سرویس جامعه جوان آنلاین: چندی پیش دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور اعلام کرد که با سپری شدن بیش از ۱۹۰ روز از سال آبی (ابتدای مهرماه ۱۴۰۰ تا ۱۴ فروردینماه ۱۴۰۱) میزان کل حجم آب در مخازن سدهای کشور حدود ۲۵ میلیارد و ۲۶۰ میلیون مترمکعب است که نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته ۱۴ درصد کاهش نشان میدهد.
ایران دارای اقلیم خشک و نیمه خشک بوده و متوسط بارش آن ۲۵۰ میلیمتر است که این میزان بارش حدود یک سوم متوسط جهانی است، از سوی دیگر متوسط بارش کشور در گذر زمان رو به کاهش است، به طوری که میانگین بارش ۵۳ ساله کشور حدود ۲۵۰ میلیمتر بوده در حالیکه میانگین ۱۳ ساله اخیر به ۲۳۲ میلیمتر کاهش یافته است.
در کنار اینها بر اساس آخرین گزارش وزارت نیرو وضعیت سدهای کشورمان هم مطلوب نیست و همین موضوع ضرورت توجه جدیتر به مساله مدیریت مصرف را دو چندان میکند، در واقع بررسی وضعیت ورودی سدهای کشور نشان میدهد که ورودی به مخازن در سال آبی جاری به رقم ۱۸ میلیارد و ۵۵۰ میلیون مترمکعب رسیده که کاهشی معادل ۶ درصد نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته دارد.
تمام این آمارها در واقع کاهش منابع آبی را هشدار میدهند که رعایت الگوی بهینه مصرف در بخشهای مختلف مصرف را امری ضروری میداند، اما آیا فقط مشکل در نحوه مصرف منابع آبی کشور است؟ آیا زیرساختها مانند حجم سدها و حتی نحوه جمع آوری آبهای جاری مشکلی ندارد؟ که حمید سینی ساز کارشناس مسائل آب معتقد است تمام مشکلات به نحوه مصرف بر نمیگردد بلکه نحوه مدیریت منابع و حتی شرایط مخازن سدها در جمع آوری سیلابها مساله بسیار مهمی است که به نظر میرسد در این زمینهها چندان موفق نبودیم.
وی گفت: در چند سال اخیر به علت تغییر اقلیم در رژیم بارشی کشور تغییراتی ایجاد شده است، بر این اساس دیگر بارشها در طول یک سال آبی به صورت پیوسته رخ نمیدهد، بارشها از برف به باران و حتی از بارانهای مداوم به بارانهای موسمی تغییر کرده است که به صورت حجم زیاد در مدت زمان کم رخ میدهد، شاید حجم کل بارش نسبت به سالهای قبل خیلی تغییری نکرده باشد مثلا اگر متوسط بارش ۲۵۰ میلیمتر در یک سال بود به عدد مثلا ۲۳۰ میلیمتر رسیده باشد، اما مساله این است که همین بارش هم در فاصله زمان کوتاهی اتفاق میافتد، این نوع بارندگی حدی است که باعث میشود مقدار زیادی از بارش به صورت سیلاب تلف شود و به دریاها بریزد فارغ از خسارات مالی یا جانی که ممکن است از خود بر جای بگذارد این حجم از آب در قالب آب شیرین هدر میرود.
سیل زمستان سال گذشته در نیمه جنوبی کشور موجب شد تا بیش از ۴۰ میلیارد متر مکعب آب شیرین در مدت یک هفته در قالب سیلاب از دست رفت و به دریا ریخت. وی افزود: علاوه بر این مخازن سدهای ما هم نمیتوانند حجم قابل توجهی از این سیلابها را در خود ذخیره و مهار کنند چرا که حتی اگر خالی خالی هم باشند باز هم حجم سیلابهایی که دارد به این شیوه در کشور تلف میشود خیلی بیشتر از حجم ذخایر سدها است، به عنوان مثال فقط در بارش زمستان سال گذشته نیمه جنوبی کشور دچار سیل گرفتگی شدیدی شد که برآورد میشود بیش از ۴۰ میلیارد متر مکعب آب شیرین در مدت یک هفته در قالب سیلاب از دست رفت و به دریا ریخت.
سینی ساز ادامه داد: حجم مخازن سدهای جنوب کشور مگر چقدر است که بتواند این میزان سیلاب را مهار و ذخیره کند، این وضعیت مانند آدمی است که جیبش سوراخ است و پول هایش هدر میرود و زمانی که میخواهد از پولش استفاده کند میبیند که پولش به اندازه کافی نیست و نمیتواند آن کالای مورد نیاز را تامین کند و حالا باید به ریاضت روی آورد و این شرایط را قبول کند در حالی که باید به سمت ترمیم سوراخ جیب برود و سعی کند منابع آب شیرینی که دارد هر ساله هدر میرود را ذخیره کند.
وی در پاسخ به اینکه حالا راهش چیست؟ آیا باید برویم به سمت سدسازی و ساخت مخازن بیشتر که گفت: خیر، راهش این نیست، چون خیلی از رودخانههای ما که قابلیت سدسازی دارند عمدتا سدی بر روی آنها ساخته شده و برایشان قابلیتی باقی نمانده یا رودخانههایی هستند که در بیشتر ایام سال، آبی در آنها جاری نمیشود و کاملا فصلی هستند و اصلا مقرون به صرفه نیست که بخواهند روی چنین رودخانهای سد بسازند.
وی تاکید کرد: راهش این است که سعی کنیم مدیریت آب را از رویکرد سطحی و استحصال و ذخیره سازی سطحی آب به رویکرد زیرسطحی و استحصال و ذخیره سازی زیرزمینی آب سوق دهیم، حجم بالایی از تلفات آب کشور در قالب سیلابها است، اما حجم بزرگتری از آن که شاید هیچ وقت دیده نشود، در قالب تلفات تبخیر است در واقع بیش از ۴ تا ۵ برابر میزان سیلابها در کشور تبخیر داریم حتی اگر مخازن سدهای بیشتری هم داشتیم که بتوانیم تمام بارندگیهای کشور را ذخیره کنیم و هیچ سیلابی به دریاها نریزد در نهایت باز به علت تبخیر بالا باز هم تلفات آب خواهیم داشت، بنابراین باید رویکرد خود را از مدیریت استحصال و ذخیره سازی سطحی آب به سمت رویکرد زیرزمینی ببریم و آب را در سفرههای زیرزمینی مدیریت کنیم که این کار باید هرچه سریعتر انجام شود، بعد از اینکه یک بارندگی اتفاق میافتد باید آب را به داخل سفرههای زیرزمینی نفوذ دهیم تا هم از تبخیر، جاری شدن و سیلابی شدن جلوگیری و در نهایت ذخیره شود.
به آب فرصت نفوذ بدهیم
این کارشناس اظهار داشت: مجموع تلفات تبخیر و سیلاب در کشور به طور متوسط بیش از ۷۵ تا ۸۰ درصد تمام بارش کشور است، یعنی نزدیک به سه چهارم بارندگی خود را هر ساله به راحتی از دست میدهیم و فقط برای یک چهارم باقیمانده برنامه ریزی میکنیم در حالی که میتوانیم سهم زیادی از آن سه چهارم را هم با جلوگیری از تبخیر و جاری شدن به صورت سیلاب به منابع موجود کشور اضافه کنیم و به صورت آبی قابل برنامه ریزی در بیاوریم، اما معمولا این اتفاقات نمیافتد چرا که در کشور ما به سمت کارهایی که زیربنایی و هزینه دار باشد نمیرویم.
وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد تبخیر را کاهش دهد و یا سطح سفرههای زیرزمینی را بالا بیاورد معمولا درآمد سریع و کوتاهمدتی از آن به دست نمیآید و از طرفی خیلی هم شاید دیده نشود، مثلا اگر دشتی از ممنوعه بودن خارج شود کسی نمیفهمد که چه زحتمی برای آن کشیده شده، اما اگر یک کاری در چشم باشد خیلی بهتر است، چون دیگران آنرا میبینند، خیلی از متولیان امور دوست دارند کاری کنند که انتخاب دوره بعدی آنها را تضمین کند بنابراین برای این منظور کارهای توی چشم مانند سدسازی خیلی مناسبتتر است تا اینکه بخواهند سفرههای آب زیر زمینی را نجات دهند یا با انجام عملیاتی مانند طرح آبخیزداری آب را هر چه سریعتر به سفرههای زیرزمینی نفوذ دهند.
