هرج و مرج فصل نقل و انتقالات فوتبال دیگر به موضوعی جدی مبدل شده، اما گویا هنوز کارد به استخوان آقایان نرسیده که پا پیش بگذارند و قدمی بردارند برای پایان دادن به این فاجعه! حال آنکه آنچه این روزها در فصل مکاره نقل و انتقالات دیده و شنیده میشود خون هر کسی را به جوش میآورد، جز آنها که میتوانند مانعی باشند مقابل این زیاده خواهیهایی که دستآخر از جیب مردم میرود.
تا دیروز حرف از زیادهخواهی بازیکنانی بود که اندکنامی درکرده و شهرتی به هم زده بودند، اما امروز صحبت از بازیکنان بینام و نشانی است که به واسطه چند بازی زیبا در فصل گذشته به غولهای باور نکردنی فصل نقل و انتقالات تبدیل شدهاند و چنان تاخت و تاز میکنند که هوش از سر هر شنوندهای میپرد.
باورش ساده نیست؛ در نظر گرفتن ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان برای بازیکنی که تا همین دیروز کمتر کسی نامش را شنیده بود، با هیچ منطقی قابل توجیه نیست. بازیکنانی که شاید بازیهای خوبی را در فصل پیش از خود به نمایش گذاشته باشند، اما بدون هیچ شک و تردیدی آنقدرها قابل اتکا نیستند که رقابت سه، چهار باشگاه بزرگ فوتبال ایران رقم قرارداد آنها را چندده میلیارد بالا ببرد! اتفاقی که شبیه به داستانی خیالی میماند، اما واقعیت تلخ این روزهای فوتبال ایران است. واقعیتی که سهم برخی رسانهها در دامن زدن به آن انکارناپذیر است. رسانههایی که وظیفه شفافسازی دارند و مطالبهگری، اما گاهی با دست گذاشتن در دست دلالها، شرایط را برای چپاول بیتالمال مهیا میکنند.
مدیریت این آشفتهبازار بیشک کار سختی نیست. پرواضح است که کدام تمجیدها در راستای افزایش میزان قرارداد بازیکنان گمنام است و کدام برشمردن توانمندیهای یک بازیکن. هرچند اشاره به این مقوله در فصل نقل و انتقالات هیچ لزومی ندارد و نمونه بارز حمایت از دلالیسم است و تلاش مربیان و بازیکنان برای مجاب کردن مدیران باشگاهها جهت افزایش صفرهای رقم قرارداد، قراردادهایی که هیچ توجیه منطقی در عقد آنها به چشم نمیخورد، اما با وجود آنکه سالهاست تعجب مردم را به دنبال داشته هنوز نتوانسته نهادهای نظارتی را بر آن دارد که با تیز کردن نگاه خود در فاصله اندک بین دو لیگ، مانعی باشند بر سر راه تاراج بیتالمال که هر سال ترفندی جدید برای آن رو میشود و عجیب نیست ابوعطا خواندن قورباغه وقتی آب سربالا میرود.
عدم نظارت بر آشفتهبازار نقل و انتقالات کار را به جایی رسانده که افرادی که تا همین دیروز کمتر کسی نام آنها را شنیده بود به واسطه جسارت دلالها و حمایت برخی رسانهها نه فقط به دنبال طی کردن ره صد ساله در یک شب هستند و به هم زدن مال و منالی که تا چندی پیش حتی خوابش را هم نمیدیدند، بلکه رفتاری از خود به نمایش میگذارند که نشان از سقوط تمام معنویات و اخلاقیات فوتبال دارد. رفتاری، چون حضور با بادیگارد در باشگاه برای امضای قرارداد، آنهم در شرایطی که حتی اصحاب رسانه هم به درستی آنها را نمیشناسد. البته تا قبل از این شوآفها!