کد خبر: 1118523
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
فاطمه صبور

داماد معتاد که متهم است در جریان اختلاف با همسرش، پدرزنش را به قتل رسانده، مدعی شد در توهم ناشی از مصرف شیشه مرتکب جنایت شده‌است.
سال ۹۷، مأموران پلیس تهران از کشف جسد مردی در بیابان‌های امین‌آباد با خبر شدند و خود را به آنجا رساندند. بررسی‌های اولیه نشان داد، جسد متعلق به مردی ۶۴ ساله به نام مرتضی است که آثار کبودی و شکستگی روی بدنش نمایان بود.
جسد به دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده و تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان قتل آغاز شد. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه معلوم شد مقتول آخرین بار همراه دامادش بهروز از خانه خارج شده‌است. همچنین مشخص شد بهروز با همسرش از مدت‌ها قبل اختلاف داشته و آخرین‌بار هم همسر وی از خانه قهر کرده و به خانه پدرش رفته‌بود. به این ترتیب، فرضیه قتل از سوی داماد خانواده قوت گرفت و بهروز به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. بهروز در همان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت در توهم مصرف شیشه مرتکب قتل شده‌است. با اقرار‌های متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت.
با اعلام رسمیت جلسه، فرزندان مقتول یک به یک در جایگاه ایستادند و برای داماد خانواده درخواست قصاص کردند، اما همسر متهم اعلام گذشت کرد. در ادامه مرد جوان به دستور ریاست دادگاه در جایگاه ایستاد و با قبول قتل پدرزنش در شرح ماجرا گفت: «من و همسرم مدت‌ها اختلاف داشتیم. چند روز قبل از حادثه دوباره بحثمان شد و این بار همسرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. من و پدرزنم رابطه خوبی نداشتیم، اما برای حل مشکل زندگی‌ام به ناچار با او تماس گرفتم و خواستم همدیگر را ببینیم تا در‌باره اختلاف با همسرم با هم صحبت کنیم. فکر می‌کردم پدرزنم بتواند همسرم را راضی کند تا به خانه برگردد.»
متهم در ادامه گفت: «برای ملاقات با پدرزنم از او خواستم بیرون بیاید و در خیابان با هم صحبت کنیم. به همین خاطر مقابل خانه‌شان رفتم و او را سوار ماشینم کردم و با هم به طرف بیابان‌های امین‌آباد رفتیم. آن روز مشروب خورده و شیشه مصرف کرده‌بودم، به همین دلیل حال طبیعی نداشتم. در مسیر خواهرزنم با تلفن همراه من تماس گرفت تا با پدرش صحبت کند. گوشی را به پدرزنم دادم و او بعد از صحبت با دخترش می‌خواست تلفن را به من برگرداند، اما من بر اثر مصرف شیشه دچار توهم شدم و فکر کردم می‌خواهد مرا با سنگ بزند. با این خیال با سرم یک ضربه به صورتش زدم. او گیج شده‌بود که همان موقع از ماشین پیاده شدم و چوبی را که در بیابان افتاده‌بود، برداشتم سپس یک ضربه به پای او زدم. مرتضی روی زمین افتاد. به خودم آمدم و فهمیدم چه کار اشتباهی کرده‌ام. همان موقع پشیمان شدم. سپس او را روی دوشم انداختم و کنار جاده رساندم. باور کنید من دو ضربه بیشتر به او نزدم و هرگز قصد کشتن او را نداشتم.»
متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: «او پدرزن من بود. آن روز می‌خواستم مثل دو رفیق با هم صحبت کنیم، اما مصرف شیشه مرا دچار توهم کرد و این حادثه اتفاق افتاد. وقتی مقتول را کنار جاده رها کردم، از ترس فرار کردم. فکر نمی‌کردم او بمیرد. احتمال می‌دادم کسی او را پیدا کند و به بیمارستان برساند.»
متهم در پاسخ به نظر پزشکی قانونی درباره شکستگی‌های متعدد در بدن مقتول گفت: «وقتی مقتول را روی دوشم انداختم تا او را کنار جاده ببرم، مقتول به خاطر نداشتن تعادل چند بار روی زمین افتاد. شکستگی‌ها به خاطر همین بوده‌است و من مقصر نیستم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار