حادثه مرگبار برای سرویس مدرسه دختران

تصادف سرویس مدرسه دختران با کامیون در کرمانشاه دو کشته و ۱۶ زخمی برجای گذاشت.
ساعت ۸:۳۰ صبح روز گذشته مأموران پلیس راه کرمانشاه و امدادگران از حادثه رانندگی در کیلومتر ۶ محور هلشی به ماهیدشت با خبر و در محل حاضر شدند. بررسی‌ها نشان داد خودروی مینی‌بوس حامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول روستا‌های ماهیدشت بود که در جریان تصادف با کامیون واژگون شده و دو دانش آموز دختر به علت شدت جراحت فوت و ۱۶ دانش آموز دیگر که مصدوم شده بودند به بیمارستان طالقانی کرمانشاه منتقل شدند.
سرهنگ کیخسرو دستغیب، رئیس پلیس راه کرمانشاه با اشاره به مه‌آلود بودن محل تصادف گفت: در این سانحه مینی بوس با سرعت زیادی از پشت به یک دستگاه کامیون برخورد کرده و حادثه اتفاق افتاده است. وی علت حادثه را بی‌احتیاطی راننده مینی‌بوس اعلام کرد.
از زبان حادثه دیدگان
نیلوفر ریزه وندی، از دانش آموزان مجروح در شرح ماجرا به ایسنا گفت: صبح مه غلیظی توی جاده بود و برای همین راه به سختی دیده می‌شد. مشغول حرف زدن بودیم که ناگهان همه جا سیاه شد، وقتی چشم باز کردم دیدم چند تا از بچه‌ها روی من افتاده‌اند. تارا دوستم زیرصندلی‌ها مانده بود، به هر سختی‌ای که بود خودم را بیرون کشیدم و صندلی‌ها را هم از روی تارا برداشتم. چند روزی است جاده مسیر مدرسه مه گرفتگی دارد، اما امروز از همیشه غلیظ‌تر بود، من روی یکی از صندلی‌ها در قسمت عقب نشسته بودم و با دوستانم مشغول حرف زدن بودیم که مینی بوس به کامیونی که جلوی ما بود، زد. بعد در حالی که بغض می‌کند می‌گوید: دوستانم جلوی مینی بوس بودند و مردند. این‌ها را که می‌گوید بی مقدمه می‌زند زیرگریه و مدام از من می‌پرسد که چرا خوب نمی‌شوم؟ چرا بدنم کوفته است و بعد هم شروع به لرزیدن می‌کند. پتو‌هایی که رویش انداخته‌اند جوابگو نیست و احساس لرز و سرما وجودش را می‌گیرد. پرستار را خبر می‌کنم که وضعیتش را بررسی کند و تخت دیگری می‌آورند و تارا را روی تخت منتقل می‌کنند و برای سی تی اسکن و رادیولوژی می‌برند. سارینا که کمی حالش بهتر از بقیه است، مدام سرش را با دست می‌گیرد و از درد سر می‌نالد، می‌پرسم خاطرت هست آن لحظه چه اتفاقی افتاد. درحالی که با دست سرش را محکم فشار می‌دهد، می‌گوید: داشتیم درس می‌خواندیم که ناگهان مینی بوس به کامیون جلویی زد، من ته مینی بوس بودم، اما دوستانم که جلو بودند مردند. به اینجا که می‌رسد حالش بد می‌شود، مادرش و پرستار اورژانس مدام دور تختش می‌چرخند و وضعیتش را بررسی می‌کنند.