یک جو وحشت وجود دارد و در واقع نوعی تروریسم برخی هنرمندان را که اتفاقاً دوست دارند کار کنند، میترساند.
بهروز افخمی، فیلمساز صاحبسبک کشورمان با بیان این مطلب درباره ایجاد نوعی فضای رعب در بین هنرمندان برای فعالیت هنری به ایسنا میگوید: شاید از دلایلی که من الان میخواهم فیلم جدید بسازم همین است، یعنی در این چند ماه خودم هر چقدر پرسوجو کردم، متوجه شدم هم مردم علاقهمند هستند که فیلم و سریال ببینند و تئاتر و کنسرت بروند و هم بازیگران دوست دارند کارشان را انجام دهند، اما یک جو وحشت وجود دارد و در واقع نوعی تروریسم به شکلی آنها را میترساند. درحالیکه وقتی اقدام کنند متوجه میشوند هیچ چیز ترسناکی وجود ندارد؛ بنابراین با خود فکر میکنید این وهمی را که ایجاد کردهاند و یک عده از فیلمسازان و بازیگران هم در آن نقش داشتند باید بترکانیم و از بین ببریم.
افخمی در ادامه اضافه میکند: استقبال مردم به کار هنرمندان بستگی دارد. مردم اگر بخواهند صدای آنها را بشنوند، نباید هراسی داشته باشند. مشکل این است که ما خواننده خیلی جذاب و محبوب نداریم. در سینما هم همین است. باید دید چرا فیلمی مثل «آواتار» در عرض یک ماه به ۲ میلیارد فروش میرسد و تعطیلی سینماها را یکتنه در امریکا به پایان میرساند، چرا در ایران چنین وضعیتی نداریم؟ در همه زمینهها همینطور است، کدام موسیقی، تئاتر یا فیلمی است که مردم بخواهند آن را ببینند و شکی برای خرید بلیتش نداشته باشند؟
وی میافزاید: اینکه باید چطور عمل کرد به خودشان بستگی دارد که بعضی از آنها ممکن است از تشدیدکنندگان شرایط باشند و بخواهند تروریسم فرهنگی را گسترش دهند، اما آن کسی که میخواهد کار کند و جرئت انجام آن را ندارد، شاید بهتر است نام خود را هنرمند نگذارد، چون باید حاضر باشد که کمترین خطر را بپذیرد. وضع او که از زندگی یک فوتبالیست خطرناکتر نیست؛ فوتبالیستی که هم در بازی ممکن است اتفاقی برایش بیفتد و هم از سوی تماشاگر؛ مواردی بوده که فوتبالیست از سوی تماشاگر با شلیک گلوله ترور شده، حالا چطور شده که هنرمند ما اینقدر نازکنارنجی شده است.
کفگیر سینما به ته دیگ خورده است
افخمی در ادامه این گفتگو به ضعف کیفیت فیلمهای ایرانی هم اشاره میکند: «به نظر من فیلمی که چنگی به دل آدم بزند در سینماها نیست. همانطور که تا یک ماه پیش در امریکا هم نبود. قبل از اکران «آواتار» چند هفته بود که کل سینماهای امریکا، یعنی حدود ۴۰ هزار سالن سینما فقط ۶میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش کرده بود که برای هر سینما در طول هفته حدود ۱۰ تماشاگر میشود. به هر حال مدتی بود که مردم به سینما نرفته بودند و این عادت از سر آنها افتاده بود. فیلمی هم که آنها را تشویق کند وجود نداشت، ولی الان در مدت هشت هفته «آواتار» به فروش بالایی رسیده و میتوان متوجه شد که فیلم خوب چه تأثیری داشته است. حالا اگر بعد از «آواتار» هم فیلم اکران شود، مردم باز به سینما برمیگردند، اما درباره ایران باید گفت که کفگیر این سینما به ته دیگ خورده است. آنقدر سینمای انتقادی - اجتماعی به شکلهای مختلف تکرار شده که حوصله همه را سر برده است. فیلم درست و حسابی و آن چیزی که به ذات سینما نزدیک باشد، یعنی اکشن خشنِ مردانه و پسرانه کلاسیک که البته دخترهای جوان هم آن را تماشا میکنند، نداریم. چون اولاً ساخت این فیلمها کار آسانی نیست و بعد هم به فرض آنکه چنین فیلمی روی پرده سینمای ایران باشد طول میکشد تا مردم متوجه آن شوند. هر فیلمی که در یک سینمای مرده، سینمایی که یکدست شده و همه خیال میکنند هیچ اتفاقی در آن نخواهد افتاد اکران شود، اگر متفاوت باشد به تنهایی و به سادگی میتواند مردم را متوجه خود کند و خود تماشاچیان آن را تبلیغ میکنند، ولی چنین فیلمی تا جایی که من میدانم و براساس فیلمهایی که از سال قبل در کمیته انتخاب جشنواره فجر دیدهام، ساخته نشده است.