رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام، مسئله فرهنگ را حیاتی و خیلی مهم خواندند و خطاب به مدیران مراکز رسمی عرصه فرهنگ و فعالان فرهنگی کشور فرمودند: «همه حقیقتاً باید به این مسئله حیاتی فرهنگ برسند و اهمیت بدهند؛ منتها این [کار]اولاً باید به صورت مجاهدت و تلاش شبانه‌روزی باشد، ثانیاً باید هوشمندانه باشد و چشم‌بسته و علی العمیا و مانند این‌ها نباشد، و در جهت درست حرکت کنند.»
بدین ترتیب فرمان «جهاد فرهنگی» به منظور ساماندهی وضعیت فرهنگی و پرهیز از انفعال و غفلت در این زمینه صادر شد که ضرورت و اهمیت آن نیاز به استدلال ندارد. امروز هر مسلمان غیرتمند و ایرانی شرافتمندی به صحنه عمومی جامعه نگاهی بیندازد، قربانیان بی شمار جنگ شناختی و تهاجم نرم دشمن را می‌بیند که نمی‌توان نسبت به آن بی تفاوت بود.
بدون تردید علل و عوامل زیادی در روند تشدید این وضعیت دخیل هستند که مهم‌ترین آن‌ها برنامه‌ریزی غرب، پول‌پاشی برخی از گروه‌های ضد انقلاب به‌ویژه سلطنت‌طلبان، فضای ر‌ها شده مجازی و افزایش مشکلات معیشتی مردم است. اما آنچه در این میانه بیش از هر چیز دیگر خود را نشان می‌دهد، انفعال متولیان امر و تغافل نسبت به پیامد‌های آن است که بیانگر نداشتن برنامه، راهکار، اتاق فکر و متولی واحد است. این درحالی است که هنوز هنجارشکنان در اقلیت هستند و اکثریت جامعه از این وضعیت ناخرسندند، اما فضای روانی حاکم به گونه‌ای است که اکثریت، خود را در اقلیت یا انفعال پنداشته و از سکوت و بی عملی متولیان امر دچار حیرت و شگفتی شده‌اند. تنها چیزی که به ذهن‌شان می‌رسد این است که سیاستگذاران فرهنگی کشور نسبت به وضعیت بی عفتی و ترویج علنی فساد از سوی برخی از دختران و پسران در وسایل نقلیه عمومی، پارک‌ها، کافی شاپ‌ها، دانشگاه‌ها و سایر امکان عمومی یا بی خبرند یا به دلیل فقدان برنامه عملی و راهکار‌های اجرایی تسلیم شرایط شده و به غلط منتظر بهبود خودکار این وضعیت با بهتر شدن شرایط اقتصادی هستند؛ و حال آنکه از نگاه مقام معظم رهبری این مسئله بن بست ندارد، ولی هر گونه اقدام و برنامه‌ای باید با مختصاتی همراه باشد که به آن اشاره فرمودند: اول اینکه مجاهدانه باشد. یعنی با تلاش شبانه روزی و ناظر به برنامه‌ها و اهداف دشمن باشد تا آن‌ها را خنثی نماید. این ضرورت زمانی روشن‌تر می‌شود که شنیده می‌شود، دشمن و جریانات ضد انقلاب، برای گسترش فساد در میان جوانان ایرانی میلیارد‌ها دلار هزینه می‌کنند.
دوم باید هوشمندانه و درست باشد. بدین معنا که از تجارب گذشته بهره گرفته شود و راهکار‌های شتابزده و جنجالی اتخاذ نگردد. بدون شک تهاجم فرهنگی راهکار‌های فرهنگی می‌طلبد و مداوای قربانیان جنگ شناختی نیاز به شناخت و روشنگری دارد. برخی از این قربانیان دچار دگردیسی فکری و اعتقادی شده‌اند که نیاز به کار اقناعی دارند و تا قانع نشوند رفتار خود را اصلاح نخواهند کرد. یک دسته هم تحت تأثیر احساسات و جو قرار دارند که اصلاح آن‌ها باید از راه‌های هنری صورت گیرد.
شاخصه دیگر اقدام هوشمندانه برنامه‌ریزی زمان‌بندی شده بر اساس نقشه راهی روشن است که البته پیش شرط لازم آن تمرکز مدیریتی و وانهادن مسئولیت به نهادی مشخص می‌باشد تا هم نهاد پاسخگو را معین و هم با تقسیم کار از ظرفیت‌های هم افزا بهره برداری کند.
پرهیز از هیاهو در اجرای برنامه‌ها نیز از دیگر مشخصه‌های اقدام هوشمندانه است که مستظهر به تجارب گذشته می‌باشد، اما این امر نباید به ایجاد فضایی در جامعه منجر شود که بی برنامگی و بی تفاوتی مسئولان امر را به اذهان عمومی متبادر سازد. چراکه حداقل انتظار مردم این است که دولت در مجموعه‌های تحت امر خود اعم از ادارات دولتی، بانک‌ها و دانشگاه‌ها توصیه‌هایی داشته باشد و در راستای ترویج فرهنگ اسلامی و ایرانی تلاش کند.
