یکی از محورهای برنامهریزی جریان تجدد در فضای فکری عصر پهلوی، ترویج شبهات دینی و نقد عقاید سنتی و نفی آنان به صورت کلی و با ایجاد تردید در حقانیت معارف شیعی با هدف تضعیف مذهب شیعه به عنوان «مکتب اعتراض به وضع موجود» و «مهمترین دشمن پروژه استعمار» بود؛ لذا طیفی از متجددین مأموریت ویژه داشتند تا همصدا با جریانات نوپای تکفیری که عقاید شیعه را باطل و مشرکانه میدانند، اصول امامیه را زیر سؤال ببرند. نوشتههای احمد کسروی در عصر پهلوی یکی از بارزترین نمونههای بروز این جریان است.
اسرار هزارساله
در ادامه این جریان و در اوایل دهه ۱۳۲۰ یکی از درسخواندگان حوزه علمیه قم به نام علیاکبر حکمیزاده که فرزند یکی از علمای بزرگ قم نیز بود، کتابی تحت عنوان اسرار هزارساله منتشر نمود که در آن با تأثیرپذیری از نوشتهجات کسروی، تلاش نموده بود این عقاید را در میان طلاب و حوزههای علمیه ترویج نماید و اصول شیعه را سرشار از خرافات توصیف کند.
نویسنده این کتاب در مقدمه مطلب خود هدفش را انحرافزدایی و پاک کردن دین اسلام از دامن شرک عنوان کرده است و به موارد و مصادیقی در کتاب اشاره دارد که از نظر وی تحریفاتی است که مسلمانان در دین پیامبر وارد کردهاند.
حکمیزاده میگوید نسخههایی از این کتاب را در سال ۱۳۲۲ برای برخی از روحانیون و علما ارسال و در آن ۱۳ سؤال درباره دین مطرح نموده است، اما از علمای قم پاسخی دریافت نکرده و لذا این مطالب را در نشریه آیین اسلام منتشر ساخته است. او درباره علت نامگذاری کتاب چنین مینویسد: «میگویید هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و زبانش دوختند، میگویم این چگونه اسراری است که تنها به مردمان زودباور و بیسواد حق دارید بگویید و نشان دهید ولی پای مردمان دقیق و کنجکاو که به میان میآید، انگار جزو اسرار میشود. اگر سر است به هیچکس نباید گفت و اگر نیست، باری یکبار آن را در چنین مجلسی آشکار کنید.»
این در حالی است که برخی از سؤالات مطرح شده توسط نویسنده کتاب قبلاً بارها بهکرات به عنوان شبهات دینی در آثار روشنفکران دینستیز معاصر وی یا پیش از او (افرادی نظیر شریعت سنگلجی) نوشته شده و پاسخ گرفته بودند؛ شبهاتی نظیر موارد زیر:
- آیا خواستن حاجت از پیامبر و ائمه یا اعتقاد به شفا گرفتن از امامان شرک نیست؟
- آیا استخاره جزو خرافات ساخته شده به دست شیعیان نیست؟
- چرا از امامت و ائمه در قرآن با وجود این همه اهمیتی که شیعه برای آن قائل است سخنی به میان نیامده است؟
- اگر ثواب هر کاری به میزان عملی است که انجام میدهیم پس ذکر پاداشهای بسیار زیاد توسط روایات و احادیث شیعه برای اعمال مختصری همچون زیارت عاشورا یا عزاداری چه معنا دارد؟
- در روایات شیعه احادیثی وجود دارد که با علم این روزگار ما نمیسازد. پس آیا نمیتوان ادعا کرد اعتقادات شیعه با عقل در تعارض است؟
همانطور که مشاهده میشود، همه مواردی که در بالا ذکر شد پرسشها و شبهات جدیدی در دین شیعه نیست و سالیان زیادی قبل و بعد از انتشار این کتاب همواره از سوی دینستیزان مطرح شده و هر بار جوابهای درخوری را نیز از سوی علما و به صورت علمی دریافت کرده است.
