کد خبر: 1117855
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
فاطمه صبور

مرد بدگمان که به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر می‌برد، در جلسه دادگاه ماجرا را شرح داد و گفت از کاری که کرده پشیمان است.
بهمن ماه سال ۹۹، مردی به اداره پلیس پاکدشت رفت و به مأموران گفت همسر ۲۵‌ساله‌اش به نام سارا مفقود شده و از او بی‌خبر است. او در توضیح بیشتر گفت: «امروز صبح همسرم برای خرید بیرون رفت. بعد از او، من هم به محل کار رفتم. بعد از ساعتی هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم، پاسخی نشنیدم. فکر کردم مشغول کار است و عصر که به خانه برگشتم، او را می‌بینم، ولی بعد از تمام‌شدن کار وقتی به خانه رفتم کسی در خانه نبود. همان موقع دوباره با تلفن همراهش تماس گرفتم، که پاسخی نشنیدم. تصمیم گرفتم به پلیس خبر بدهم تا هر چه زودتر سارا پیدا شود.»
با اعلام این مفقودی، تلاش برای یافتن آن زن به جریان افتاد که این بار شوهر آن زن به نام پیام به پلیس آگاهی رفت و دست‌نوشته‌ای از همسرش به کارآگاهان تحویل داد که نشان می‌داد آن زن قصد خودکشی داشته است. پیام به مأموران گفت: «من و همسرم پنج سال قبل با هم ازدواج کردیم و در این مدت اختلافی نداشتیم. امروز وقتی این دستخط را پیدا کردم، شوکه شدم. سارا نوشته بود که قصد خودکشی دارد. آن را به اداره پلیس آورده‌ام شاید سرنخی باشد که به پیدا شدن سارا کمک کند.» بعد از تحویل این نامه، کارآگاهان در روند تحقیقات خود با توجه به شواهد و قرائن موجود به شوهر آن زن مظنون شدند و وی را مورد تحقیق قرار دادند، اما آن مرد اظهارات متناقضی را مطرح کرد و سعی داشت به پلیس بگوید از همسرش بی‌اطلاع است، اما چند روز بعد پرده از حقیقت برداشت و به قتل همسرش اعتراف کرد. او در روند بازجویی‌ها مدعی شد همسرش را به خاطر خیانت کشته و جسدش را بعد از مثله کردن در بیابان‌های سمنان رها کرده‌است. با کشف بقایای جسد، پیام راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. پرونده بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه از سوی قاضی رضایی، اولیای‌دم به جایگاه رفتند و درخواست قصاص کردند. متهم به دستور ریاست دادگاه به طرف جایگاه رفت و بعد از تفهیم اتهام از سوی ریاست دادگاه با قبول جرمش در شرح ماجرا گفت: «من و همسرم از همان ابتدای زندگی مشترک با هم مشکل داشتیم و این اختلاف با به دنیا آمدن دخترمان، شدیدتر هم شد.»
متهم در ادامه گفت: «همسرم همیشه به من بی‌توجه بود. این رفتارش باعث شده‌بود به او شک کنم و فکر کنم به من خیانت می‌کند. چند بار با او صحبت کردم، اما او اعتنایی نمی‌کرد و می‌گفت اشتباه می‌کنم. او اهمیتی نمی‌داد، ولی فکر خیانت همسرم یک لحظه هم مرا رها نمی‌کرد. شب حادثه دخترم که چهار سال داشت، به اتاقش رفت و خوابید. پیش همسرم رفتم و دوباره حرف از رفتار‌های او شد که این بار با عصبانیت جوابم را داد. این رفتار مرا عصبانی کرد و خون مقابل چشمانم را گرفت. اصلاً نفهمیدم چطور دستانم را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم.»
متهم درباره مثله کردن جسد همسرش نیز گفت: «به خودم آمدم که فهمیدم او نفس نمی‌کشد. نمی‌دانستم با جسد چکار کنم. به سرم زد آن را از خانه بیرون ببرم، اما توان آن را نداشتم برای همین جسد را مثله کردم و آن را با خودرو‌ام به بیابان‌های اطراف سمنان بردم و رها کردم. برای گمراه کردن پلیس خودم اعلام مفقودی کردم، سپس به فکرم رسید نامه‌ای دستنویس بنویسم تا با نشاندن آن پلیس فکر کند که همسرم خودکشی کرده‌است.»
او در آخرین دفاعش گفت: «می‌دانم دیر است، اما اشتباه کردم. از خانواده همسرم شرمنده‌ام و می‌خواهم مرا ببخشند.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار