۴ مرد و یک زن که در حادثههای جداگانه مرتکب قتل شدهبودند، با کمک خیرین و تلاش تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران و گروه صلحیاران از مرگ نجات پیدا کردند.
به گزارش «جوان»، صبح دیروز، پنج زندانی که در سالهای قبل و در حادثههای جداگانه مرتکب قتل شدهبودند با کمک خیرین و تعدادی از هنرمندان سرشناس سینما و تلویزیون و تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران و گروه یارانصلح در دادسرای امور جنایی تهران دستبند از دستانشان برای همیشه باز شد و به آغوش خانوادههایشان بازگشتند.
ساعت ۱۰ صبح، مأموران بدرقه زندان پنج متهم را که یکی از آنها زن میانسالی بود، به دادسرای جنایی منتقل کردند. متهمان یکییکی وارد سالن جلسات شدند و روی صندلیها نشستند. هنوز باورشان نمیشد که قرار است تا ساعتی دیگر آزادانه در کوچه و خیابان شهر قدم بزنند و کنارخانوادههایشان باشند. هر کدام از متهمان در زندان لحظاتی سخت را سپری کردهبودند و هر شب با کابوس طنابدار به خواب رفتهبودند و قبول آزادی برای آنها کمی دشوار بود، اما وقتی وارد سالن شدند و با خیرین، اعضای تیم صلح و سازش، مددکاران زندان، هنرمندان و خبرنگاران روبهرو شدند، به یقین رسیدند که غم و هجران اینبار به پایان رسیدهاست و آزاد خواهند شد و لحظات خوشی در انتظار آنها است. چون آنها بارها از اولیایدم مهلت گرفته بودند، اما موفق به گرفتن رضایت نشدهبودند.
شرمنده مهماننوازی ایرانیان هستم
یکی از متهمانی که بخشیده شد، مرد ۳۹ ساله افغان بود که ۱۷ سال قبل در حادثهای زن ایرانی را به قتل رساندهبود. بخشش این متهم که در ایران هیچ کسی را به جز خدا نداشت، انسان دوستی ایرانیان را به رخ جهانیان کشید. وی در این مدت حتی یک نفر هم به ملاقاتش نرفتهبود، اما خیرین و یاران صلح به کمک او رفته بودند و تلاش کردند و در نهایت از اولیایدم رضایت گرفتند.
متهم گفت: «مدتی قبل از حادثه با زن تنهایی آشنا شدم. مدتی که گذشت متوجه شدم پولهایم گم شدهاست. به آن زن مظنون شدم. سر این موضوع مشاجره کردیم که کنترل رفتارم را از دست دادم و حادثه اتفاق افتاد. در این مدت که زندان بودم، زندانبانهای ایرانی با من خیلی خوب رفتار میکردند و با اینکه به جرم قتل در زندان بودم، اما باز هم شاهد مهماننوازی آنها بودم. من کسی را نداشتم که به ملاقاتم بیاید و حسرت یک ملاقات به دلم ماند، اما وقتی فهمیدم که خیرین ایرانی برای آزادی من پول جمع میکنند، باورم نشد تا اینکه امروز فهمیدم واقعیت دارد و الان شرمنده همه ایرانیها هستم.» وی ادامه داد: «تمامی اعضای خانوادهام وقتی ۱۵ سال داشتم در جنگ با طالبان کشته شدند و من هم که دختر عمویم را نامزد کردهبودم برای کار به ایران آمدم، اما مرتکب قتل شدم. الان که آزاد شدهام میخواهم به افغانستان بروم و با دختر عمویم که خبر دارم هنوز ازدواج نکردهاست، ازدواج کنم.»
چشم انتظار پسرم هستم
متهم دیگری که به آغوش خانوادهاش بازگشت، زن میانسالی است که ۱۴ سال قبل در یک درگیری خواهرزادهاش را به قتل رساندهبود. وی از اینکه قرار بود تا ساعتی دیگر آزاد شود، خیلی خوشحال بود. برای دیدن پسرش که قرار بود به دادسرا بیاید و او را با خود ببرد، بیقراری میکرد. بیقراریاش باعث شد که در همان جلسه قاضی شهریاری با پسر او تماس بگیرد و از او بخواهد سریعتر به دادسرا بیاید. پسر جوان وقتی وارد شد و مادرش را آزاد دید، مات و مبهوت ماندهبود که مادرش را در آغوش کشید و هر دو یک دل سیر گریه کردند. زن آزاد شده گفت: «۱۵ سال قبل ۲ میلیون تومان به خواهرم قرض دادم تا پسرش را داماد کند، اما او پول مرا پس نداد. یک سال بعد یعنی سال ۸۷ به خانهاش رفتم که با هم درگیر شدیم. پسرش از پشت موهای مرا گرفتهبود و میکشید و خواهرم سر پیک نیکی به طرفم پرت کرد که به سر مادرم برخورد کرد. خیلی عصبانی شدم و با چاقو ضربهای به پسر خواهرم زدم. در این مدت در زندان خیلی اذیت شدم و هر روز و شب در انتظار مرگ بودم و حتی نتوانستم در عزای شوهرم و یکی از فرزندانم که در دوران حبس از دست داده بودم، شرکت کنم، اما الان که آزاد شدهام خیلی خوشحالم. من به یکی از زندانیان قول داده ام که برای گرفتن رضایت پیش اولیایدم بروم و تلاش کنم او هم از مرگ نجات پیدا کند. همیشه کابوس مرگ همراهم بود و الان شیرینی آزادی را چشیدم، نمیتوانم آن را شرح دهم و فقط از خیرین تشکر میکنم. میخواهم پس از آزادی سرپرستی دو کودک بیسرپرست را به عهده بگیرم و از آنها نگهداری کنم.»
بخشش مرد کامیوندار
یکی از متهمان مرد میانسالی بود که ۱۴ سال قبل با کامیونش در نزدیکی میدان آزادی تهران به صورت عمدی مرد موتور سواری را در تصادف رانندگی به قتل رساند. متهم پس از دستگیری راهی زندان شد و ۱۴ سال در انتظار چوبه دار بود و چند باری هم پای چوبه دار حاضر شدهبود، اما با تلاش تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران و گروه یاران صلح موفق به گرفتن مهلت شد تا اینکه سرانجام تلاشهای تیم صلح و سازش نتیجه داد و اولیایدم پس از گرفتن دیه، وی را بخشیدند و در نهایت صبح دیروز وی آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
اشک شوق
لحظه آزادی مرد کامیوندار که با حضور همسر و دختران و دامادش همزمان شد، لحظهای به یادماندنی شد. ساعتی قبل از آزادی، گروه یاران صلح به خانواده متهم تلفنی اطلاع دادهبودند که پدرشان ساعتی دیگر دوران حبسش برای همیشه تمام میشود و در دادسرای امور جنایی تهران آزاد میشود و آنها را به دادسرای امور جنایی تهران دعوت کردهبودند.
هنوز دستبند در دستان متهم بود که خبر رسید اعضای خانواده متهم برای دیدن پدرشان لحظهشماری میکنند. وقتی در سالن به دستور قاضی محمد شهریاری باز شد همسر، دختران و داماد متهم که بچه شیرخواری هم در دست داشت با گل و شیرینی وارد شدند. اشک شوق از دیدگان همه جاری شد و پدر دخترانش را به آغوش گرفت و نفس راحتی کشید و همه گریهکنان او را دوره کردهبودند. لحظه شیرینی بود و همه اشک شوق میریختند.
پدرم به ملاقاتم نیامد
یکی دیگر از متهمان آزاد شده مرد جوانی است که سال ۸۶ در حادثهای مادر و خواهرش را در پاکدشت ورامین به قتل رساندهبود. به گفته متهم در دوران حبسش هیچ کسی و حتی پدرش هم به ملاقات او نرفتهبود. او از اینکه آزاد شدهبود، خیلی خوشحال بود، اما نگران بود، چون جایی برای زندگی و کاری برای درآمد نداشت که یکی از خیرین اعلام کرد برای او کار آبرومندانهای فراهم کردهاست. متهم قرار بود قصاص شود، اما با تلاش تیم صلح و سازش، اولیایدم راضی به گرفتن دیه شدند و خیرین هم دیه او را فراهم کردند.
باورم نمیشود آزاد شدهام
پنجمین زندانی هم مرد جوانی است که در تاریخ نهم مهرماه سال ۸۵ در درگیری همسرش را به قتل رساندهبود. متهم میگفت باورش نمیشود که آزاد شدهاست، چون خانواده همسرش همیشه درخواست قصاص داشتند. وی گفت: «من تجربه تلخی از زندگیام دارم و ۱۶ سال از بهترین دوران زندگیام را در زندان سپری کردم و از همه میخواهم هنگام درگیری عصبانیت خود را کنترل کنند تا زندگیشان سیاه نشود. الان خوشحالم آزاد شدهام و قصد دارم گذشتهام را جبران کنم.»