کد خبر: 1118528
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
سید رحیم نعمتی

آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان، یک سال بعد از ترک قدرت و طی مصاحبه‌ای با اشپیگل پنج شنبه گذشته از سیاست دوران زمامداری‌اش نسبت به روسیه و اوکراین و مخالفتش با عضویت اوکراین در ناتو دفاع کرده است. او در آن زمان به دنبال این بود که به همراه امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، «یک چارچوب مستقل اروپایی» برای مذاکره با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، به وجود آورند، اما همه چیز با کنار رفتن وی از قدرت به کلی تغییر کرد. حالا سیاست خارجی آلمان در دست صدراعظم و وزیر خارجه‌ای است که درمانده از در پیش گرفتن سیاست مستقلی نظیر دوران مرکل هستند و به جای این، بیش از هر زمان دیگری پیروی کورکورانه‌ای از امریکا و خوی میلیتاریستی آن دارند.
نشانه درماندگی رهبران فعلی آلمان را می‌توان به‌راحتی در سخنان چند روز اخیر اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، دید. او ۱۵ نوامبر در نشست سران گروه ۲۰ گفت که مؤثر‌ترین راه برای بهبود اقتصاد جهانی، پایان دادن به جنگ در اوکراین است و تأکید کرد در این خصوص به گفتگو با پوتین ادامه خواهد داد تا راه‌حل‌هایی برای پایان دادن به این جنگ بیابد. با این حال، او سه چهار روز قبل، از افزایش تنش در جنگ اوکراین گفت و اینکه اعلام ۱۰۰ میلیون یورو برای بودجه دفاعی به این دلیل است که انبار‌های دفاعی ارتش آلمان تقویت شود. موضوع مذاکره با روسیه و پایان دادن به جنگ بار دیگر از سوی او روز جمعه مطرح شد و نکته جالب اینجا است که او یک روز قبل از این گفته بود که «نه روسیه و نه کرونا عامل زخم اقتصادی فعلی اروپا نیست»، حرفی که برخلاف تحلیل‌ها و واقعیت‌های فعلی اقتصاد اروپا است. این سخنان شولتز به خوبی نشان می‌دهد که او در عین تمایل به مذاکره با روسیه برای پایان دادن به جنگ در اوکراین، ابتکار عملی در این زمینه ندارد و گویا بین دیپلماسی و تشدید تنش و جنگ‌افروزی گرفتار شده و جز بیان یک سری حرف‌های کلی چیز دیگری برای عرضه کردن ندارد.
این استیصال صدراعظم فعلی آلمان قابل مقایسه با مانور‌های مرکل طی چهار دوره زمامداری‌اش نیست که توانست از گسترش جنگ ۲۰۰۸ گرجستان و تندروی در قبال بحران الحاق کریمه در ۲۰۱۴ جلوگیری کند و بعد به همراه فرانسه، نقش مؤثری در توافقات مینسک ۱ و ۲ داشته باشد. سیاست خارجی فعلی آلمان برخلاف آن دوران تهی از حزم‌اندیشی و درایت است، به خصوص اینکه سکان آن در دست آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان، افتاده که در نقطه متضاد با مشی سیاسی مرکل قرار دارد. به نظر می‌رسد که هرچه مرکل در سیاست خارجی با حزم‌اندیشی و در سیاستی مستقل پیش می‌رفت، بربوک با بی‌پروایی، افراط‌گرایی و روحیه‌ای میلیتاریستی عمل می‌کند و در عمل مبدل به عروسکی در دست امریکا شده است. برای درک این خوی مخرب و به شدت خطرناک بربوک کافی است که آن را با مشی یوشکا فیشر در زمان حمله امریکا به عراق مقایسه کرد. فیشر از دست بر قضا هم‌حزبی بربوک است که در آن زمان وزیر خارجه آلمان بود و به همراه گرهارد شرودر از منتقدان جدی جنگ‌طلبی دولت جورج بوش پسر بود. اگر بگوییم که فیشر در آن زمان و بنابر اصول حزب سبز‌ها منادی صلح و پرهیز از خشونت بود، بربوک برخلاف این اصول رفتار کرده و مبدل به فرشته مرگ و ویرانی شده و هرچه که مرکل به دنبال سیاست اروپایی مستقل از امریکا بود، بربوک بیشتر در خدمت امریکا عمل کرده تا این نوع سیاست تا جایی که می‌توان او را نیروی نیابتی امریکا در اروپا قلمداد کرد. به این ترتیب، دولت فعلی آلمان چنان دچار سردرگمی شولتز و افراط‌گرایی میلیتاریستی بربوک شده که نمی‌تواند همانند دوران مرکل ابتکار عمل اروپایی را در دست داشته باشد و در عمل مبدل به دولتی مستأصل در عرصه اروپا شده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار