سازمان بسیج میخواهد جوانان در تراز انقلاب باشند و در چشمانداز ۱۴۱۰ حداقل ۸ میلیون جوان تراز انقلاب، یعنی جوان مؤمن انقلابی پای کار را سازماندهی شده در اختیار داشته باشد. از سویی عدهای بر این باورند گرایش جامعه و به ویژه جوانان به دین و انقلاب کاهشی است و تحقق چنین چشماندازی را بعید میدانند، اما حجتالاسلاموالمسلین محمدرضا توبسرکانی به عنوان مسئول نمایندگی ولیفقیه در سازمان بسیج چنین عقیدهای ندارد و میگوید: چنین گرایشی در اقلیت است، اگرچه جنگ فرهنگی جریان دارد و در این جنگ فرهنگی از نظر ابزار و رسانه برتری با دشمن است، ولی ما در محتوا و پیام برتری داریم و در این میدان پیروز خواهیم بود. از آنجا که امور اعتقادی و سیاسی در بسیج به عهده نهاد نمایندگی ولی فقیه است، با ایشان در این باره به گفتگو نشستیم. ایشان ضمن تبیین شاخصههای جوان انقلابی، به ماهیت آشوبهای اخیر در کشور هم اشاره کرده است.
برخی بر این اعتقادند گرایش به دین در جامعه نزولی است. آیا با چنین نظری موافق هستید؟
امری که در عصر کنونی مورد اتفاق همه عالمان و جامعهشناسان قرار گرفته، این است که در عصر ما گرایش به معنویت و خداجویی از همه دورانهای گذشته بیشتر شده است. این گرایش را در همه جای دنیا میتوان دید و این ادعا شاخصهایی ملموس دارد. درست است که گرایش مقابل آن هم وجود دارد و جنبشهای ضدمعنویت و مذهب هم بیشتر شدهاند و تلاش آنان در مقابله با گسترش اسلامخواهی در سراسر جهان افزایش یافته است. شما در نظر بگیرید در هیچ زمانی اینچنین به قرآن جسارت نمیکردند و به پیامبر اسلام (ص) با کشیدن کاریکاتور اهانت نمیکردند یا نمایندگان مجالس مختلف اروپایی وحشت خود را از گسترس اسلام به طور علنی ابراز نمیکردند. اسلام به مرور زمان در حال جهانی شدن است و ایجاد یک اسلام جعلی و امریکایی به نام داعش در زمان ما با این قدرت و پشتیبانی به دلیل مقابله با همین گرایش روزافزون به اسلام ناب است. امروزه وقتی باهم صحبت میکنیم، در برابر اسلام ناب که مردم نسبت به آن گرایش دارند انواع و اقسام اسلام درست شده است. اسلام اخوانی، اسلام وهابی، اسلام داعشی و اسلام تکفیری را پشتیبانی میکنند تا صدای حق شنیده نشود. با نگاه دینی دجالها در آخرالزمان گسترش پیدا میکنند، یعنی کسانی که ادعای حق دارند ولی حق نیستند. اگر از گرایش مردم به اسلام دچار وحشت نمیشدند دست به چنین اقداماتی نمیزدند که در برابر اسلام ناب محمدی (ص)، اسلامهای دیگر به وجود بیاورند. از سوی دیگر دشمن هم تهدید سخت میکند و هم تهدید نرم. در تهدید سخت عالمان و دانشمندان معتقد به این مکتب ناب را ترور میکنند و در تهدید نرم، تهاجم فرهنگی را در دستور کار خود دارند. میخواهند این پیام آسمانی به جانها منتقل نشود، البته موفق نخواهند شد.
در داخل ایران با چه معیار و شاخصی میتوان گفت که گرایش نسل جوان و مردم به دین کاهشی نیست؟
شما این روزها میبینید که برخی از خانمها بیش از گذشته، کشف حجاب علنی میکنند و روشن است که در سایه اغتشاشات، تعداد بیشتری از خانمهای بیحجاب در مقایسه با گذشته، در خیابانها قابل مشاهده است، ولی اگر تعداد این خانمها را با خانمهای محجبه مقایسه کنید، متوجه خواهید شد باز آنها در اقلیت هستند. همین الان در یک دانشگاه مثلاً ۱۰ هزار نفری، چند نفر شعارهای هنجارشکنانه میدهند و چند نفر از آنها حمایت میکنند. انتقاد و اعتراض به مسائل مختلف کشور یک امر طبیعی است و همه ما در مسائل مختلف نقد و اعتراض داریم و این یک امر بدیهی است. اما آشوبطلبان و اغتشاشگران و کسانی که دست به اقدامات ضددینی میزنند، در اقلیت محض هستند. کسانی که علیه دین وارد اقدام میشوند، تعدادشان خیلی کم است. راهپیمایی اربعین یک شاخص و معیار دیگر است. در چه عصری امام حسین (ع) به میزان کنونی زائر داشته است؟ مراسمهای مذهبی مثل اعتکاف و راهپیماییها همه بیانگر گسترش دینداری در ایران و سایر کشورهای جهان است. برای مقابله با این گرایش روزافزون یک فضای جعلی ایجاد میکنند. الان ما دو ایران داریم؛ یک ایران ساخته شده در فضای مجازی که پر از آتش و آشوب و اغتشاش است و همه چیز در حال نابودی است و یک ایران واقعی هم داریم که در خیابان و بازار و فرودگاه و دانشگاه همه چیز سر جای خودش است و مردم دارند زندگیشان را میکنند. شما ببینید سالی نزدیک ۳۰ میلیون نفر برای زیارت به مشهد میروند و بیشترین مسافرت ایرانیها به اماکن مذهبی است، ضمن اینکه مسافرت به اماکن تفریحی هم منافاتی با دینداری ندارد. تفریح هم یک امر دینی و اسلامی است. اینها مهمترین معیارها برای بطلان ادعای دور شدن مردم از دین است، لذا با هیچ معیاری نمیتوان گفت که آحاد جامعه ما نسبت به دینگریزان شدهاند.
با توجه به ظرفیتهای بسیج برای ارتقای آگاهی دینی جوانان و انتقال مفاهیم دینی به آحاد جامعه چه برنامههایی دارید؟
ما در یک جنگ فرهنگی قرار داریم و از نظر ابزار، سازوکارهای دشمن را نداریم. دشمن ما یک امپراتوری رسانهای دارد که ما فاقد آن هستیم. از نظر کمیت برتری با آنهاست، ولی از نظر پیام و محتوا ما بر او برتری داریم. الان همین افراد قلیلی را که آشوب و اغتشاش میکنند، دعوت به گفتگو میکنیم، اما حاضر به گفتگو نمیشوند، چون حرفی برای گفتن ندارند. اینها در مقوله عدالت، آزادی، پیشرفت، معنویت و رفاه در برابر پیام انقلاب اسلامی چه حرفی برای گفتن دارند؟ در مورد زن بیایند صحبت کنیم، ببینیم چه میگویند. بر اساس قرآن و اندیشه و عمل امامین انقلاب میبینیم نگاه ما به زن تعالیبخش و مطابق کرامت و شکوه انسانی است. واقعاً پیام آنها در این خصوص متحجرانه و غیرعقلانی است. غرب در برابر انقلاب اسلامی از نظر پیام، خلع سلاح است. تمام پایههای فکریشان مبتنی بر لذتگرایی فردی است و برای رسیدن به لذتها، خشونت را هم ترویج میکنند. فیلمهای هالیوودی را ببینید که قهرمان فیلم چگونه برای رسیدن به میل جنسیاش تمام موانع را از سر راه برمیدارد و هر خشونتی را جایز میداند. سقف آرزوهایشان هم، سلف مختلط و کشف حجاب است. اوج پیام فرهنگ غرب و غربزدهها همین است. بالاتر از این چیزی ندارند. این پیام خیلی منحط و مقابل فطرت پاک انسان است. ما در عرصه پیام و محتوا برگ برندههایی مثل قرآن و کلام اهل بیت (ع) را داریم که مبتنی بر وحی الهی و عقل است. ما در بسیج این محتوا را به شیوههای مختلف به نسل جوان و دیگر اقشار منتقل میکنیم. ما در جنگ فرهنگی، پیروز میدان بودیم، هستیم و خواهیم بود، البته جو و فضاسازی غیر از این را میگوید و این فضاسازی هم محصول کثرت سازوکاری است که دشمن دارد ولی واقعیت غیر از این است.
برای اقناع کسانی که به همان فضاسازی غیرواقعی معتقد هستند چه باید کرد؟
باید گفتگو کرد. باید به جدایی و قهر میان معتقدان به فضای واقعی و فضای ساخته و پرداخته شده توسط رسانههای دشمن پایان دهیم. سردار سلامی به زیبایی خطاب به دشمنان گفت که ما با همین جوانهای فریبخورده سراغ شما میآییم. ما راهبردمان هدایت است نه سرکوب. راهبرد غلبه، سرکوب و سرسختی در برابر دشمن ظالم و ستمگر مطرح است، اما راهبرد ما در مقابل جوانان خودمان محبت و مهربانی است.
این گفتگو کجا و چگونه میتواند انجام شود؟
قبل از انقلاب حوزههای علمیه، علمدارهایی مثل شهید مطهری، شهید مفتح و شهید باهنر داشت که در مراکز مختلف در فضای مارکسیستی آن زمان حرف حق را میزدند. ما باید به هر طریقی شده وارد فضای ذهنی جوانان شویم. الان فضای ذهنی برخی جوانان چنان اشغال شده است که اجازه نمیدهند اندیشههای امامین انقلاب وارد ذهنشان شود. ما باید این فضای سانسور و تحریم را از بین ببریم و بیاثر کنیم. بهترین شیوه و روش همانی است که امام علی (ع) در مورد پیامبر (ص) میفرماید که «درهاى بسته را گشود، حقّ را با حقّ آشکار ساخت و غوغاى باطل را دفع و حملات گمراهها را درهم شکست.» طبیبانه برای هدایت انسان باید دورهگری کرد، بدون اینکه چشمداشتی داشته باشیم. حوزویان، دانشگاهیان و عالمان دین باید وارد این میدان سخت شوند و کار کنند. جدایی، فاصله گرفتن، توهین و خشونت، راهبردی است که دشمن از ما میخواهد و مترصد آن است و ما نباید مطابق میل دشمن عمل کنیم. تلخی را باید با حسنه دفع و رفع کنیم. تعبیری که من دارم در این مورد این است که این جوانان و نوجوانان ما خرمشهر ما هستند که به اشغال دشمن درآمدهاند و باید اینها را از دست دشمن آزاد کنیم. با محبت، اخلاص و بصیرتافزایی این کار را میتوان انجام داد. آن هیولایی را که دشمن از اهل دین و انقلابیون در ذهن این افراد ایجاد کرده است، باید از بین ببریم. مقام معظم رهبری فرمودند هنر اینها جابهجایی جلاد و شهید است. باید این جهاد را که همان جهاد تبیین است، انجام دهیم. کار سختی است و جهاد یعنی عمل سخت در برابر دشمن. کار سادهای نیست و با یک سخنرانی در اجتماع ۵۰۰ نفره اتفاق نمیافتد و باید گفتگوها دوطرفه و سینهبهسینه انجام شود. کرسیهای آزاداندیشی که سالها مقام معظم رهبری فریادش را زد و متأسفانه گوش نکردیم، یکی از راههایش است. اگر کرسیهای آزاداندیشی احیا شود، بسیاری از مشکلات حل میشود.
بسیج در این مباحث ظرفیتهای خوبی برای فراهم کردن فضای گفتگو دارد، چگونه میتواند این فضا را مهیا کند؟
ما در حوزههای علمیه و مکتب انقلاب طوری تربیت شدیم که از تفکر مخالفان خودمان نمیترسیم. شعار ما در حوزه این است که ما فرزند دلیل و برهان هستیم و هر جا دلیل و برهان مستقر شد، ما هم آنجا خیمه میزنیم. ما ترسی از گفتگو نداریم و دنبال علم و دانایی در سراسر جهان هستیم، اما دشمنان آشوب و اغتشاس میکنند و نمیخواهند گفتگو تحقق پیدا کند. در حوادث اخیر نیروهای مسلح دستور داشتند کوچکترین خشونتی را اعمال نکنند تا کسی کشته نشود. در تهران یک کشته از اغتشاشگران نداشتیم و این یک تدبیر بود. دشمن میخواهد ایرانی کشته شود و برایش فرقی نمیکند چه کسی باشد. رهبر معظم انقلاب فرمودند اینها از مرگ مهسا امینی ناراحت نشدند بلکه خوشحال شدند. هر کسی از ایرانیها با هر تفکری بمیرد، دشمنان خوشحال میشوند. آنها دنبال برادرکشی و ترویج خشونت هستند. در قبال این رفتار بچههای بسیج دانشجویی میگفتند هر چقدر به ما فحش بدهید، ما به شما گل میدهیم. حدود ۲۵ بسیجی در اغتشاشات شهید شدند که دستشان خالی بود. طلبه شهید علیوردی شش ساعت شکنجه شد. بچههای ما یک سلاح سرد هم نداشتند. همه با نامردی ترور شدند. این هزینه تحقق راهبرد قرآنی است و این هزینه را میپردازیم تا راهبرد قرآن محقق شود. کشتن دیگران برای نیروی مسلح که کاری ندارد ولی ما موشک را بر سر صهیونیستها و امریکاییها میریزیم و با خودیها رئوف هستیم. رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند اگر به من توهین کردند، شما عکسالعمل نشان ندهید. امام هم همین را فرموده بودند. با همین راهبردهای قرآنی، فتنهها را ناکام گذاشته و دشمن را عصبانی کردهایم، چون اینگونه مطابق میل او حرکت نکردهایم. امام علی (ع) میفرماید: اگر به تو ناسزا گفتند، تو ناسزا را با بیادبی جواب نده، چون در این صورت سه اتفاق میافتد: اول او را میشکنی. دوم شیطان را از خودت ناراضی میکنی و سوم خدا از تو راضی میشود. الان در این صحنهها وقتی به یک بسیجی فحش میدهند و بسیجی حرفی نمیزند، خدا را راضی میکند و دشمن را میشکند، چون دشمنان انتظار مقابلهبهمثل دارند. این کار هم از روی ضعف نیست بلکه از روی مدارا و صبر انقلابی است.
بسیجی تراز «جوان مؤمن انقلابی» باید چه ویژگیهایی داشته باشد و چقدر برای تربیت چنین افرادی اهتمام وجود دارد؟
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اولین شاخصه جوان تراز انقلاب اسلامی ایمان و دومین شاخصه بصیرت است. بصیرت قطبنمای حرکت و به معنای تفسیر صحیح پدیدههای روز است. امام علی (ع) میفرماید: کسی که زمانشناس نباشد به تاراج برده میشود. بصیرت یعنی جلوی آسیب و عیب گرفته شود. شاخصههای بعدی، داشتن روحیه جهادی، عمل انقلابی، استقامت و ولایتمداری است.
با توجه به ظرفیتهای بسیج چنین جوانان تراز انقلابی را چگونه میتوان تربیت کرد و پرورش داد؟
تربیت یک بعد شناختی و دانشی و یک بعد عملی و رفتاری دارد. بعد شناختی در جلسات و دورههای تربیت عالی، فضای مجازی، حلقههای صالحین و کارهای دیگری مثل نوشتن جزوه و کتاب و ایراد سخنرانی محقق میشود که تمام این موارد به وفور در بسیج صورت میگیرد. بُعد عملی در کار و میدان جهاد شکل میگیرد، چون تربیت حین زندگی و عمل اتفاق میافتد، افراد در چالشها و بحرانها تربیت میشوند و کسی صرفاً با کلاس و دوره آموزشی تربیت نمیشود. تربیت در جهاد است. شرکت در گروههای جهادی، راهیان نور و مراسمهایی مثل اربعین خیلی مهم است. راهپیمایی اربعین یک جهاد است که سختی و مشقت دارد. اربعین تربیتکننده است. علم باعث تقویت ایمان و تربیت ما میشود و تربیت و ایمان، باعث تقویت علم میشود. روایت داریم کسی که به دانایی خود عمل میکند خداوند دانایی جدیدی نصیبش میکند و دانایی جدید، عمل جدید تولید میکند و عمل جدید دوباره دانایی جدید خلق میکند.
اگر بسیج قشرهای مختلف جامعه نبود، الان اوضاع اینگونه نبود. جنگ جهانی رسانهای علیه مردم راه افتاده است. اگر این جنگ جهانی رسانهای علیه هر کشوری اتفاق میافتاد، سیستم و نظام آن کشور متلاشی میشد. برخی سلبریتیها که میگفتند نظام همین روزها رفتنی است، به دنیا نگاه میکردند و حجم حملات را میدیدند و مرعوب میشدند و باور نمیکردند، نظام آنقدر مستحکم باشد که چنان هجمهای، تأثیری روی آن نداشته باشد. معیارهایشان نظامهای غیردینی و غربی مثل انگلستان و رژیمصهیونیستی بود که در همین مدت چند دولت عوض کردند. کارهای زیادی در حال انجام است، اما جریان حق، کارش بیسروصداست. برخلاف جریان باطل که اقداماتش معمولاً پرسروصدا انجام میگیرد. این کلام قرآن است که میفرماید، حق آرام و نافع و ماندگار است ولی باطل سروصدا دارد و رفتنی است.