در حالي كه برخي انديشكدههاي غربي از روند رو به رشد گرايشهاي ديني و مذهبي در ميان مردم اروپا و امريكا خبر ميدهند، سينماي اروپا همچنان در آثارش يا به طور كلي مسيحيت راستين را سانسور ميكند يا در توليد مضامين ضدمسيحيت به شكلي مهارگسيخته پيش ميرود.
فيلم سينمايي «روحاني» به كارگرداني «ووچِك اِسمارزوفسكي» با موضوع تجاوز جنسي و فساد در كليسا ركورد باكسآفيس را شكسته و باعث جنجال در كشور اكثريت كاتوليك لهستان شده است. چند سالي است كه چرخش بسياري از مردم مغرب زمين به دليل عدم پاسخگويي به نيازهاي بشري از مسير تئوريزه شده سبك زندگي سكولار با ميدانداري ارزشهاي اومانيستي به سوي تقويت نگاه و انگارههاي مذهبي باعث نگراني كارگزاران و تئوريسينهاي تفكرات ضد دین را فراهم آورده است، به همين تناسب و به منظور تخريب مذهب در جوامع غربي و به خصوص اروپايي، آثار و اقدامات فرهنگي- هنري متكثر و البته متواتري طراحي و اجرا ميشود. توليد فيلمي مانند «روحاني» كه نشان دهنده نمايش تجاوز جنسي و فساد در كليساي كاتوليك توسط كشيشان است براي لجن مال كردن خاستگاه مسيحيت ساخته شده، اين فيلم به خاطر فروش بسيار زيادش در كشوري با گرايش مسيحيت كاتوليك ركورد باكس آفيس را به نفع خودش ميشكند.
با توجه به اهميت نشانه شناسي و اثر گذاري جميع اتفاقات زماني و مكاني همزمان با اكران اين فيلم براي رسيدن به يك تحليل دقيقتر، چند نكته قابل مهم مينمايد و البته قابل تأمل است. اول اينكه اين فيلم در كشوري مثل لهستان اكران شده كه اكثريت جمعيت آن را كاتوليكهاي مسيحي نسبتاً معتقد تشكيل داده اما در كمال تعجب با سرعت بالايي موفق ميشود ركورد اكران اوليه را بشكند و طي دو هفته اكران پس از فيلم «آواتار»ساخته جيمز كامرون كه در سال ۲۰۰۹ به عنوان پرفروشترين فيلم تاريخ سينماي جهان تبديل شد، قرار بگيرد.
نكته ديگر اينكه زمان اكران اين فيلم تقريباً مصادف بود با دادگاهي كه در آن پرونده يك كشيش كليساي كاتوليك متهم به تجاوز به دختر بچهاي ۱۳ ساله به جريان ميافتد. اين در حالي است كه تهيهكنندگان اين فيلم نيز ادعا ميكنند داستان فيلم بر اساس رويدادهاي واقعي ساخته شده است. فيلم حاوي شواهدي از بازماندگان تجاوز جنسي و نيز كشيشي است كه به پسربچهاي كم سن و سال تجاوز كرده است.
چند سالي است كه با به بنبست رسيدن اغلب دستورالعملهاي ليبراليستي و اومانيستي در جوامع غربي، مردمان بسياري در حال رجعت به الگوها و دستورات مذهبي براي پاسخگويي و مرتفع نمودن نيازهاي روحي و رواني و همچنين مشكلات اجتماعي- اقتصادي و حتي سياسيشان هستند. طول موج و شدت اين رجعت فطرتگرايانه مردم خسته از پوچي سبك زندگي غربي را در ميان جوامع غربي بالاتر و بيشتر از ديگر كشورها نشان ميدهد.
با مفروض داشتن اين مسئله مهم اربابان و جريانات تأثيرگذار دنيا احساس خطر كردهاند و با تقويت و حمايت از اقدامات و آثاري كه در آنها تقويت هر گونه نگاه ديني را محكوم به بنيادگرايي، دُگم بودن، جزمي و حتي زمينهساز تروريسم نشان ميدهند سعي دارند دين را مساوي با خشونت و بداخلاقي بنمايانند و مسيحيت را زمينهساز حاكميت مجدد كليساي متحجر، خونريز و متجاوز قرون وسطی نشان بدهند. حمله به گرانيگاه اصلي مروجان اديان و مذاهب كه متوليان و چهرههاي ديني هستند در اروپا سهم بيشتري نسبت به سينماي هاليوود در امريكا دارد و گويي اين دو سينما با يكديگر تقسيم كار كردهاند. هاليوود گرايشات مذهبي مردم امريكا را به سمت مسيحيت صهيونيسم سوق ميدهد و سينماي اروپا اين گرايشات را اساساً سانسور كرده و به طرزي بيرحمانه محتوايي شيطاني از دين ارائه ميدهد، البته روند و مسير تخريب مذهب و نگاه ديني در جامعه امريكايي در كنار اقدامات پيچيده مختلف فرهنگي، با ايجاد انحراف و اعوجاج در باورها و شعائر مذهبي مسيحيت به خصوص مسيحيت كاتوليك كه جمعيت زيادتري دارند، شكل ميگيرد. تقويت نگاه مسيحيان اوانجليست يا همان مسيحيت صهيونيست يكي از مهمترين اقدامات تصميمگيران اصلي مانند كميته 300 و لابيهاي پيدا و پنهان صهيونيستي تكثير شده در لژهاي فراماسونري و گروههاي مروج سِيتِنيسم يا همان شيطانپرستهاست. در اين ميان سكوت واتيكان در برابر موج ضد مسيحيت سينماي اروپا نيز قابل تأمل است.