سرویس جامعه جوان آنلاین: یک بار آمار مبتلایان و فوتیهای کرونایی افزایش مییابد و بار دیگر با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اهمیت به واکسیناسیون این آمار شیب نزولی به خود میگیرد؛ دراین مدت پزشکان و پرستاران در میدان نبرد با کرونا به صورت شبانهروزی در حال خدمترسانی بودهاند. همه ما شاهد از خودگذشتگی کادر درمان بودهایم؛ آنها که در دوران شیوع کرونا جانشان را کف دستشان گرفته و برای درمان مبتلایان به این ویروس منحوس از هیچ تلاشی دریغ نکردند، پزشکان و پرستارانی که نگرانیها و بیقراریهای فرزند، همسر و خانواده خود را میدیدند، اما هیچ چیز باعث نشد تا از تصمیمی که گرفته بودند منصرف شوند، به همین دلیل بیوقفه برای درمان بیماران کرونایی تلاش کردند و کمر همت به نابودی این ویروس بستند.
از همان روزهای اول شیوع کرونا، پرستاران و پزشکان با پوشش ماسک و لباسهای نفسگیر در حال بدو بدو برای ثبت و علائم بیماران کرونایی بودند و بیش از توانشان، از جان مایه گذاشتند.
کرونا جدا از خستگی جسمی، بار روحی زیادی را نیز بر کادر درمان تحمیل کرد. در این میان خانواده مدافعان سلامت نیز درگیر ماجرا شدند. به همین دلیل و به مناسبت «روز پرستار» خبرنگار «جوان» با دو نفر از پرستارانی که در بخش کرونایی فعالیت میکنند گفتگو کرده و پای درددل آنها نشسته است.
فعالیت در بخش کرونایی با وجود نقص سیستم ایمنی!
الهام که یکی از پرستاران بیمارستان رسول اکرم است و در بخش بیماران کرونایی کار میکند درباره علت ورود به فعالیت پرستاری به خبرنگار «جوان» میگوید: «۳۵ سال دارم و ۱۲ سال است که پرستار هستم. از آنجایی که به این شغل علاقه زیادی دارم مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را نیز در همین رشته گرفتهام. در حالی که میتوانم در دانشگاه و به عنوان مربی بقیه دوران کاری خود را سپری کنم، اما دلم میخواهد در بیمارستان و در کنار بیماران بمانم و بخشی از درد آنها را کم کنم.»
او درباره اینکه آیا به صورت داوطلبانه در بخش کرونایی بیمارستان فعالیت میکند یا اجبار بوده است، پاسخ میدهد: «اوایل شیوع کرونا کار کردن من در بخش کرونایی اجباری بود هرچند که آن روزها هم میتوانستیم درخواست جابه جایی بدهیم و من با اینکه نقص سیستم ایمنی دارم و راحتتر میتوانستم درخواست جا به جایی بدهم، این کار را نکردم. میخواستم پا به پای سایر همکارانم در این بخش بمانم و در این زمینه خطراتش را هم به جان خریدم.»
پرستار بیمارستان رسول اکرم در پاسخ به این سوال که آیا مبتلا به کرونا شده است یا نه؟ میگوید: «هم من به کرونا مبتلا شدم و هم به پسر ۵ سالهام این بیماری را منتقل کردم. متاسفانه از آنجایی که در ساعات حضور من در بیمارستان، مادرم از پسرم مراقبت میکرد، ایشان هم به کرونا مبتلا شد. خوشبختانه حال هر سه ما خوب است.»
کاهش بستری کروناییها از ۹ بخش بیمارستانی به یک بخش
الهام با گلایه از افرادی که ساز مخالف با تزریق واکسن میزنند، اظهار میدارد: «دو سال است که کرونا جان افراد زیادی را گرفته و خانوادههای زیادی را داغدار کرده است، اما خیلیها نسبت به واکسن زدن مقاومت میکنند. متاسفانه آنها تاثیر واکسن را باور نمیکنند، در صورتی که ما به خوبی قدرت واکسیناسیون را درک کردهایم.»
به گفته این پرستار، کادر درمان خطر کار کردن در شرایط کرونایی را پذیرفته است، اما برخی از مردم حاضر نیستند برای کمک به کاهش آمار ابتلا به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن، واکسن بزنند و این مسئله برای پرستاران ناراحت کننده است.
الهام در پاسخ به این سوال که آیا در این دو سال، روزی بوده است که دلسرد شود و دلش نخواهد به مبارزهای که آغاز کرده ادامه دهد یا نه، میگوید: «من آنقدر به کارم علاقه دارم که هیچ روزی دلسرد نشدم. روزهایی بود که بیمار شدم یا باردار بودم و میتوانستم از مرخصی استعلاجی استفاده کنم، اما تا جایی که توانستم در سر کار حاضر شدم و پا به پای همکارانم برای درمان بیماران مبتلا به کرونا و کاهش آمار کرونایی تلاش کردم.»
او درباره وضعیت فعلی کرونا در بیمارستان رسول اکرم اینگونه توضیح میدهد: «خوشبختانه وضعیت بستریهای کرونایی در این بیمارستان بهتر شده است؛ برای مثلا در شهریورماه ۹ بخش کرونایی داشتیم و حالا یک بخش کرونایی داریم که البته تعداد بستریهای این بخش کم است. به عقیده ما، واکسیناسیون تاثیر خیلی خوبی در روند ابتلا به کرونا داشته و آمار بستریها را کاهش داده است.»
شایعه حقوق نجومی پرستاران
الهام درباره مطالبه خود و همکارانش در این روزهای کرونایی میگوید: «ما هرکاری انجام میدهیم وظیفهمان است و توقع زیادی نداریم. اما وقتی برخی از مسئولان افزایش حقوق پرستاران را در بوق و کرنا میکنند، تصور مردم این است که ما در این میدان جنگ، ارقام قابل توجهی دریافت میکنیم. در صورتی که مسئولان پیش از واریز هر مبلغی آن را رسانهای میکنند و در نهایت هم مشخص نیست چه مقدار پول به دست ما برسد. خواهش من این است که این مسئله شفاف سازی شود که افزایش حقوق ما مانند همان افزایش حقوق سایر مشاغل است و مانند یک معلم بازنشسته حقوقمان افزایش داشته است. اما متاسفانه در جامعه طوری جا افتاده است که کادر درمان دریافتیهای نجومی دارند که حتی یک راننده تاکسی هم نسبت به آن اظهارنظر میکند!»
این پرستار فداکار با اشاره به برخی ناملایمتیها با پرستاران میگوید: «پزشکان معمولا بیمار را ویزیت میکنند و میروند و پرستاران هستند که مقابل چشم بیماران هستند و باید به آنها رسیدگی کنند. ما معمولا مورد همه اتهامها قرار میگیریم و باید پاسخگوی همه کم و کسریها باشیم.»
او درباره روزهای خوشی که در این مدت داشتهاند میگوید: «هر بار که بیماران بستری شده، حالشان بهبود یابد و مرخص شود آن روز برای ما روز خوبی است و برای ادامه کار، روحیهمان قویتر میشود.»
مراقبت از بیماران کرونایی با وضعیت بارداری!
محبوبه یکی دیگر از پرستارانی است که در بخش کرونایی بیمارستان مسیح دانشوری کار میکند. او که باردار است و با همین وضعیت از بیماران کرونایی مراقبت کرده به خبرنگار «جوان» میگوید: «سه سال است که در بیمارستان مسیح دانشوری به شغل پرستاری مشغول هستم و به این کار علاقه زیادی دارم.»
او درباره روزهای اول شیوع کرونا و نگرانیها برای ابتلا به این ویروس اظهار میدارد: «روزهای اول شیوع کرونا ترس زیادی داشتیم که مبادا برای ما و اعضای خانوادهمان اتفاقی بیفتد، همان روزها برایمان کلاسهایی را تشکیل دادند و با کمک همین کلاسها ترسمان کمتر شد. در این روزها خانوادهام نگران بودند، اما هیچ کدامشان مخالف مسیری که میرفتم نبودند، آنها فقط توصیه میکردند که بیشتر از قبل مراقب خودم باشم.»