مجموع تلفات تبخیر و سیلاب در کشور به طور متوسط بیش از ۷۵ تا ۸۰ درصد تمام بارش کشور است، یعنی نزدیک به سه چهارم بارندگی خود را هر ساله به راحتی از دست میدهیم و فقط برای یک چهارم باقیمانده برنامه ریزی میکنیم
سینی ساز درباره تاثیر پوشش گیاهی در میزان نفوذ آب باران به سفرههای زیر زمینی گفت: اگر نقطهای وجود دارد که نفوذپذیری خوبی دارد و کافی است فقط به آب فرصت بیشتری داده شود تا مکثی صورت بگیرد و نفوذ پیدا کند بنابراین باید آن فرصت و مکث را به آب داد حالا با پوشش گیاهی و یا ساختارهای مکانیکی که باعث کاهش سرعت حرکت آب میشود، مثلا پلکانی کردن شیبها که باعث میشود سرعت حرکت آب کمتر شود و آن مکث لازم ایجاد شود تا آب فرصت نفوذ پیدا کند هم میتواند نتیجه بخش باشد.
به آب فرصت نفوذ بدهیم
وی تاکید کرد: این روشهای فنی در کشور خیلی ناشناخته نیست، اما چیزی که باعث شده این مساله پیش نرود یک سری ساختارهای موازی و تعارضات منافع در کشور است، مثلا یک سازمانی که وظیفه اش اجرای آبخیزداری است ذاتا تمایل دارد که وقتی باران میبارد آب هر چه بیشتر به سفرههای زیرزمینی نفوذ کند، اما در مقابل ساختار دیگری هم وجود داد که مدیریت آب کشور را برعهده دارد و آن تمایل دارد که این آب هر چه بیشتر روی زمین جاری شود و مخازن سدها را پر کند تا سدهایی که ساخته شده را کارآمد جلوه دهد و نشان دهد که این سدها بی جهت ساخته نشده اند، اگر مخازن سدها با شیوههای آبخیزداری خالی بماند احساس میکنند ناکارآمد بوده بنابراین اجازه این کار را نمیدهند و هر چه بیشتر تلاش میکنند آب روی سطح زمین جاری شود، چون توجیه ساخت سدهای بیشتری برایشان فراهم میشود.
روشهای فنی مدیریت منابع آب و نفوذ آب باران به سفرههای زیر زمینی در کشور خیلی ناشناخته نیست، اما چیزی که باعث شده این مساله پیش نرود یک سری ساختارهای موازی و تعارضات منافع در کشور استسینی ساز در پاسخ به اینکه اگر موضوع مدیریت آب در یک ساختار مستقل شکل گیرد این مشکلات برطرف میشود گفت: در این زمینه مهم رویکرد متولیان است که در آن ساختار مستقل بخواهند چگونه به مسائل نگاه کنند، اگر با همین رویکرد سازهای که در کشور میان متولیان وزارت نیرو وجود دارد همان بخواهد یک ساختار مستقلی هم پیدا کند و با اختیارات بیشتری ادامه یابد نه تنها وضعیت بهتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود.
وی افزود: نکته دوم اینکه با این کار اختیارات یک منبع بزرگ مانند آب به دست ساختار مستقلی داده میشود که هیچ وظیفهای در قبال آن منبع ندارد چرا که همه میدانیم که آب یک کالای نهایی نیست بلکه یک منبع واسطهای است که برای تولید کالا و یا خدمات نهایی دیگری از آن استفاده میشود، آب به جز یک بخش کوچک حدود ۷ تا ۸ درصد در بخش شرب که به صورت کالای نهایی است در سایر بخشها مانند صنعت، گردشگری، خدمات کشاورزی و ... یک منبع واسطهای است، حال یک ساختار مستقلی به عنوان مدیریت آب ایجاد میشود که وظیفه اش فقط تامین۷ تا ۸ درصد آب شرب کشور است و دیگر هیچ مسوولیتی در قبال سایر موارد ندارد و راحت میتواند آب مورد نیاز برای سایر بخشها را به موقع تامین نکند حالا اگر در تولیدات آنها اختلالی ایجاد شد چه کسی پاسخگو است؟ قطعا تبعات این کم کاری را باید دستگاههای دیگر پاسخگو باشند لذا پیشنهاد این است که اگر قرار است ساختاری ایجاد شود ساختاری باشد که علاوه بر اختیاراتی که دارد هم وزن آن یک سری وظایف مشابه هم داشته باشد که در قبال عملکردی که دارد پاسخگویی لازم را هم داشته باشد.