اما شاید مهمترین مباحثی که این کتاب برای نخستین بار مطرح ساخته مشابهاتی جدید و ناظر به آینده حکومت ایران و جامعه شیعه است؛ مسائل و پرسشهای سیاسی مخصوصاً درباره نقش فقیهان در حکومت است. چنین پرسشهایی تا قبل از این کمتر مطرح بودند و شرایط اجتماعی پس از خلع رضا شاه و آغازگری حرکت اصلاحی و بعد از انقلاب برخی فقها و در رأس آنها امام خمینی در زمینه فرهنگسازی و ضرورت نقشآفرینی فقها در اداره حکومت اسلامی باعث طرح شبهاتی همچون موارد زیر از سوی برخی جریانهای ضددینی گردید:
مجتهدین چرا در عصر غیبت خود را نایبان امام معصوم میدانند و حدود این نیابت تا کجاست؟ آیا فقیرها معتقدند وظیفه حکومت را نیز در عصر غیبت به عهده دارند؟
حضرت امام خمینی (ره) در آن دوره که این کتاب به نگارش درمیآمد، از اساتید بنام حوزه علمیه بوده و کرسی درس اخلاق داشتند. ایشان پس از آن که متوجه شدند برخی از طلاب قم به مباحث و نقد کتاب اسرار هزارساله مشغولند این کتاب را تهیه نموده و کوشیدند تا به صورت علمی به ادعاهای مطرح شده و شبههبرانگیز در آن پاسخ گویند. کتاب کشفالاسرار امام خمینی در واقع پاسخ به کتاب اسرار هزارساله است که در آن موضوعات مختلفی خصوصاً پیرامون اجتماعیات اسلامی بیان شده است. این کتاب که در مدت زمان کوتاهی به دست امام خمینی نگاشته شد به صورت بسیار عمیق و متفکرانه و با پرهیز از تنشهای سطحی و عوامانه به صورت علمی مطالب را نقد کرده و پاسخ داده است.
شاید کتاب کشفالاسرار امام خمینی را بتوان یکی از قدیمیترین اسناد مبارزه امام با حکومت طاغوت نیز دانست که در آن علاوه بر پاسخگویی به شبهات اعتقادی برای نخستین بار، نگرش سیاسی و اجتماعی خود را نیز تا قبل از تألیف ولایت فقیه تحریر نمودهاند. ایشان در زمانی که حوزه علمیه از فضای روشنفکران فاصله داشته و به جای پاسخ به انتقادات و شبهات، بیشتر به نفی و تکفیر صاحبان عقاید ضاله و پرهیز دادن جامعه از خواندن این کتب اهتمام داشت، درصدد برآمد تا زمینه هدایت جامعه را از مسیر روشنگری و مقابله به مثل فعال بر عهده گیرد؛ به گونهای که این نهضت در سالهای بعد تأثیر زیادی بر علمای حوزه علمیه و مخصوصاً شاگردان ایشان همچون شهید مطهری و بهشتی گذاشت که در جهاد علمی و مبارزه با عقاید انحرافی به روشنگری و شبههزدایی میپرداختند و توجه ویژهای به مسئله اسلام و مقتضیات زمان داشتند.
سیاست در کشفالاسرار
همانگونه که بیان شد یکی از ویژگیهای کلیدی کتاب کشفالاسرار امام خمینی بیان سیاسی مسئله حکومت در دیدگاه و تفکر فقهی ایشان است. به طور کلی پیرامون مسئله حکومت و دولت دو نوع نگاه ایجابی و سلبی ارائه مینماید.
در نگاه سلبی ایشان به مفهوم حکومت طاغوت و رد آن میپردازند. در نگاه ایشان هر حکومت بشری که از حیث استناد متصل به حکم خداوند نباشد مردود است و نباید ولایت آن را پذیرفت. ایشان حکومتهای مختلف بنا شده بر اساس پایههای فکری غیرالهی را نام میبرند و نهایتاً مخرج مشترک همه را طاغوتی بودن میدانند: «هیچ فرق اساسی میان مشروطه، استبداد و دیکتاتوری و دموکراسی نیست، مگر در فریبندگی الفاظ و حیلهگری قانونگذارها.»
از نظر ایجابی حضرت امام اعتقاد خود را اینگونه بیان مینمایند که، چون فقط خداوند قدرت مالکیت و تملک دارد جز او نمیتوان کسی را صاحب حکومت دانست و خواه ناخواه باید از او پیروی کرد. تصرف به ولایت خداوند بر حکومت بشر از نگاه امام نتیجهای قهری و عقلانی است که آیات قرآن نیز بر همین مسئله صحه میگذارند.
امام خمینی (ره) با این مقدمات مسئله حکومت در زمان غیبت را مطرح میکنند و میکوشند شبهه مطرح شده در کتاب اسرار هزارساله مبنی بر اینکه حق فقیه برای حکومت هیچ سند و سند روایی ندارد را مورد انتقاد قرار دهند. ایشان نمونههایی از احادیث و آیات قرآن را بیان میکنند که مستقیماً به مسئله حکومت و ولایت در زمان نبود انبیا و رسولان میپردازد و ضمن استدلال روایی با تشریح احکام اسلامی به جنبههای اجتماعی فراوان آن این اعتقاد که قلمرو اسلام فقط در حدود بعد فردی زندگی افراد مسئولیت دارد را با اکثر احکام الهی در تعارض معرفی میکنند: «قانون اسلام در طرز تشکیل حکومت و وضع قانون مالیات و وضع قوانین حقوقی و جزایی و آنچه مربوط به نظام مملکت است (از تشکیل قشون گرفته تا تشکیل ادارات) از هیچ چیز فروگذار نکرده است.» ایشان در جای دیگر مینویسند: «اساس حکومت بر قوه قضاییه و قوه مجریه و بودجه بیتالمال است و برای بسط سلطنت و کشورگیری بر جهاد و برای حفظ استقلال کشور و دفع هجوم اجانب بر دفاع امت. همه اینها در قرآن حدیث اسلام موجود است.»
امام و ولایت فقیه
در ادامه ضرورت دخالت و نقشآفرینی روحانیت در عرصه اجتماعی و حکومتداری ایشان وارد مبحث ولایت فقیه میشوند و در پاسخ به شبهه مطرح شده در کتاب انسان هزارساله موضوع ولایت فقیه در روایات اسلامی را عنوان میکنند که در آیات قرآن نیز اصل این موضوع در آیه اولوالامر مورد اشاره قرار گرفته است. ایشان مینویسند: «خدای تعالی در این آیه تشکیل حکومت را [اشاره]داده است... و، چون بر تمام امت واجب کرده اطاعت از اولوالامر را، ناچار باید حکومت اسلامی یک حکومت بیشتر نباشد.
سپس ایشان استناد میکنند که فردی باید مصداق اولوالامر قرار گیرد که لیاقت و ویژگیهای مد نظر خداوند را برای تصدی حکومت داشته باشد و آشنا به قواعد خداوند و حکومت دین باشد لذا برداشت سنتی برخی را مبنی بر اینکه پادشاهان جانشینان خداوند و ظل الله هستند مورد انتقاد قرار میدهد و نهایتاً اشاره میدارد که به جز فقیه آگاه به زمانه کسی نمیتواند این مسئولیت الهی را عهدهدار گردد.
ایشان ایده ولایت فقیه را در کشفالاسرار اینگونه با علوم سیاسی و قوای حاکمه امتزاج میدهند: «ما میگوییم اگر آن حکومت حق خدایی، عادلانه بخواهد تشکیل شود، باید مجلس از فقها... تشکیل شود و در مجلس قوانین آسمانی طرح شود و در کیفیت عملی شدن آن بحث شود و دولت قوه اجرای آن باشد. منظور از حکومت فقیه آن است که فقیه باید نظارت در قوه تقنینیه و در قوه مجریه مملکت اسلامی داشته باشد، زیرا قانونی را که عقل و دانش میپذیرد و حق میداند، غیر از قانون خدایی نیست.»
همین تعاریف مکتوب امام از ولایت فقیه در کتاب کشفالاسرار که نزدیک به سه دهه بعد رنگ و بوی عینی به خود بخشید، نشان میدهد امام بر خلاف تصویرسازی برخی که میکوشند چنین بنمایانند که ایشان در ابتدا اعتقاد به ولایت فقیه به عنوان ناظر سه قوه نداشتند و تنها به عنوان یک ایدئولوگ به جایگاه ولایت فقیه اشاره داشتهاند کاملاً نقش فعالی برای ولی فقیه قائلند.
مجموعاً کتاب کشفالاسرار را باید کتاب مهمی در جریانسازی سیاسی امام خمینی و شروع نهضت ایشان توصیف نمود و از رویکرد امام نسبت به شبهات مطرح شده در کتاب اسرار هزارساله چنین برمیآید که ایشان کاملاً معتقد به گفتوگو و تناظر آرا و افکار بوده و رویکرد تکفیری صرف بدون شبههزدایی و پاسخگویی علمی را نمیپسندند. خروجی کشف الاسرار ایده ولایت فقیه است که بعداً توسط امام پرورش یافته و به عنوان الگویی اجرایی به عنوان جایگزین نظام طاغوت در کشور ایران استقرار یافت.