ما برای هر حرفی که میزنیم و هر فکری که ایجاد میکنیم مسئولیم. حقالناس که فقط جابهجا کردن پول، آدم کشتن و از دیوار مردم بالارفتن نیست. سیگار کشیدن در جمع، حقالناس است. اسراف کردن حقالناس است. زباله ریختن در خیابان حقالناس است. با موتور خلاف رفتن، حقالناس است. عبور کردن از چراغ قرمز، حقالناس است. پارک کردن در پیادهرو حقالناس است.
وقتی کتابی مینویسیم یا فیلمی میسازیم که محتوای آن آسیبزاست مسئولیم، وقتی آب کم است و باید صرفهجویی کرد، اما برای مصارف غیرضرور آب را استفاده میکنیم؛ حیاط خانه را میشوییم، ماشین میشوییم، موقع شستن ظرف آب را باز میگذاریم، وقتی در حمام هستیم، زمانی که به آب نیاز نداریم شیر آب باز است و خیلی موارد دیگر... همه اینها حقالناس است.
وقتی در کلاس درس باعث میشویم زمان یادگیری کم شود و دانشآموزی که تنها امکان یادگیریاش در مدرسه است و شرایط کلاس خصوصی و امکان تهیه تجهیزات کمک آموزشی را ندارد، از یادگیری و موفقیت بازمیماند، مسئولیم.
وقتی با حرفها و کارهایمان احساسی را در دل کسی ایجاد میکنیم و تنهایش میگذاریم و پای این احساس نمیمانیم و سبب افسردگی و ناراحتی وی میشویم، مسئولیم!
حقالناس صرفاً به حقوق مالی اختصاص ندارد و جان و آبروی افراد را نیز دربرمیگیرد، از این رو غیبت، تهمت، سخنچینی و ناراحتکردن بیجای مردم را هم حقالناس شمردهاند. برخی از علمای فقهی، حقالناس را بر دو نوع دانستهاند: حقالناسِ محض، مانند رعایت جان و مال مردم و حقالناس غیرمحض یعنی حقوقی که هر دو جنبه حقالله و حقالناس را دارند، مانند سرقت.
حقالناس با توبه و شهادت در راه خدا بخشیده نمیشود بلکه باید جبران شود یا صاحبحق آن را ببخشد. در احکام قضایی دین اسلام، میان حقالناس و حقالله تفاوتهایی وجود دارد، مثلاً اجرای حکم در حقالناس به درخواست صاحبحق نیاز دارد، ولی در حقالله مشروط به مطالبه کسی نیست و اینکه حقالناس مبتنی بر دقت و احتیاط است، ولی حقالله مبتنی بر آسانگیری و تخفیف.
حقالناس از نظر اسلام با عدالت و حکمت الهی گره خورده است و اهمیت بسیاری دارد. در مورد حقالناس، چون صاحب حق مردم هستند، رعایت و نادیده گرفتن آن ارتباط مستقیمی با عدالت خداوند دارد. خداوندی که یکی از صفاتش عادل بودن است و دینی که یکی از اصولش عدل است، چگونه ممکن است حقوق انسانها برایش کماهمیت باشد؟! در دین اسلام حق انسانها از جهتی شاید از حق خداوند نیز مهمتر در نظر گرفته شود، به طوری که خداوند ممکن است در روز قیامت از حق خود بگذرد، اما هیچگاه از حق انسانهای دیگر نخواهد گذشت، البته باید توجه داشت که حقالناس، حقالله هم است، زیرا هیچ کس جز خدا اصالتاً و ذاتاً حقی ندارد و حقوق مردم از جانب خدا تعیین شده و عدمرعایت آن مخالفت با حکم و حق الهی تعیین شده در حق دیگران است.
حیثیت و آبروی افراد هم به همین سیاق دارای حرمت و مصونیت بسیاری است و از موارد حقالناس به شمار میآید، از این رو انسان نمیتواند به وسیله غیبت، افترا، افشاگری و هر گونه رفتار دیگری، به آبرو و حیثیت دیگری ضرر و آسیبی وارد کند، در این صورت مرتکب ظلم بزرگی شده است که باید به جبران آن بپردازد.