کد خبر: 1075920
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
بررسی دلایل عدم واگذاری پرسپولیس و استقلال به بخش خصوصی با وجود وعده‌های بسیار در گفت‌وگوی «جوان» با امیر عابدینی
خصوصی‌سازی سرخابی‌های پایتخت رؤیایی است که هواداران این دو تیم سال‌هاست خواب آن را می‌بینند، اما با وجود وعده‌های بسیار در طول این سال‌ها هرگز به واقعیت حتی نزدیک هم نشده است چراکه به زعم امیر عابدینی، کارشناس فوتبال و مدیر سابق پرسپولیس هیچ اراده‌ای در دولت‌ها برای واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی نیست چراکه اهمیت اجتماعی و سیاسی این دو تیم جذابیت و اهمیت خاصی برای دولت‌ها دارد.
دنیا حیدری

خصوصی‌سازی سرخابی‌های پایتخت رؤیایی است که هواداران این دو تیم سال‌هاست خواب آن را می‌بینند، اما با وجود وعده‌های بسیار در طول این سال‌ها هرگز به واقعیت حتی نزدیک هم نشده است چراکه به زعم امیر عابدینی، کارشناس فوتبال و مدیر سابق پرسپولیس هیچ اراده‌ای در دولت‌ها برای واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی نیست چراکه اهمیت اجتماعی و سیاسی این دو تیم جذابیت و اهمیت خاصی برای دولت‌ها دارد.

سال‌هاست که شاهد وعده‌های بسیار در زمینه خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال هستیم، اما با وجود آنکه در مقطعی حتی این دو تیم تا پای فروش هم رفتند اتفاق خاصی رخ نداد. واگذاری سرخابی‌های پایتخت به بخش خصوصی رؤیاست یا می‌تواند روزی به واقعیت تبدیل شود؟
متأسفانه گاهی اوقات اراده‌اش بوده توان اجرایی‌اش نبوده. گاهی توان اجرایی بوده، اما اراده‌اش نبوده و دلیلی نیست جز اینکه پتانسیل خاصی در بعد معنوی و مادی در دو باشگاه هست که اجازه این کار را نمی‌دهد. فقط یک بار در دوره هاشمی‌طبا وقتی به او گفتیم امانتداریم نمی‌خواهیم صاحب باشگاه باشیم، باشگاه را عودت می‌دهیم به تربیت بدنی، اما مدیریت می‌کنیم، قبول نکرد و گفت یک بار این دو باشگاه خصوصی شده، برنگردانید و بروید اداره‌اش کنید و نامه‌ای نوشت به اقتصاد و دارایی که این دو باشگاه خصوصی هستند و هیچ ارتباطی با سازمان تربیت بدنی ندارند. بعد از آن دوره، اما هرکس آمد اولین کارش این بود که بیاید این دو باشگاه را در اختیار بگیرد. به خصوص در زمان مهرعلیزاده که خیلی تلاش کرد و سرانجام هم موفق شد. مهرعلیزاده به عنوان نفر ثالث وارد دعوایی شد که دستگاه قضایی با وجود آنکه بازرسی کل کشور در گزارش خود قاطع نوشته بود که این باشگاه‌ها خصوصی است حکم به نفع سازمان تربیت بدنی داد و این دو باشگاه به دولت برگشت.

پس این بحث که دولت‌ها علاقه‌ای به واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی ندارند پر بیراه نیست!
بعد از واگذاری مجدد مالکیت این دو باشگاه به دولت راهکار‌هایی برای اداره آن‌ها دیکته شد که تماشاگران و هواداران را به وزارت ورزش معطوف می‌کرد. البته آن زمان کسی نمی‌دانست که دوستان قرار است برای ریاست جمهوری کاندیدا شوند و تصور می‌کنند داشتن مالکیت سرخابی‌ها می‌تواند در این میدان به رقبا تنه بزند. در واقع دولت‌ها اجازه ندادند این دو باشگاه خصوصی شوند و هنوز هم این گرفتاری وجود دارد تا جایی که رسیدیم به این معضل جدید.

فکر می‌کنید مشکل اساسی بر سر راه خصوصی‌سازی این دو تیم چیست؟
مشکل عمده خصوصی‌سازی این است که مجلس موافقت می‌کند، دولت اجرا نمی‌کند. دولت درخواست اجرا می‌کند مجلس موافقت نمی‌کند. خب از چی می‌ترسند؟ از چه نگران هستند؟ اینکه این دو باشگاه را بدهیم بار اجتماعی و سیاسی آن را هم به بخش خصوصی دادیم. من پیشنهاد دادم بار اجتماعی و سیاسی می‌تواند منفک شود و مدیریت دولتی داشته باشد، اما آن بخش که هدایت تکنیکالی نیست و هدایت اقتصادی است می‌تواند در دست بخش خصوصی باشد و بخش خصوصی باید پاسخگوی ارکان یک سیستم شرکتی باشد.

کش پیدا کردن داستان خصوصی‌سازی سرخابی‌ها این تصور را ایجاد کرده که بحث واگذاری آن‌ها بازی با افکار عمومی است.
بله این می‌تواند بازی با افکار عمومی هم باشد چراکه هرچند وقت یک‌بار این حرف زده می‌شود به‌خصوص قبل از مثلاً انتخاباتی باشد، قبل از جابه‌جایی‌هایی باشد، کابینه قرار است عوض شود. آن زمان است که داستان واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی داغ و مطرح می‌شود.

بسیاری پایان سلطه دولت بر پرسپولیس و استقلال را آغاز دوران سعادتمندی این دو باشگاه می‌دانند، اما با توجه به سوابق شکست‌خورده قبلی می‌توان امیدوار بود که سرخابی‌ها بعد از واگذاری شرایطی بهتر را در پیش داشته باشند؟
دقیقاً عده‌ای بر این باور هستند که اگر این دو تیم واگذار شود بلافاصله کامیابی شروع می‌شود و ناکامی رخت برمی‌بندد و می‌رود. اما این طور نیست. تلاش می‌خواهد. پاسخگویی مطرح می‌شود. بخش خصوصی پاسخگوست. بخش خصوصی که فقط صاحب سرمایه در آن حرف نزند بلکه مردم صاحب سهام شوند. مجمع آن مردم باشند. پیشکسوتان و اسطوره‌های باشگاه نقش داشته باشند. آن وقت است که مجمع از اعضای هیئت مدیره پاسخ می‌خواهد. پاسخ فنی کار کردن، تخصصی کار کردن، سالم کار کردن، درست کار کردن. باید بودجه آن با هزینه بالانس شود و اگر نشد از کجا قرار است تأمین منابع بکند. آن تأمین منابع باید از جهت عرف و اخلاق جامعه ما قابل تأیید باشد. کار سخت شروع می‌شود، اما ما باید این را باور کنیم اگر مدیران دولتی و سهام دولتی کنار برود و سهام خصوصی به میان بیاید و یک بچه دانش‌آموز هزار تومان سهم داشته باشد خواهید دید که دغدغه حفاظت از این باشگاه‌ها و سرمایه آن‌ها چقدر مؤثر خواهد بود.

با توجه به سابقه حضور در داماش و اینکه از نزدیک شاهد مشکلات و اتفاقات گریبانگیر تیم‌های واگذارشده به بخش خصوصی بودید این روش می‌تواند به مشکلات عدیده دو باشگاه مطرح پایتخت پایان دهد؟
یک زمان من بخش خصوصی می‌آیم به‌خاطر آرمان‌های فکری خودم در بخش تولید و اقتصاد، با تکیه دادن بر زد و بند‌ها می‌آیم می‌گویم یک باشگاه هم داشته باشم و برای آن هزینه هم می‌کنم، اما باشگاه را می‌کنم ریزه‌خوار، اگر سرمایه‌داری بیاید و بخواهد در باشگاهی سرمایه‌گذاری بکند و با صداقت و سلامت کار کند باید مردم را سهامدار کند. اگر همه سهام دست خودش باشد همین اتفاقی رخ می‌دهد که تا امروز رخ داده است. یعنی کرکره‌ها یکی یکی پایین کشیده می‌شود. کلی طلب و بدهی می‌ماند رو هوا. آن وقت چه اتفاقی می‌افتد برای جامعه ورزش؟ این یک شکست است برای جامعه ورزش. اول هم خوب می‌آیند توی گود، اما در روند کار شما می‌بینید که این باشگاه یک پوشش است. منظور من این نیست که این دو باشگاه بزرگ را این افراد اداره و مدیریت کنند.

سابقه خصوصی‌سازی باشگاه‌های فوتبال ایران روشن نیست. فکر می‌کنید عدم دریافت حق پخش، حضور مدیرانی که دانش کافی در زمینه مدیریت ورزشی ندارند و ناتوانی در درآمدزایی و... تا چه اندازه در ناکام بودن خصوصی‌سازی تیم‌های فوتبال در ایران تأثیر دارد؟
ما در همه جا ضعف مدیریت داریم. آنجا‌هایی ضعف مدیریت ورود پیدا می‌کند که نظارت کم می‌شود. هدایت سیستماتیک کم می‌شود. اگر این قالب‌ها را درست تعریف کنیم این دغدغه کم می‌شود.

