کد خبر: 1075904
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۲
در مردادماه سال هشتاد و هشت، سفری داشتم به گناباد، برای تولید ویژنامه شاهد یاران، در نکوداشت زنده یاد شیخ محمد تقی بهلول گنابادی و شناخت هم شهری ها و دوستان دیرین اش و اخذ خاطراتشان.

در مردادماه سال هشتاد و هشت، سفری داشتم به گناباد، برای تولید ویژنامه "شاهد یاران"، در نکوداشت زنده یاد شیخ محمد تقی بهلول گنابادی و شناخت هم شهری ها و دوستان دیرین اش و اخذ خاطراتشان. در صبحگاه اولین روزِ سفر، آشنایی و گفت و گو با شادروان حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد مدنی -که پیش تر، از سوی آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی و به دلیل مبارزه با صوفیه این شهر، "ناشرالاسلام گنابادی" لقب یافته بود- از جمله دیدارهایی بود، که مرا گرفت! پیری بود: دانا، نکته سنج، پرتجربه، متین و پُرمهابت، که صبح ها در حسینیه ای قدیمی و مصفا، در یکی از میادین اصلی گناباد می نشست و پاسخ گوی خلق الله بود. در همان لحظات اولیه، دریافتم که حیف است تا محضر چنین خردمندی، به سادگی از کف برود! هم از این روی و برای دیدار مجدد در عصر آن روز، از وی وقت گرفتم. ملاقات عصر، در منزلش انجام شد، که در روستای خیبری، در چهار کیلومتری گناباد قرار داشت. کوچه هایش خاکی و معماری خانه هایش، هنوز از دست اندازی مدرنیته، در امان مانده بودند! شناخت من از صوفیه گناباد، به پیش و پس از آن دیدار، تقسیم شد! وی از حالات و کارنامه مرشدان این نحله و درگیری های خویش با آنان، نکاتی ناب داشت، که برخی از آنها را در کتب خویش، باز نوشته است. برخی از این آثار، عبارتند از: "در خانقاه بیدخت چه می گذرد؟"، "مسجد و خانقاه" و "خاطرات ناشرالاسلام گنابادی". خواندن آنها را برای شناخت بیشتر از این فرقه، به علاقمندان توصیه می کنم.
شیخِ مدنی در طول شش دهه، پناهگاه و دستگیر مردم گناباد، در برابر راهزنان دین و اهالی تزویر بود و در این مسیر، آزارهای فراوانی از قبیل زندان و تبعید را، بر خویشتن خرید! بی تردید فقدان وی، یکی از ستون های آرامش این شهر را فرو ریخته است، که تنها لطف حق می تواند آن را جبران کند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار