خانم همسایه شیلنگ آب را تا آخر باز کرده و با فشار زیاد جلوی در خانه و پارکینگشان را میشوید. آن یکی به اسم تمیز بودن هر روز تمام حیاط را زیر شلاق شیلنگ میبرد و از فشار آب به جای جارو استفاده میکند. آن یکی روی تمیزی ماشین حساس است دائم شیلنگ به دست تمام ماشین را آب میگیرد و بعد هم یک ساعت شیلنگ را توی جوی میگیرد تا کفها را محو کند. آن یکی هکتار هکتار زمین زبان بسته را جالیز هندوانه کرده و هرچه آب به شکم زمینهایش میبندد باز هم کافی نیست. دیگری آنقدر شیر حمام را باز میگذارد تا پس از هدر رفتن دهها لیتر آب شرب، تازه به دمای دلخواهش برسد. آن یکی هم که مدام از بالکن خانهشان یک فرش یا پتو آویزان است که معلوم نیست با چند تانکر آب آن را در حیاط و پشت بام شسته است. اینها تنها بخشی از هدررفت آب به صورت روزانه است. حالا آبهای زیرزمینی که در قالب حفر چاه مصرف میشود بماند. آبی که هر روز برای آبیاری درختان سطح شهر استفاده میشود بماند.
بحران سالهای بیآبی
متأسفانه فرهنگ صرفه جویی هنوز در کشور ما به خوبی رشد نکرده است و مردم همه چیز را با سطح مالی میسنجند. اگر به عنوان یک شهروند به مصرف بیرویه آب یک همشهری معترض شوید، حتماً با لحن تند یا جمله «پولش رو خودم میدم» مواجه میشوید. در حالی که این آب یک سرمایه ملی است و ایران در حال سپری کردن سالهای بیآبی است. بحرانی که نه تنها کشور ما بلکه تمام جهان با آن دست و پنجه نرم میکنند و دومین بحران بزرگ دنیا از نظر صندوق جهانی طبیعت است. کمبودی که میتواند به صورت تغییرات اقلیمی و جوی در کره زمین نمود و مشکلات اقتصادی زیادی را به جوامع تحمیل کند.
سیاستهای مدیریت آب
کشورهای مختلف با قوانینی که وضع میکنند و سیاستهایی که برای کنترل و مدیریت منابع آب خود در نظر میگیرند، به موقع این بحران را درک کرده و درصدد حفظ منابع آبی خود برآمدهاند.
یکی از کشورهای پیشتاز در هدفمند کردن مصرف آب، کشور استرالیاست که طرح ملی آب را ارائه کرد و موجب کنترل منابع آب و در پی آن رونق اقتصاد و صادرات کشور شد. طرح استفاده از مخزن در مدارس برای جمع آوری آب باران و ممنوعیت کشت برنج از جمله قوانین مؤثر در حوزه آب استرالیا به شمار میرود. امریکا هم آب مصرفی بیش از ۳۰ میلیون نفر را از طریق منابع آب زیرزمینی تأمین میکند و به همین دلیل قوانین سفت و سختی برای برداشتهای غیر مجاز آب زیر زمینی وضع شده است.
توجیهات آبکی ما
کشورهای دیگر در حالی منابع آب را مدیریت میکنند که در جامعه ما، هنوز باید از طریق زیرنویس برنامههای تلویزیون از مردم خواست مراقب قطرههای جانبخش آب باشند. هنوز عدهای در توجیه مصرف بیرویه میگویند امسال بارندگی خوب بوده و ما کمبود آب نداریم و هر وقت حرف از صرفه جویی به میان بیاید مثلاً میگویند الان که تابستان نیست، پس چرا ما مشکل آب داریم. لابد مسئولان آب را صادر میکنند یا... حرفها و شایعاتی که به این بحران دامن میزند.
حرکت جمعی برای اصلاح الگوی مصرف آب
به نظر میرسد برای حل این بحران نیاز به یک عزم ملی است. دولت و مردم کنار هم میتوانند منابع محدود آب را برای زندگی و اقتصاد بهتر مدیریت کنند. نه مسئولیتپذیری و مصرف درست مردم کافی است و نه شعارها و برنامههای مدیریتی که فقط روی کاغذ اجرایی میشود. آب، یک جماعت پای کار میخواهد که یا علی بگویند و طرح حمایت و مراقبت از آب را جدی اجرا کنند. برای این طرح مهم نیاز به تبلیغات گسترده و آموزش وسیع در سطح مدارس است. تولیدکنندهها باید سمت محصولاتی بروند که دارای کمترین هدررفت باشد و کشاورزا ن با حمایت وزارت مربوطه، به کاشت محصولات کم آب و مقاوم به بیآبی روی آورند. باید قوانین منع حفر چاههای شخصی و برداشت غیر مجاز از حفرههای زیرزمینی با جدیت اجرا شود. طرحهای تشویقی برای مصرفکنندگان در نظر گرفته و در مقابل برای افراد خاطی تنبیه بازدارنده اتخاذ شود.
شیوههای مبتکرانه و تشویقی
یکی از مصرفهای روزانه خانوار ایرانی، شستوشوی سبزی و میوهجات در سینک ظرفشویی است که اگر در تعداد همه خانوادهها ضرب شود، رقم قابل توجهی است. سازنده خانهها میتوانند پس از این از طرحهای ابتکاری استفاده و آب شستوشو و آبکشی با آب شرب را به مخزنی جدا از فاضلاب هدایت کنند.
شهرداری و سازمان زیباسازی هر روز مقادیر زیادی آب را صرف تمیزی نرده و سطوح شهر و آبیاری فضای سبز میکنند. هرچند از آب چاه بوده و از شرب استفاده نمیشود، ولی میتوان با طرحهای تشویقی جذاب مردم را به مشارکت در این حوزه سوق داد. اگر مردم بدانند در قبال صرفه جویی و حس مسئولیت پذیری شان تشویق یا از خدمات ویژهای برخوردار میشوند، آن وقت شاید اتفاق بهتری بیفتد و جلوی هدررفت آب گرفته شود. به عنوان مثال پیشنهاد میشود تانکرهایی را در مناطق تعبیه کرد که مردم آبهای تمیز خود را تحویل شهرداری دهند و در ازای آن کارت نان، خدمات شهروندی و ... دریافت کنند. به این ترتیب هم از هدر رفتن آب شرب در فاضلاب شهری جلوگیری میشود و هم آب جمع آوری شده برای مصارف آبیاری و زیباسازی شهری استفاده میگردد. چیزی شبیه طرح موفق بازیافت زباله که مردم با تفکیک زباله و تحویل در مکانهای مشخص شده، هدایایی دریافت میکردند و کم کم مقوله تفکیک، فرهنگسازی شد و برای خانوارها جا افتاد. برای آب هم زمان لازم است تا شهروندان به این پویش بپیوندند. باید پی به جدیت بحران آب ببرند تا به صورت داوطلبانه قدمی بردارند. باید بدانند که دود مصرف بیرویه آب بیش از همه در چشم خودشان میرود و همگان مقابل میراثی که برای آیندگان میگذارند، مسئولند. باید فرهنگ امر به معروف در حوزه آب پر رنگ شود و مردم نسبت به هدر رفت آب در هر نقطهای واکنش اعتراضی نشان دهند. اگر همه با هم پشت این حق طبیعی باشند، شاید بتوان این میراث گرانبها را برای نسل بعد به یادگار گذاشت.