پرسپولیس و استقلال برای خصوصی شدن به چه معیار‌هایی نیاز دارند؟
اولین چیزی که نیاز است این که ما دیون این دو باشگاه را خیلی رک و پوست‌کنده با کارشناسی و ارزیابی دقیق بیاوریم روی کاغذ، که هیئت مدیره در اختیار مجمع قرار داده و مجمع تأیید کند. آن کسی که می‌آید این باشگاه‌ها را می‌خرد یا این دو باشگاه در اختیارش گذاشته می‌شود، باید توان پرداخت این دیون را داشته باشد. دوم اینکه این باشگاه بتواند بر اساس برنامه‌هایی که می‌دهد اعلام کند من این اندازه درآمد خواهم داشت و این اندازه هزینه خواهم کرد. گرچه هزینه‌های فوتبال و هزینه‌های رشته‌های ورزشی متأسفانه باید ضریب داشته باشد. یعنی شما همیشه باید ۲۰ درصد افزایش در آن پیش‌بینی کنید چراکه اتفاقاتی که در ورزش رخ می‌دهد غیرمترقبه هستند. مثل این می‌ماند که شما شاخص‌ترین و گران‌ترین بازیکنی که دارید ناگاه دچار آسیب‌دیدگی شده و از صحنه خارج می‌شود. خب نه فقط یک سرمایه بزرگ را از دست دادید که باشگاه‌تان نیز افول می‌کند و وقتی باشگاه از نظر تکنیکالی افول می‌کند سهام‌تان هم با کاهش مواجه می‌شود.

نقش مدیران سابق دو باشگاه و بدهی‌های هنگفت به‌جا مانده از دوران مدیریت آن‌ها تا چه اندازه در پیش نرفتن پروژه خصوصی‌سازی نقش دارد؟
خب مدیران هیچ‌کدام در چند سال گذشته ورزشی نبودند. هر کس که آمده به دنبال محبوبیت بوده و هزینه این محبوبیت غیرمترقبه نبوده، غیرمجاز بوده! بازیکنی را آوردیم که جمعیت‌مان را راضی کنیم، اما این بازیکن از نظر تکنیکالی به درد مربی، تیم و باشگاه می‌خورده؟ اما این اهمیتی نداشته است. ما کل دیونی که روی دست‌مان مانده به دلیل بازیکنان و مربیان خارجی است. چرا؟ شما بگویید تا سال ۸۰ یک بازیکن خارجی در پرسپولیس بوده؟ اما چند بازیکن ترانسفر کرده‌ایم. اما چه اتفاقی رخ می‌دهد که بعد از دهه ۸۰ ما بازیکن خارجی وارد می‌کنیم، اما برای ترانسفر بازیکن به خارج از کشور و برای فروش خدمات فنی یک بازیکن هیچ‌کاری نمی‌کنیم؟ خب این باشگاه‌ها در دهه ۸۰ کلی بازیکن ترانسفر کردند و کلی درآمدزایی کردند و اگر بروید تراز مالی این دو باشگاه را در آن سال‌ها بررسی کنید می‌بینید که نه فقط بدهی نداشتند که مالیات‌های خود را هم پرداخت کرده و پولی هم در حساب‌شان بوده است. چرا؟ چون این ترانسفر‌ها تأمین منابع می‌کرده پس صادقانه باید بگوییم که نقش مدیران ما در دیون و در گرفتاری‌های باشگاه نقش کمی نیست.

با توجه به تجربه‌ای که از سال‌ها حضور در فوتبال ایران و مدیریت آن دارید و همچنین آشنایی با مشکلات این رشته ورزشی راهکار شما برای پیشبرد هدف دولت در زمینه خصوصی‌سازی سرخابی‌ها چیست؟
آیا واقعاً دولت می‌خواهد این کار را بکند؟ این رؤیا حقیقت پیدا می‌کند اگر دولت بخواهد، من بعید می‌دانم، اما اگر واقعاً دولت چنین قصدی دارد واگذاری دو باشگاه از طریق خصوصی‌سازی باید یک پیش‌درآمد داشته باشد. یک کمیسیون یا کمیته فعال چند هفته کار و تلاش و برنامه‌ریزی کنند و همه جوانب را ببینند که چگونه می‌توان این دو باشگاه را واگذار کرد در فرابورس یا در پذیره‌نویسی. چه باید کرد. چه سرمایه‌ای دولت باید بگذارد و چگونه باید پس بگیرد این سرمایه را. این کمیته وقتی بستر را آماده کرد و از الفبای قضیه تا انتهای برنامه را طراحی کرد، باید ۲۰ درصد، ۲۰ درصد واگذار شود به مدت پنج سال. اگر کسانی آمدند مدعی شدند و نتوانستند باشگاه نسوزد. ۲۰ درصد را گرفتند. در قرارداد نوشته شود اگر نتوانستند این باشگاه‌ها را بر اساس سیاق باشگاه‌داری اداره کنند آن ۲۰ درصد می‌سوزد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار