کد خبر: 910875
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۳
شهید مرتضی مطهری(ره):
امیرالمؤمنین با خوارج در منتهی درجه‌ی آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آن‌ها رعیتش؛ هر گونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود، اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه‌ی آنان را از بیت المال قطع نکرد، به آن‌ها نیز همچون سایر افراد می‌نگریست. این مطلب در تاریخ زندگی علی عجیب نیست، اما چیزی است که در دنیا کمتر نمونه دارد. آن‌ها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده‌ی آزاد با آنان روبرو می‌شدند و صحبت می‌کردند، طرفین استدلال می‌کردند، استدلال یکدیگر را جواب می‌گفتند.

شاید این مقدار آزادی در دنیا بی سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. می‌آمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه‌ی علی پارازیت ایجاد می‌کردند. روزی امیرالمؤمنین بر منبر بود. مردی آمد و سؤالی کرد. علی بالبدیهه جواب گفت. یکی از خارجی‌ها از بین مردم فریاد زد: «قاتَلَهُ اللّهُ ما اَفْقَهَهُ» (خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است!). دیگران خواستند متعرضش شوند، اما علی فرمود: رهایش کنید، او به من تنها فحش داد.

خوارج در نماز جماعت به علی اقتدا نمی‌کردند، زیرا او را کافر می‌پنداشتند. به مسجد می‌آمدند و با علی نماز نمی‌گزاردند و احیاناً او را می‌آزردند. علی روزی به نماز ایستاده و مردم نیز به او اقتدا کرده‌اند. یکی از خوارج به نام ابن الکَوّاء فریادش بلند شد و آیه‌ای را به عنوان کنایه به علی، بلند خواند:

«وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَی اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ اَلْخاسِرِینَ.» [۱]

این آیه خطاب به پیغمبر است که به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحی شد که اگر مشرک شوی اعمالت از بین می‌رود و از زیانکاران خواهی بود. ابن الکوّاء با خواندن این آیه خواست به علی گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام می‌دانیم، اول مسلمان هستی، پیغمبر تو را به برادری انتخاب کرد، در لیلة المبیت فداکاری درخشانی کردی و در بستر پیغمبر خفتی، خودت را طعمه‌ی شمشیر‌ها قراردادی و بالأخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست، اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوی اعمالت به هدر می‌رود، و، چون تو اکنون کافر شدی اعمال گذشته را به هدر دادی.
 
علی در مقابل چه کرد؟! تا صدای او به قرآن بلند شد، سکوت کرد تا آیه را به آخر رساند. همینکه به آخر رساند، علی نماز را ادامه داد. باز ابن الکوّاء آیه را تکرار کرد و بلافاصله علی سکوت نمود. علی سکوت می‌کرد، چون دستور قرآن است که:

إِذا قُرِئَ اَلْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا [۲]

هنگامی که قرآن خوانده می‌شود گوش فرا دهید و خاموش شوید؛ و به همین دلیل است که وقتی امام جماعت مشغول قرائت است مأمومین باید ساکت باشند و گوش کنند.

بعد از چند مرتبه‌ای که آیه را تکرار کرد و می‌خواست وضع نماز را بهم زند، علی این آیه را خواند:

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اَللّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ اَلَّذِینَ لا یُوقِنُونَ [۳]

صبر کن، وعده‌ی خدا حق است و فرا خواهد رسید. این مردم بی ایمان و یقین، تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند. دیگر اعتنا نکرد و به نماز خود ادامه داد. [۴]
______
پینوشت:
[۱] زمر/۶۵.
[۲] اعراف/۲۰۴.
[۳] روم/۶۰.
[۴] شرح ابن ابی الحدید، ج.۲ ص.۳۱۱.
 
منبع: کتاب جاذبه و دافعه علی(ع)، صفحه‌ی ۱۲۳
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر