استان مازندران در جنگ تحمیلی ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید و حدود ۳۷ هزار جانباز و آزاده تقدیم اسلام و انقلاب کرد و حدود ۱۶۷ هزار مازندران در این هشت سال به میدان نبرد وارد شدند.
دوران دفاع مقدس دارای ابعاد مختلفی است که این ابعاد حتی می تواند در دوران کنونی نیز بازبینی و مورد تحلیل قرار گیرد و بهترین منابع نیز خود رزمندگان هستند که به عنوان راویان زنده نبرد حق علیه باطل از ابعاد مختلف جنگ تحمیلی اطلاع داشته و آن را لمس کردند.
به مناسب هفته دفاع مقدس گفت و گویی کردیم با سردار سرتیپ دوم حسین بابایی از رزمندگان و فرماندهان سپاه و همچنین فرمانده سابق سپاه کربلا مازندران تا ابعاد دیگری از حضور پرشور جوانان و رزمندگان در جبهه ها را واکاوی کنیم.
سردار چه شد که انقلاب پیروز شد و نیروهای رزمنده چه ارتباط معنایی با باور انقلاب سال ۵۷ دارند؟
در دوران ستم شاهی قشر عظیمی از جامعه خواهان آزادی از سرسپردگی و چپاول و بردگی کشور در برابر امپریالیسم و آمریکا بودند و آرزو داشتند با حاکمیت و حکومت دینی این چپاولگری‌ها جلوگیری شود. با وجود چندین دهه و شاید هم بیش از یک قرن چپاول شاهد ورود امام خمینی(ره) به صحنه هستیم و ایشان در نخستین اقدام خود پیش از حرکتی خیابانی و عیان دست به تربیت نسلی زد که به اعتقاد امام بعدها ثمره آن چیده می شد.
سال ۴۲ که بسیاری معتقد هستند که نهضت اسلامی از آن زمان آغاز شد، امام شروع به پروراندن اندیشه ای کرد که در آن زمان نیز بسیاری به امام خرده می گرفتند که شما برای این اندیشه عده و نیرویی ندارید که پاسخ تاریخی امام این بود که " سربازان من در گهواره ها هستند". همین سخن امام در سال ۵۷ به صورت میوه ای پربار، بصیر و سربازانی مقاوم ظاهر و وارد صحنه انقلاب شد و با پیچیدن شجره حکومت پهلوی و پادشاهی، انقلاب و نهضت اسلام را به پیروزی رساند.
پیروزی انقلاب برخلاف معادلات قطب های جهانی بودند که در آن زمان کشورها باید در یکی از این قطب های به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا قرار می‌گرفتند. آنها حتی تصور نمی کردند که حکومت دینی توانایی اداره جامعه را داشته باشد و این باور را به طور علنی در رسانه ها و سخنانشان ادعا می کردند و همین باور نیز بود که با پیروزی انقلاب منجر به بهت و حیرت بلوک های قدرت شد.
مسئله باورناپذیر دیگر این بود که بلوک‌های قدرت براساس نگاهی اقتصادی شکل گرفته بودند و در معادلاتشان مسائل اعتقادی جایی نداشت. دقیقاً نیز آمریکا و شوروی از همین معبر ضربه خوردند و شُک بزرگی به آنها وارد شد که حتی تا ماهها پس از پیروزی انقلاب هم در بهت و حیرت بودند.
حتی پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران مشخص شد که آمریکایی ها برای سرنگونی رژیم شاه نیز چندین برنامه در دست داشتند که شامل ایجاد جنگ داخلی، تحریم اقتصادی، کودتا و در صورت عدم موفقیت جنگ نظامی بود. ما پس از پیروزی انقلاب شاهد اجرایی شدن سریع این برنامه ها بودیم که برای آن می توان جنبش هایی همچون خلق کُرد، خلق عرب و حتی خلق ترک را مثال زد که در مسیر برنامه ریزی آمریکا به دنبال ایجاد جنگ داخلی بودند.
آمریکا در سالهای بعد تمامی برنامه های خود برای شکست انقلاب از جمله جنگ نظامی را عملیاتی کرد که در مورد جنگ باید گفت که آنها بذر جنگ تحمیلی و حمله عراق به ایران را در سالهای قبل و با این ادعا که ایران به دنبال کشور گشایی و صدور انقلاب با نیروی نظامی است، کاشته بود. در حالی که امام بارها گفته بود صدور انقلاب ما به صورت اندیشه ای است و هیچ قرابتی با قدرت نظامی ندارد. با این حال رژیم بعث که آن زمان قدرتمند ترین نیروی زره ای غرب آسیا را بر عهده داشت به ایران حمله کرد.
چه چیزی باعث پیروزی جوانان و مردم در جنگ آن هم در برابر عراقی تا دنان مسلح و فربه از لحاظ نظامی شد؟
همانند آمریکایی ها، رژیم بعث عراق نیز با تمام توانمندی که بر روی کاغذ چندین برابر ایران بود و در طرف دیگر قدرت نظامی از هم پاشیده کشور به واسطه فرار سران خیانتکار ارتش و اعدام تعدادی دیگر، تصور می کرد میتواند چند روزه ایران را تسخیر کند و باید اعتراف کرد که از لحاظ نظامی این پیش بینی اشتباه هم نبود.