پرستار بیمارستان مسیح دانشوری ادامه میدهد: «با شرایط بارداری میتوانستم به بخشهای ایمن بروم و جا به جا شوم، اما تا ۸ ماهگی در بخش بیماران کرونایی مشغول به کار بودم و نمیخواستم همکارانم را در این شرایط تنها بگذارم.»
حضور نیروهای جهادی و روحیهبخشی به بیماران و پرستاران
محبوبه درباره اتفاقات خوبی که در این مدت شیوع کرونا افتاده است، میگوید: «بهترین اتفاقی که در این دو سال افتاد حضور نیروهای جهادی بود؛ اوایل تصور میکردیم که این نیروهای جهادی قرار است که دو الی سه ماه مهمان بیمارستان ما باشند و بعد همه چیز را فراموش کنند و بروند، اما شاهد این هستیم که آنها همچنان بعد از حدود دو سال از ورود کرونا به کشور پا به پای پرستاران کار میکنند و به بیماران روحیه میبخشند.»
او درباره اتفاقات بد این روزها میگوید: «اتفاقات تلخ زیادی در این مدت افتاده است؛ تلخترین آن، دیدن بیمارانی بود که پولی برای درمان نداشتند و دیدن آنهایی که سلامتی و جانشان را برای نداشتن پول از دست میدادند، حالمان را دگرگون میکرد. در این مدت دیدن جوانانی که با وجود سن کم، ریههایشان درگیری شدید پیدا کرده بود و متاسفانه دوام نمیآوردند اشکمان را درمیآورد.»
توصیه تزریق واکسن کرونا
محبوبه تصریح میکند: «بیمارستان ما جز بیمارستانهایی بود که بیماران کرونایی زیادی داشت و شلوغ بود، معمولا بیماران بدحال را به مسیح دانشوری میآورند، افرادی که ریه هایشان به شدت درگیر کرونا شده یا سن بالا و بیماری زمینهای دارند، به همین دلیل اتفاقات ناخوشایندی در این بیمارستان افتاده که روحیه ما را ضعیف میکرد.»
این پرستار با گلایه از مخالفت برخی افراد برای تزریق واکسن کرونا اظهار میدارد: «مخالفان واکسن از روی بیدانشی، ساز مخالف میزنند؛ در صورتی که واکسن در جهان تست و تایید شده است. به نظر من لزومی ندارد کسی از واکسن کرونا بترسد وقتی که بسیاری از بیماران بدحال کرونایی در بیمارستانها بستری هستند یا جانشان را از دست دادهاند، واکسن نزده بودند.»
او ادامه میدهد: «متاسفانه اغلب افرادی که در بیمارستان و در وضعیت بد کرونایی قرار گرفتهاند، یا یک دوز واکسن زدهاند یا اصلا واکسن تزریق نکردهاند. البته هستند معدود افرادی که دو دوز واکسن را تزریق کرده و بد حال شدهاند یا حتی جانشان را از دست دادهاند، اما این افراد یا بیماری زمینهای داشتهاند یا اینکه سنشان بالا بوده است.»
او درباره مطالبه خود در روز پرستار از مسئولان میگوید: «پرستاران در این شرایط نیاز به روحیه دارند و باید انرژی کافی برای مراقبت از بیماران کرونایی را داشته باشند. متاسفانه اکثر مسئولان ما را فراموش میکنند و شاید فقط در روزهایی مانند «روز پرستار» یادمان بیافتند. همچنین مسئله کمبود اکسیژن که تبدیل به گلایهای از سوی برخی بیماران شده است ما را ناراحت میکند که این امر نیز نیازمند توجه بیشتر مسئولان مربوطه است. امیدواریم که این موارد مهم بررسی و پیگیری شود.»