تاریخ در حال تکرار شدن است. این جمله را بارها شنیدهایم و اگر دقت کنیم، بارها دیدهایم! همین چند روز پیش، در حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز، تاریخ داشت تکرار میشد. یادمان آورد که ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، ۳۸ سال پیش، یک نفر که صفت عفلقی را یدک میکشید (میشل عفلق بنیانگذار حزب بعث بود؛ از این رو صدام را عفلقی مینامند) حداقل ۱۰ پایگاه هوایی و فرودگاه کشورمان را با دهها فروند جنگندهاش بمباران کرد. چند ساعت بعد هم با ۱۲ لشکر تمامعیار که بیشتر آنها زرهی بودند، حریم مرزهای بینالمللی ایران و عراق را زیر پا گذاشت و هجومی همهجانبه را آغاز کرد؛ حملهای ناجوانمردانه که باعث وحدت و بسیج مردم ایران شد.
حالا ۳۱ شهریور ۱۳۹۷، وقتی که سپاه و ارتش کشورمان در اوج آمادگی به سر میبرند و سالروز آغاز حماسه هشت سال دفاع مقدس را با رژه خود گرامی میدارند، یک عده که نسبتشان به عفلقیها برمیگردد، با تیراندازی به مردم بیگناه سعی کردند دیوانگی صدام را به نوع دیگری تکرار کنند، اما این کجا و آن کجا...
وقتی که صدام قصد تصرف چند روزه خوزستان را داشت، اوضاع سیاسی داخل کشور مساعد نبود. کشمکش بر سر چهار وزیر از وزرایی که بنیصدر به مجلس معرفی میکرد، همچنان ادامه داشت. ما حتی وزیر خارجه نداشتیم تا از حقوقمان در برابر هجوم دشمن بعثی دفاع کند. ارتش، مشخصاً لشکر ۹۲ زرهی اهواز که رکن اصلی محافظت از مرزهای تخت و بدون مانع طبیعی خوزستان را برعهده داشت، گزارش میداد که صدها نیروی پرسنلی اعم از کادر و وظیفه کم دارد. کمی بالاتر برخی یگانهای زبده سپاه و ارتش درگیر مناقشه کردستان بودند. با این وجود ایمان و شور انقلابی مردم ایران، تمام کاستیها را جبران کرد و رژیم بعث عراق را به باتلاقی فروکشید که هرگز از آن به سلامت بیرون نیامد.
اما اکنون، در حالی که چهار دهه از عمر نظام اسلامی گذشته است و ذیل رهبری هوشمندانه و قدرتمند، رزمندگان کشورمان چتر امنیتی خود را در سواحل مدیترانه گستراندهاند، یک عده باز همان دیوانگی صدام را تکرار کردند. شلیک به مردم بیگناه که بعثیها از روز اول جنگ به آن چنگ زدند، شیوه عفلقیها، تکفیریها، ضدانقلاب و همان دشمنانی است که همگی از شنل استکبار جهانی بیرون میآیند و با شعار هدف وسیله را توجیه میکنند، دست به هر جنایتی میزنند.
اگر با تمام کاستیهای اوایل انقلاب، یک ارتش تمامعیار نتوانست هیچ موفقیتی در حمله غافلگیرانه خود به ایران به دست بیاورد، معلوم نیست اخلاف عفلقیهای رو به انقراض، با کدام عقل و تدبیری به چنین حملات سخیفانهای دست میزنند. آنها با دیوانگیهای خود حافظه ملت بزرگ ایران را به یاد روزهای باشکوه خود میاندازند. به دورانی که در برابر قدرتنمایی تمام قد صدام، امام خمینی با اطمینان و آرامشی که از یک مرد الهی برمیآید، گفتند: «دزدی آمده، سنگی انداخته و فرار کرده است.» حالا در برابر ترقهبازی یک عده از تروریستهای عفلقی چه میتوان گفت: جز اینکه باید طعم دیوانگی خود را با رنج و عذاب پس بدهند و هر روز مراقب باشند تا مبادا موشکهای نقطهزن سپاه، چون ابابیل بر سرشان فرود آید؟ یا بترسند از روزی که تکاورهای ارتش آنها را در خواب غافلگیر کنند!
تاریخ در حال تکرار شدن است. ملت ما شهدای خردسالی، چون محمدطاها اقدامی را بسیار دیدهاند. مگر نه آنکه در حمله به مدارس شهر خرمآباد، میانه و... کودکان و نوجوانان بسیاری شهید شدند. مگر نه آنکه خرمشهر از آن رو خونینشهر شد که بسیاری از غیرنظامیهای آن فرصت فرار نیافتند، اما این مردم، همانها که داغها در سینه دارند، همانهایی هستند که با شهید و شهادت عجین شدهاند. آنها میدانند شعار خون بر شمشیر پیروز میشود چطور در میادین دفاع مقدس و دفاع از حرم به منصفه ظهور رسیده است. آنها ملتی هستند که مقابل ابرقدرتها قد علم کردند؛ اگرچه اکنون پشتشان را برخی مسئولان رانتخوار خالی کردهاند، اما دلشان به رهبری قرص است که کشتی ایران اسلامی را با مهارت در توفان مشکلات داخلی و خارجی هدایت میکند.
ما ایرانی هستیم. ملتی که هنرمان ایستادن در توفانهاست.