کد خبر: 1136274
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۰
رسول سنائی‌راد
غالب عکس‌های باقی مانده از رضاخان پهلوی و پسرش محمدرضا، آن‌ها را در لباس نظامی نشان می‌دهد و این تصور را به ذهن متبادر می‌سازد که آن‌ها دارای نگرشی نظامی بوده‌اند که آثار آن اقتداری برای حفاظت از مرز‌ها و امنیت ملی بوده است. 
اما مروری بر تاریخ مربوط به جدایی بخش‌هایی از جغرافیای کشور در دوران رژیم پهلوی نشان‌دهنده این واقعیت تلخ است که این شمایل نظامی‌گری پدر و پسر، فقط برای اعمال استبداد و سرکوب داخلی بوده و همان‌قدر که در برابر مطالبات برحق مردم در داخل با زور و قلدری برخورد کرده‌اند، در برابر فشار تهدید بیگانگان حاتم‌بخشی و عقب‌نشینی پیشه کرده‌اند. 
واگذاری بخش‌هایی از اراضی کشور یک رویه ذلیلانه در رژیم پهلوی بوده که با چشم‌پوشی از حاکمیت ایران بر قصبه فیروزه به نفع شوروی سابق، در دوره وزیرالوزرایی رضاخان در دوران قاجار شروع شده که برای کسب قدرت به دور از حساسیت حاکمان مسکو صورت گرفت و بعد‌ها به آن رسمیت داده شد. 
مشهور‌ترین موارد واگذاری نواحی کشوری به بیگانگان در دوران پهلوی که متأسفانه با توافق در فضای کاخ و دربار و نه در میدان جنگ و درگیری اتفاق افتاده عبارتند از:
۱- واگذاری منطقه آرارات کوچک به کشور ترکیه در زمان عملیات ترکیه علیه کرد‌های آرارات که با عقب‌نشینی نیرو‌های ایرانی از مرز‌ها و باز گذاشتن دست ارتش ترکیه برای محاصره کرد‌ها با استفاده از خاک ایران در سال ۱۳۰۹ انجام شد و نوعی خوش‌خدمتی به نیرو‌های آتاتورک برای سرکوب کرد‌ها به حساب می‌آمد. اما ارتش ترکیه با درک ارزش راهبردی این منطقه که علاوه بر سلطه و اشراف بر کرد‌ها امکان تسلط بر خاک ایران را فراهم و در منطقه قره‌سو با کورکردن مرز ارتباطی ایران با ارمنستان، ترکیه را به آذربایجان وصل می‌کرد، حاضر به عقب‌نشینی نشد. در ادامه با وجود مخالفت افسران و فرماندهان ارتش ایران با این واگذاری، رضاخان با این توجیه که «مهم نیست که این تپه از آن که باشد، مهم این است که ما باهم دوست باشیم» آن را دربرابر قسمتی از اراضی مورد مناقشه با ترکیه به رقیب تاریخی ایران بخشید. 
همین بخشش زمینه و عامل اصلی طمع اردوغان به پیشروی در شرق و اعاده عثمانی‌گری و تحریک آذربایجان به ایجاد دالان زنگه‌زور و بستن مرز ایران به سمت شمال و ضربه به وزن ژئوپلتیک کشورمان شده است. 
۲- واگذاری مناطق نفتی مورد مناقشه در بین قصرشیرین و خانقین و حق کشتیرانی در اروند به جز پنج‌کیلومتر آب‌های مقابل آبادان تا خط تالوگ به کشور عراق که عملاً حق کشتیرانی را از ایران سلب و مسیر اروندرود را به کشور عراق واگذار کرده و خط مرزی ما را سواحل شرقی اروند قرار می‌داد. همین اشتباه راهبردی، بعد‌ها دستاویز صدام برای نقض قرارداد ۱۹۷۵ و شروع جنگی خانمانسوز و هشت ساله علیه ایران شد و حتی با سقوط صدام به دلیل تقویت ریشه تاریخی اختلاف و ایجاد بهانه با این حاتم‌بخشی عراق جدید هم حاضر به انصراف از این لقمه چرب و ارزشمند نبوده است. 
۳- واگذاری دشت ناامید و مناطق هشتادان، موسی‌آباد و شمتیخ به افغانستان در قبال استفاده مساوی ایران و افغانستان از آب رودخانه هیرمند که نه‌تن‌ها نتوانست حقابه ایران را تأمین کند، بلکه بخش وسیعی از اراضی مستعد کشاورزی و منطقه حائل و ارزش راهبردی از دست رفت و به وسعت افغانستان افزوده شد. 
۴- واگذاری مجموعه جزایر راهبردی بحرین به اعراب، پس از بروز تنش با شیوخ عرب و فشار انگلیس خبیث که با مصاحبه نسنجیده محمدرضا پهلوی با یک نشریه انگلیسی، زمینه یک نظرخواهی موهوم را برای استقلال آن از ایران فراهم و سپس با اعلام نظر شورای امنیت سازمان ملل آن را به رسمیت شناخت. شوری این اقدام خیانت‌بار به آن اندازه بود که بعضی رجال سیاسی رژیم نسبت به آن احساس ننگ می‌کردند. اما فراماسونی درباری مثل هویدا، با کمال وقاحت اعلام کرد: «بحرین دختر ما است، دختر که بزرگ می‌شود به خانه شوهر می‌رود.» زمینه‌ها و عوامل این وطن‌فروشی و امتیازدهی به بیگانگان را به قیمت ضربه به ارزش و وزن ژئوپلتیک کشور می‌توان در موارد زیر جست‌وجو کرد: 
اولاً رضاخان و پسرش فاقد تفکر و هوش راهبردی و آینده‌نگرانه بوده و همین ضعف فکری و سواد رسانه‌ای موجب شده تا نواحی راهبردی مثل آرارات در نگاه آن‌ها یک تپه فاقد ارزش تلقی شود که مهم نیست دست چه کسی باشد، مهم این است که دوستی دو کشور حفظ شود؟!
ثانیاً روحیه وابستگی به بیگانگان و ضعف نفس رضاخان و محمدرضا موجب فرمانبری، اطاعت و کوتاه آمدن در برابر تهدید و خطر بوده و همین شخصیت حقیر دیکتاتوری، همان مقدار که در برابر مردم با قلدری و اجبار عمل می‌کرد در برابر بیگانه رام و مطیع بود. 
ثالثاً فقدان شناخت و عمق سیاسی موجب می‌شد با نگاهی ساده‌اندیشانه این بذل و بخشش‌ها زمینه ثبات و دوستی پایدار با کشور‌های همسایه تلقی شود. حال آنکه مواردی مثل بخشش آرارات به ترکیه، زمینه‌ساز طمع پیشروی نوعثمانی‌گری به شرق و تحریک آذربایجان شده و پیش از این هم واگذاری حق کشتیرانی در عراق در اروندرود، بهانه صدام برای جنگ هشت ساله شده بود. آخر اینکه در وطن‌فروشی و خیانت به حاکمیت ارضی کشور و آن هم در شرایط غیر جنگی و با توهم تقویت ثبات باید رژیم پهلوی را صاحب یک رکورد تاریخی دانست که روی شاه‌سلطان حسین‌ها و پادشاهان قاجار را نیز سفید کرده‌اند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار