سعید غفاری طی یادداشتی در کانال تلگرامی «پارک آینده پژوهی» به سه معنای سینمای استراتژیک اشاره کرد. آنچه او برشمرده عبارت است از:
الف: سینمای استراتژیک به مفهوم استفاده از فیلم و سینما به عنوان یک ابزار برای تحقق اهداف استراتژیک در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اشاره دارد. در این رویکرد، فیلم به عنوان یک ابزار ارتباطی و تأثیرگذار برای جامعه میتواند در ترویج و پرورش ارزشهای فرهنگی و سیاسی، ترویج توسعه اقتصادی و حتی ترویج صلح و امنیت جهانی مؤثر باشد.
ب: استراتژی در سینما به مجموعه روشها و تکنیکهایی اطلاق میشود که برای ایجاد داستان جذاب، پویا و تأثیرگذار در فیلمها مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از استراتژیهای مناسب در فیلمنامهنویسی، به فیلمنامه نویسان کمک میکند تا داستان خود را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند و به مخاطب به شیوهای عمیقتر پیام خود را منتقل کنند. این استراتژیها شامل استفاده از ساختار داستان، شخصیتها، تنش و تعارض، نمادگذاری، موسیقی، تصویرسازی و... هستند. هدف این است تا با استفاده از الگوهای تجربه شده یا نوآورانه روایتی جذاب، تصویری شود.
استراتژی در فیلمنامهنویسی به روشها و تکنیکهایی اطلاق میشود که برای ایجاد داستان جذاب و پویا در فیلمها مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژیهای مناسب در فیلمنامه نویسی به فیلمنامه نویسان کمک میکنند تا داستان خود را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند و به بینندگان پیام خود را بهتر منتقل کنند. استراتژیهای مختلفی در فیلمنامه نویسی وجود دارد که برای ایجاد داستان جذاب و پویا مورد استفاده قرار میگیرند. این استراتژیها شامل استفاده از ساختار داستان، شخصیتها، تنش و تعارض، نمادگذاری، موسیقی، تصویرسازی و... هستند. هدف از استفاده از استراتژیهای فیلمنامه نویسی، ایجاد داستانی جذاب، پویا و بازتابدهنده واقعیتهای زندگی است.
ج: استراتژی و مدیریت استراتژیک در سینما، به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه صنعت فیلم، به بررسی روشها و راهکارهایی میپردازد که صنعت سینما برای حفظ و توسعه خود به آن نیاز دارد. در واقع، سینمای استراتژیک با تمرکز بر تحلیل بازار، رقابت، نوآوری و تغییرات فناوری، به سینماگران کمک میکند تا بتوانند با توجه به شرایط موجود در بازار، راهکارهای مناسبی را برای موفقیت در صنعت سینما متناسب با محیط فعالیت پیشنهاد دهند.