کد خبر: 1076873
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۷
سیدمیثم میرتاج‌الدینی
بسم الله الرحمن الرحیمدستاورد سوره کوثر برای ما چیست؟
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ما به تو [ای محمد]کوثر را عطا کردیم
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ پس نماز بخوان و نحر کن
إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ همانا دشمن خشمگین و کینه‌توز تو، خودش ابتر است
در همین سوره‌ی کوچک، سوالات بسیاری پاپیچ ذهن آدمی می‌شود که این مفردات اعم از کوثر و نماز و نحر و شانئ و ابتر به چه معنا هستند و ترکیب آن‌ها چه مقصودی را دنبال می‌کند و ارتباط کوثر با ابتر چیست؟ دستاورد این سوره برای ما و روزگار ما چیست و آیا ما کوثری داریم و خطر ابتر ماندن تهدیدمان می‌کند؟
در این نوشتار شاید نتوان به جمع‌بندی متقنی رسید، اما می‌شود با تاملاتی، نمایی کلی از سوره به دست آورد.
کوثر را تفسیر کرده‌اند به «خیر کثیر». خیر کثیر یا کثرت خیر چیست؟ کثرت امکانات، کثرت نفرات، کثرت اعتبار و آبرو، کثرت نعمات و...؟ خیر.
«خیر کثیر» هیچ کدام از کثرت‌ها نیست، اما طرحی کلان است که تمامی کثرت‌ها را می‌تواند دربربگیرد و در میدان رقابت و عرصه‌ی درگیری و دشمنی، ثمره‌ی تمام داشته‌های رقیب و دشمن را به نفع خویش مصادره کند. یعنی دشمن زحمت بکشد، نیروی فراوان جمع نماید، سپاه بسازد، امکانات خود را به میدان بیاورد، ولی تو طرحی داشته باشی که همه آن‌ها در عین تلاش زیاد، ثمره کارشان به جانب تو سرازیر شود. در این چنین موقعیتی است که تمام تلاش و انبوه امکانات و نعمات دشمن، ابتر و ناقص و بی‌نتیجه می‌ماند و تو با طرح کلان خود بهره‌ها را درو می‌کنی و کوثر همین است.
سال‌های متمادی-از ابتدای خلقت- شیطان تمام داشته‌های خود را به کار بسته و یک جبهه تاریخی عظیم علیه رسول خدا شکل داده تا کمر جبهه حق را بشکند و شجره طیبه را بخشکاند، لکن خدا ثمره این تلاش تاریخی را عائد رسولش می‌کند و در عصر ظهور، همه‌ی آن تلاش‌ها و جان کندن‌ها و فراهم‌آوردن‌ها، بی‌نتیجه، ابتر، ناقص و ناتمام می‌ماند و اینگونه دشمن و عدو، «شانئ» می‌شود. یعنی دشمن خشمگین و کینه‌توز. آن کینه‌ی ازلی بعد از اعطای کوثر و ابتر ماندن طرح ابلیس، ابدی می‌شود و سوظن شیطان را ازدیاد می‌بخشد؛ لذا شیطان هرگز از آتشی که مدام خودش را با کینه‌ی روزافزون و سوظن مستمر، بازتولید می‌کند، خلاصی نخواهد داشت. هرچه آتش به جان او بیشتر می‌افتد، او نه تنها پاک نشده که بیش از پیش آتش کینه‌اش شعله می‌کشد و سوظنش مداوم حجیم‌تر می‌شود. این چنین آتشی را «نار موصده» نامیده‌اند و ساکنان چنین دوزخی را «خالدین فیها».
