پیشبینی تصرف سه روزه خوزستان و همچنین رسیدن یک هفتهای به تهران، ذیل طرح «پیروزی برق آسا» بود که ارتش بعث عراق ابتدای جنگ تحمیلی آن را دنبال میکرد. در تصور صدام، ارتش او میتوانست به سرعت نیروهای ایرانی را شکست بدهد و ظرف چند روز به اهداف خود برسد.
جنگ شش روزه
در تاریخ جنگهای اعراب و اسرائیل، جنگ شش روزه جایگاه ویژهای دارد. سال ۱۹۶۷ اسرائیل توانست طی شش روز، سه کشور عربی سوریه، مصر و اردن را شکست دهد و بخشهایی از خاک این کشورها را اشغال کند. پیروزی سریع و قاطع رژیم صهیونیستی هرچند برای اعراب مایه ذلت بود، اما دیکتاتوری، چون صدام فکر میکرد اگر او نیز چنین پیروزی را در جبهه مقابل ایران کسب کند، شاید بتواند نامش را در تاریخ اعراب جاودانه کند. این سخن که صدام در پی یک جنگ شش روزه دیگر و اینبار با توفیق و پیروزی اعراب بود، مورد تأیید دستیاران و مشاوران او نیز است. ژنرال وفیق سامرایی در کتاب خود از اشتیاق صدام به یک پیروزی سریع و شش روزه در برابر ایران سخن گفته بود.
پیروزی برق آسا
طبق آنچه نهادهای اطلاعاتی عراق از وضعیت نیروهای ایرانی برآورد کرده بودند، ارتش بعث عراق میتوانست ظرف چند روز به اهداف خود در حمله به ایران برسد. به قول یکی از ژنرالهای عراقی: «ما حتی نام تیپها و نیروهای ایرانی را که قرار بود سر راه ما قرار بگیرند میدانستیم. بر همین اساس پیشبینی کرده بودیم میتوانیم به سرعت خوزستان را اشغال کنیم و اگر شرایط مساعد بود، به سمت تهران حرکت کنیم.» برخی از مردم بومی اهواز روایت کردهاند وقتی در ششمین روز جنگ واحدهای زرهی عراق به حومه اهواز رسیده بودند با تصور اینکه به تهران نزدیک میشوند، از روی همان تانکهایشان از اهالی میپرسیدند «تا تهران چقدر راه است؟!»
اولین قطعنامه
روز پنجم مهر ۱۳۵۹ مصادف با ششمین روز از شروع تجاوز رسمی عراق به ایران، شورای امنیت به پیشنهاد دو کشور غیر عضو دائم اولین قطعنامه خود در خصوص جنگ عراق با ایران را به تصویب رساند. در این قطعنامه بدون اشاره به طرف متجاوز، از لزوم آتش بس و خویشتنداری طرفین صحبت شده بود. صدام بلافاصله با این قطعنامه و پیشنهاد آتش بس موافقت کرد. گویی شورای امنیت نیز بر خواسته پیروزی برق آسای او صحه گذاشته و درست در ششمین روز جنگ، قطعنامه خود را به تصویب رسانده بود. اما برخلاف خواسته صدام، در این سو امام خمینی به عنوان رهبر عالیقدر جمهوری اسلامی ایران، در سخنانی حمله صدام را به سنگ انداختن دزدی تشبیه و بر لزوم ادامه جنگ با دشمن متجاوز تأکید کردند. در داخل ایران حتی یک جریان عمده سیاسی هم در آن مقطع با این تصمیم مخالفت نکرد، چراکه آتش بس با متجاوز آن هم وقتی نیروهایش در حومه اهواز بودند، هیچ توجیهی نمیتوانست داشته باشد.
چند روز یا سال؟
صدام در رؤیای یک پیروزی سریع بود، اما او برای رسیدن به این خواسته نه چند روز که باید چند سال صبر میکرد و عاقبت نیز با دستهای خالی و با خاطراتی شکست خورده از یک جنگ هشت ساله، صحنه نبرد با ایرانیها را ترک میگفت. جنگ تحمیلی با فراز و نشیبهای بسیار درست هشت سال بعد از شروع آن در آخرین روزهای سال ۶۷ تمام شد، در حالی که صدام به هیچ کدام از اهداف خود نرسیده بود.