سخت نیست یافتن سرنخ مشکل، اندکی دقت نشان میدهد که حاشیههای این روزهای دوومیدانی ایران از کجا آب میخورد. مسئله امروز تنها کسب ضعیفترین نتایج ممکن در قونیه نیست. اتفاقاً نتیجه رقم خورده در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی نشان داد دوومیدانی ایران چند مرده حلاج است.
عدم نتیجهگیری در رقابتهایی که نسبت به مسابقات جهانی و المپیک در درجه چندم اهمیت قرار دارد، ثابت کرد رشته مادر تا چه اندازه نیاز به تیمار دارد و دیگر نمیتوان در باد موفقیتهای سالهای قبل خوابید و برای رسیدن به نتیجههای قابل قبول باید کار و تلاش کرد. اما آنچه بعد از کسب نتایج ضعیف در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی خودنمایی کرد، حاشیههای تمام نشدنی و تأسف بار این رشته است. موضعگیریهای حق به جانب دبیری که خود با جعل مدرک سلامت راهی قونیه شد، اتهام عدم حمایت و همکاری به کمیته ملی المپیک، پاسخ دندانشکن سرپرست کاروان ایران در قونیه بابت عدم حضور برخی از این افراد مدعی در خارج از دهکده مسابقات و مسائلی از این قبیل نشان از بیثباتی و اوضاع نابسامان فدراسیون دوومیدانی دارد. اوضاع بغرنجی که بیهیچ تردیدی نتیجه انتقادهای مغرضانه، حمایتهای کورکورانه، تصمیمات خودخواهانه و عدم همدلی در این رشته است.
دوومیدانی ایران امروز دارد نتیجه عدم تصمیمگیریهای اصولی و حرفهای را میبیند. نتیجه انتخابهایی که نه براساس شایستهسالاری که براساس لابیهای قوی انجام میشود. نیاز به توضیح نیست، وقتی افرادی که روی کار میآیند دانش لازم را نداشته باشند و اولویتهایشان مسائل شخصی باشد تا موفقیت این رشته باید هم شاهد حرفهای صدمن یک غازی باشیم که عدم نتیجهگیری را باد مخالف میخواند و توجیه ناکامیهای رقم خورده را گردن کمیته ملی المپیک میاندازد برای فرار از واقعیت. مسئله زیر سؤال بردن کلیت فدراسیون نیست. گاه یک سیب خراب میتواند تمام سیبهای سبد را خراب کند، اما آنچه مسلم است اینکه افراد دلسوز فدراسیون را احاطه نکردهاند که اگر غیر از این بود صرفاً برای یک سفر سندسازی نمیکردند، چراکه بار کج هرگز به منزل نمیرسد و از کسی که در مسیر اشتباه گام برمیدارد هم نمیتوان انتظار زیادی داشت.