با گسترش شهرها و افزایش آپارتماننشینی، نیاز به افزایش بوستانها و تجهیز و برقراری امنیت در آن وجود دارد تا شهروندان اوقات فراغت خود را در این مکانها سپری کنند. بسیاری از شهروندانی که به امکانات اختصاصی مثل خانه ویلایی، باغ و امکانات تفریحی دسترسی ندارند، نیاز دارند برای پیادهروی، حرف زدن و تفریح به پارک بروند و از فضای ایجاد شده استفاده کنند. آنها اگر در پارک احساس ناامنی کنند، تصور میکنند جامعه ناامن شده و این تصور را با خود به اجتماع منتقل میکنند. وظیفه حفاظت و نگهداری از پارکها به عهده شهرداری و پلیس است، اما آنها به وظیفه خود در اینباره عمل نمیکنند و نسبت به تجمع افراد بیخانمان، معتادان و آسیبدیدگان اجتماعی در این محلها بیتوجه هستند. از همینرو عمده پارکها که با هزینههای عمومی ایجاد و نگهداری میشود در اختیار این افراد قرار دارد و شهروندان از ورود به آن بیم دارند. پلیس و مسئولان حفاظت از پارکها باید مراقبتهای لازم را در این زمینه انجام دهند و با گشتزنی و کنترل فضای پارکها، مانع از ورود افراد پرخطر به فضاهای سبز شوند، اما آنها در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند. در پارکها یا از کانکس و گشت پلیس و مأموران حفاظت شهرداری خبری نیست یا اگر خبری هم باشد نسبت به حضور افراد پرخطر بیتوجه هستند.
پلیس گاهی طرحهایی برای سالمسازی بوستانها اجرا میکند، اما روشن است این طرحها مقطعی و بدون فایده است، چراکه با حضور پلیس، افراد پرخطر از پارک خارج میشوند و ساعتی بعد به همان محل یا به پارک دیگر مراجعه میکنند. در یک برآیند کلی شکلگیری این افراد، نشان از بیتوجهی ساختار جامعه به پیوستهایی دارد که منجر به شکلگیری افراد آسیبدیده اجتماعی میشود. این افراد نباید در پارکها و معابر عمومی رها باشند و به راحتی مرتکب جرم شوند و احساس امنیت را به خطر بیندازند، بلکه باید در محلهایی مثل گرمخانهها نگهداری شوند. رفتارهای ناهنجاری که از سوی افراد ولگرد یا مصرفکنندگان مواد مخدر در پارکها انجام میشود در معرض دید کودکان و نوجوانان قرار دارد. عادی شدن این رفتارها در بوستانها علاوه بر اینکه ممکن است مورد تقلید نوجوانان و جوانان قرار گیرد، احساس ناامنی را هم گسترش میدهد. در حال حاضر بسیاری از جرائم خشن مثل زورگیری و قتل در پارکها اتفاق میافتد. اگر جمله «قتل در پارک» را در یکی از موتورهای جستوجو تایپ کنید، متوجه میشوید که بسیاری از جرائم خشن در فضای سبز اتفاق افتاده و عمده پارکها به پاتوق افراد پرخطر تبدیل شدهاند. از همینرو بیتوجهی شهرداری و پلیس در عمل به وظایف قانونی خود در نظارت و کنترل امنیت بوستانها و فضاهای سبز سبب شده فضای اجتماعی پارکها تهدید و این مکانها به پاتوق مجرمان و بیخانمانها تبدیل شود. پلیس و مأموران حفاظت شهری باید نسبت به انجام وظایف قانونی خود متعهد باشند و با استفاده از مشارکتهای اجتماعی به سالمسازی فضاهای عمومی کمک کنند.