اما پرده‌ی دیگر ماجرای کوثر آنجاست که پلی به تاریخ بزنیم و ببینیم دشمن چگونه پس از آنکه نتوانست پیامبر را متوقف و جلوی اجرای طرح او را بگیرد، در میان اصحاب لانه گزید و جای گرفت تا در بزنگاهی مهم ثمره‌ی تلاش‌های او را برباید و دستاورد‌های رسول را مصادره نماید. از این رو همت کردند تا بعد از رسول، رد او را بزدایند و اسلام او را به نام خویش تملک کنند و بر میراث او بایستند و خلافت کنند و رسالت نبی را ابتر کرده و راه او را ناتمام وانهاده و ثمره‌ی مجاهدت‌های بی‌شمار رسول و یارانش را به جیب خویش روانه سازند. از این رو خشنود بودند که هرچه محمد بیشتر موفق شود، عائدی نهایی آن‌ها بیشتر خواهد بود. هرچه پیامبر افزون‌تر ورق جمع کند، درپایان با یک حرکت همه را به سود خویش برمی‌گردانند. درنتیجه حتی در مسیر ازدیاد نفرات و امکانات و ... می‌کوشیدند، چون برای بعد از رسول برنامه داشتند. آنجا که عاص بن وائل زبان به شماتت می‌گشاید و پیامبر را بابت نداشتن فرزند ذکور ابتر می‌خواند، می‌توان شاهدی بر طمع دشمن یافت.
لکن خدا از این انگیزه‌های شوم و این نیات پلید خبر می‌دهد و سپس به طرحی کلان اشاره می‌کند که کوثر است و از فاطمه سرچشمه می‌گیرد و نه تنها ثمره‌ی مجاهدت رسول بر باد نمی‌رود و میراث وی غارت نمی‌شود و جبهه‌ی تاریخی باطل پیروز نمی‌گردد، که عکس آن اتفاق افتاده و رسول ثمره تلاش‌های ابلیس در طول تاریخ را هم به حساب جبهه حق روانه می‌کند و دشمن او ابتر می‌ماند.
اما دستاورد این سوره برای ما چیست و آیه‌هایش، نشانی کدام مسیر است؟ کوثر ما چیست آن‌گاه که طرح کلان دین را نمی‌شناسیم و در پوسته‌ی دین فردی محصوریم؟ برای ما که کثرت نفرات و امکانات و اعتبارات موضوعیت دارد، راه به کوثر رسیدن چیست؟
در هر تشکیلات سه دسته نیرو همواره وجود دارد:
۱- نیروی کشف کردنی
۲- نیروی تربیت کردنی
۳- نیروی کنترل کردنی
دسته اول نیرو‌های از پیش مهیا هستند. نیازی نیست آن‌ها را از صفر بسازی. فقط باید کشف کرده و میدان بروز و ابراز بدهی.
دسته دوم را باید از ابتدا ساخت و پروراند. تربیتی ذیل همان طرح کلان و رهیافته به کوثر.
دسته سوم از آن جهت که همسوی با تو نیستند نباید حذف و طرد کرد. بلکه باید به آن‌ها میدان بازی داد و در راستای طرح خویش بر کاری گمارد که اتفاقا از پس آن خوب برمی‌آیند. ولی چنان کنترل و مهار کرد که علیه طرح تو نتوانند سازمان‌یابی شوند و ثمره طرح تو را برده و تو را ابتر بگذارند. آن‌ها نباید از امکانات طرح تو به اعتبار برسند و سپس علیه تو به فعالیت سازمان یافته یا فعالیت در سودای سازمان دادن بپردازند. اینگونه تو در سطح تشکیلات خویش به کوثر رسیده‌ای و از همه در جای خود بهره برده‌ای و تلاش دیگران را به جهاز هاضمه خویش آورده و در صورت نوعیه‌ی تمدنی خویش به کار گرفته‌ای. چنانچه رسول همین‌گونه از تمام امکانات و نیرو‌ها به بهترین وجه بهره برد و به کوثر رسید و آن را در نسل حضرت زهرا امتداد داد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
باران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۴
0
0
سلام. چقدر عالی بود. خدا قوت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار