داور از ارکان اصلی ورزش و وجه اشتراک رشتههای مختلف است. مهرهای تأثیرگذار که حضورش در بازیها به دلیل ایجاد هماهنگی بهتر و جلوگیری از خطا و نابرابری، اهمیت بسیار دارد. داوران بدون شک عضو جدانشدنی ورزش هستند که بیتوجهی به آنها طی سالهای اخیر، انتقادهای بسیاری را از این افراد در رشتههای مختلف به دنبال داشته است.
رشد ورزش و تبدیل شدن آن به یک صنعت در دنیا طی سالهای اخیر باعث شده تا داوران نیز در این مسیر حرکت کنند و جایگاه قابل توجهی را در هر رشته به خود اختصاص دهند. ورزش ایران نیز از این مقوله مستثنی نبوده و در سالهای اخیر، داوران بسیاری را در رشتههای مختلف به دنیا معرفی کرده است. داورانی که با قضاوتهای خود در سطوح بالای رقابتهای بینالمللی، افتخارات بسیاری را برای پرچم پر افتخار ایران به ارمغان آوردهاند. روندی که، اما چند سالی است به دلیل بیتوجهی محرز مسئولان، با افتی فاحش رو به رو شده است. مسئله نگران کنندهای که تنها به یک رشته خاص محدود نمیشود و هر سال دایره آن گسترده و گستردهتر میشود، به طوریکه فاصله چندانی با فاجعه ندارد!
فوتبال ایران در طول تاریخ، داوران بنامی را معرفی کرده است. داورانی که افتخارات قابل توجهی، چون قضاوت در رقابتهای مهم بینالمللی از جمله جام جهانی و المپیک را در کارنامه کاری خود داشتند. اگرچه در مقطعی قضاوت یکی از مهمترین دربیهای فوتبال ایران به دست داوران خارجی سپرده میشد، اما با گذشت زمان جامعه داوری استعدادهایی را رو کرد که نه فقط برای همیشه این پرونده را بست که توانست لیستهایی قابل اتکا را معرفی کند. به گونهای که سالها ایران داورانی با سطح بالا در لیست الیت خود داشت که قضاوتهای قابل قبولی ارائه میدادند، اما آخرین نفر از این نسل بیگمان علیرضا فغانی است که بیتوجهیها و عدم حمایتها او را به حضور در استرالیا ترغیب کرد و طی تصمیمی عجیب از سوی کمیته داوران امسال آخرین حضور خود در جام جهانی را تجربه میکند و برای همیشه از لیست الیت ایران کنار میرود. آن هم در شرایطی که نه فقط هیچ جایگزینی برای او نیست که داوریهای فوتبال ایران چیزی شبیه به فاجعه است. فاجعهای که طی سالهای اخیر صدای باشگاهها را به حق در آورده است. انتقادهایی که، اما هنوز راه به جایی نبرده و تغییری در وضعیت داوری ایران ایجاد نکرده است!
در واقع داوری طی سالهای اخیر به یک بده بستان بین مسئولان فوتبال و هیئتهای استانها تبدیل شده است، به گونهای که فدراسیون، کمیته و دپارتمان داوری در ازای گرفتن رأی و حمایت استانها، زمینه را برای قضاوت داوران معرفی شده در لیگ برتر و لیگ یک فراهم میکنند. بیآنکه داوران معرفی شده توانایی، مهارت، دانش، استعداد و تجربه لازم را در این زمینه داشته باشند و عمده آنها نفراتی هستند که توانایی خوبی برای لابی کردن با رؤسای هیئتهای فوتبال و دپارتمانهای داوری استان خود دارند. افرادی که مراحل لازم برای به دست گرفتن سوت داوری را طی نکردهاند و به همین دلیل حضورشان در رقابتهای داخلی همواره دردسرساز شده و تأثیرات زیادی روی نتایج رقم خورده میگذارد. قضاوتهای پر حرف و حدیثی که تنور شایعات مختلف را داغ میکند؛ شایعاتی، چون داستان داورانی که بازیها را در میآورند! شایعاتی که در واقع قضاوت پر حرف و حدیث و سرتاپا اشتباه داوران است که بازار آن را داغ میکند.