اما بزرگترین اشتباه رژیم بعث در منشا قدرت انقلاب اسلامی بود که بر خلاف تصور ریشه در باورها و اعتقادات داشت. آنچه جوانان و میوه های اندیشه امام و اسلام را وارد جبهه های جنگ کرد باور و ایمان به انقلاب و اسلام و تشیع بود که در مختصات عراقی ها و امریکایی ها و همچنین ۵۴ کشور حامی صدام نادیده گرفته شد.
مردم ایران بخصوص جوانان معتقد بودند که انقلابی که با خون ۶۰ هزار شهید به دست آمده بود نمی تواند با زور اسلحه نابود شود و برای دفاع از این انقلاب وارد میدان جنگ شدند. آنها وحدت مردم و اعتقاد به خدا را محاسبه نکردند و همین مسئله نیز در صحنه نبرد بزرگ ترین سد راه پیشروی دشمنان شد.
دشمنان همواره مدعی هستند که حضور جوانان و نوجوانان در جنگ ناشی از تحریک و یا به اصطلاح آنان شست و شوی مغزی بود و طی سالهای سال مانور بزرگی بر این تبلیغات دادند. برداشت شما به عنوان یک رزمنده چه بود؟
ببینید دشمن طی ۳۰ سال پایان جنگ و همچنین طی چهار دهه انقلاب حتی به بزدلانه ترین و مسخره ترین بهانه ها برای ناامیدسازی دستاورد مردم متوسل شده و همواره حقیرانه از سوی مردم ترد می شود. برخلاف ادعا و تبلیغات دشمنان که مدعی هستند ورود مردم و بخصوص نسل جوان و نوجوان به جنگ بر پایه شست و شوی مغزی بوده، باید اعتراف کرد که این حضور بر پایه باوری فرا انسانی بود که البته در تصور گمراهان و دشمنان نمی گنجد.
همانطور که قبل تر اشاره کردم، ورود دسته دسته مردم به میدان جنگ ناشی از وحدت کلمه، اعتقاد به اسلام ناب و همچنین دفاع از انقلاب بود که بصورت خودجوش و بر پایه اراده ای درونی و خدشه ناپذیر شکل گرفت و تا به امروز نیز در برهه های مختلف شاهد تداوم و استمرار این باور هستیم.
البته امام این غیرت و شور را تشویق می کردند اما در ابتدا اصلاً چیزی به نام دستور امام برای ورود به جنگ نبود. امام نیز با دیدن این شور و برای حفظ سنگرهای نظامی دستور به تشکیل بسیج مستضعفان داد تا حضور نیروها در جبهه آرایشی جنگی بگیرد و رزمندگان از فنون نظامی برخودار شوند.
پس میتوان نتیجه گرفت همان انگیزه ای که مردم را در برابر شاه به خیابان آورد، بار دیگر در جنگ تحمیلی تجلی یافت و تا به امروز نیز در دوره های مختلف و در صحنه های متعدد درخت انقلاب را با خون و غیرت آبیاری می کند.
امروزه شاهد برخی ایستادگی ها در برابر آرمانهای انقلاب هستیم . شما اعتقاد دارین این مسائل ناشی از چیست؟
ابتدا باید گفت که این رویداد چیز جدیدی نیست و سابقه ای طولانی دارد. حتی در زمان حضور امام در نجف و همچنین در دوران نهضت اسلامی نیز برخی مخالفان وجود داشتند که درک درستی از اهداف و آینده نهضت نداشتند. اتفاقات سالهای اخیر و ایستادگی برخی در برابر انقلاب و نظام نیز همانند دوره های مختلف چنیدن عامل دارد که مهم ترین آن را میتوان در فهم نادرست از اندیشه اسلام، تشییع و همچنین تبلیغات سنگین دشمن دانست.
متاسفانه در دوره های مختلف برخی از افراد جامعه با درک نادرست از اسلام رفتار افراد را تعبیر به اسلام و انقلاب می کنند که زمینه را برای بهره برداری دشمن از این فضا فراهم می سازد. برخی اندیشه ها همانند جدایی دین از حکومت، ارجحیت مسائل اقتصادی و مادی بر موضوعات اعتقادی و همچنین نگاه مادی گرایی منجر شده است هر از گاهی عده ای کمی خود را در برابر انقلاب ببیند که البته ای ناشی از گمراهی است و نه دشمنی.
البته باید اعتراف هم کرد که فعالیت دشمن نیز بی ثمر نبوده اما در برابر این حجم از سرمایه گذاری و تبلیغات و برنامه ریزی دشمن این دستاورد ناچیزی است. باید اعتراف هم کرد که در برخی موارد ما نیز درست عمل نکردیم و نتوانستیم با نزدیکی به مردم آنها را از حربه های دشمن آگاه کنیم.
همانطور که گفتیم در برابر حجم عظیمی از سرمایه گذاری دشمن این رفتارها دستاورد کوچکی است و ایمان داریم روزی همین تعداد کم نیز به نیت ذلیل دشمنان انقلاب و مردم پی خواهند برد.
امروز شکل گیری فرزندانی چون شهید حججی و بلباسی ها نشان دهنده میوه های با بصیرت نظام و پیروزی انقلاب است که ناشی از همان تفکر اسلام ناب است که برای نسل های آینده عمیق تر خواهد شد.
