجام گرفت.
گفته میشود صدام رجزخوانیهای بسیاری در خصوص عملیات طریقالقدس انجام داده و گفته بود اگر ایرانیها بتوانند بستان را پس بگیرند، او کلید خرمشهر را به آنها خواهد داد. بعدها صدام همین حرف را در خصوص خرمشهر تکرار کرد و گفت اگر ایرانیها خرمشهر را پس بگیرند، کلید بصره را به آنها خواهد داد که در هر دو مورد خلف وعده کرد!
اصلاح رابطه امریکا و عراق
آنطور که وفیق سامرایی از افسران ارشد ارتش عراق سالها پس از اتمام دفاع مقدس در کتاب خود به نام «ویرانی دروازه شرقی» نوشت، شکست عراق در عملیات طریقالقدس به قدری برای امریکاییها سنگین بود که سعی کردند برای جلوگیری از شکستهای دیگر صدام، با او ارتباط بگیرند.
به همین دلیل ویلیام کیسی رئیس وقت سازمان سیا به اردن سفر و در فرودگاه این شهر با علی شیمیایی از نزدیکان صدام ملاقات میکند و عنوان میدارد که امریکا حاضر است دقیقترین اطلاعات رصد شده توسط ماهوارهها و آواکسهای امریکایی را در اختیار عراق قرار بدهد تا در حملات بعدی ایران، آگاهتر و هوشیارتر باشند.
این ادعای وفیق سامرایی بعدها از سوی امریکاییها نیز مورد تأیید قرار گرفت. در واقع شکست صدام در جبهه میانی خوزستان، به همگان نشان داد که عمر تجاوز دشمن در خاک ایران کوتاه خواهد بود. با چنین اهمیتی است که میبینیم حضرت امام در میان چندین عملیات بزرگ دفاع مقدس، اصطلاح غرورآفرین «فتح الفتوح» را برای این عملیات به کار میبرند.