افت فاحش داوری و بیتوجهی به آن، اما تنها مختص فوتبال نیست و این داستان تأسفبار طی سالهای اخیر به سایر رشتهها نیز سرایت کرده است، به طوریکه صدای والیبالیها و بسکتبالیها نیز در این زمینه در آمده و اعتراضهای بسیاری را در سالهای اخیر از مدیران باشگاهها و مربیان این رشتهها شاهد بودهایم. این در حالی است که والیبال و بسکتبال نیز همچون فوتبال داوران مطرح و خوشنام زیادی داشتند. برای نمونه فرهاد شاهمیری، یکی از داوران نام آشنای والیبال ایران است که چیزی حدود ۳۵ سال سابقه قضاوت در والیبال را داشته و به گفته خودش تورنمنتی نبوده که او تجربه حضور در آن را نداشته باشد و در مسابقات آسیایی و جهانی در همه ردههای سنی حداقل یک بار سوت زده است.
نمونه چنین داورانی در رشتههای والیبال و بسکتبال کم نیستند. داورانی که میتوانند مدرسان خوبی برای معرفی نسلی تازه باشند، اما داستان فوتبال واو به واو در والیبال و بسکتبال نیز دنبال شده است، به طوریکه بیتوجهی، عدم حمایت از استعدادها و همچنین داغ بودن بازار دلالیها و لابیگریهاست که لیست داوران هر استان و حتی فدراسیونها را مشخص میکند. روندی سراسر اشتباه که نه فقط مانع شکوفایی استعدادها میشود بلکه شرایط را برای حضور افرادی فراهم میکند که کوچکترین دانش و مهارتی در داوری ندارند و به همین دلیل مهم نیز تأثیرات مخربی در نتیجهگیری تیمها گذاشته و صدای زمین و زمان را در میآورند!
داوری ایران در رشتههای مختلف در حالی روز به روز افت میکند که در دنیا شرایط به گونهای متفاوت است. خصوصاً که تکنولوژیهای قابل توجهی، چون VAR چشم عقاب نیز در بالا بردن هرچه بیشتر توانایی داوران برای قضاوتهای بینقص یاری میکند، اما در ایران حتی برای ورود این تکنولوژیها نیز هیچ گام مثبتی برداشته نشده است. البته همواره وعدههای مختلفی در زمینه بالا بردن سطح کیفی داوران داده میشود، اما هنوز گویی زمان عملی شدن این وعدهها نرسیده است!
تلاش برای عضویت ایران در کمیته داوران کنفدراسیون آسیا، افزایش میانگین سطح تحصیلات و آگاهی داوران، برگزاری دورههای مختلف با حضور مدرسان صاحبنام به خصوص قبل از شروع رقابتهای لیگ، استفاده از تمامی ظرفیت داوری ایران (چه در فوتبال، چه در والیبال و بسکتبال و...) ارجحیت منافع ملی نسبت به منافع شخصی در تصمیمگیریها، توجه به اخلاقمداری در بررسی عملکرد داوران، سطحبندی داوران کشور بر اساس توانایی و با محوریت زبان انگلیسی، توجه به کشف استعدادهای داوری، ایجاد بسترهای لازم برای ارتباطات مناسب داوران ایران با نهادهای مرتبط داوری در آسیا و جهان، تأکید بر زبان انگلیسی برای ارتقای داوران، برطرف کردن مشکلات چیدمان داوران در مسابقات داخلی، داشتن تشکیلات منسجم و قدرتمند در کمیته داوران، برگزاری کلاسهای داوری و کلینیکهای داوری و بهکارگیری تجهیزات و امکانات جدید برای قضاوت در مسابقات از جمله وعدههایی است که تا به امروز داده شده، اما یا عملی نشده است یا اگر هم شده در آن سطحی نبوده که بتواند تأثیر خاصی داشته باشد. خصوصاً که همچنان عدم نظارت بر نحوه گزینش داوران مهمترین دلیل این افت فاحش است.