در پنج دهه گذشته برای زندهیاد جلال آلاحمد، یادمانهایی متنوع انتشار یافته است. بخشی از این تجلیلنامه، «به کوشش علی دهباشی» به چاپ رسیده که اثری که هماینک از آن سخن میرود، یکی از آنهاست. کوششگر در دیباچه این یادنامه ادعا کرده این مجلد، اولین جلد از یک مجموعه چهارجلدی است که ظاهراً وی امکان انتشار سه جلد بعدی را در سالهای بعد نیافته است. وی در مقدمه مینویسد: «نزدیک به سه دهه از خاموشی جلال آلاحمد نویسنده و روشنفکر مبرز ما میگذرد. با گذشت هر چه بیشتر زمان حضور اندیشههای وی در عرصه فکر و نقد مسائل اجتماعی بهویژه رابطه ما با غرب، روشنفکران و وظایف آن، آزادی قلم و... بیشتر و بحثانگیزتر مطرح میشود. از فردای تشکیل جمهوری اسلامی که تحقق برخی از نظریههای آلاحمد به نوعی در برداشت جنبه سیاسی و اجتماعی دکترین وی مورد توجه قرار گرفت شاید بتوان گفت که جنبه ادبی شخصیت و آثار وی در حاشیه قرار گرفت. حضور جلال آلاحمد در جریانات روشنفکری دهههای ۳۰ و ۴۰ نمودار شرف و حیثیت جامعه روشنفکران بود؛ مردی که تمامی حجم درد و عظمت رهبری روشنفکران زمان خویش را بر دوش کشید و در ۴۶ سالگی دیگر تاب نیاورد و خاموش گشت.
۴۶ سال زندگی کرد و در این میان نزدیک به ۳۰ سال نوشت و حدود ۵۰ اثر از خود باقی گذاشت. این بخشی از کارنامه زندگی جلال است. جلال آلاحمد روشنفکری بود که حتی مخالفانش در وطنپرستی و عشق او به فرهنگ ملی ایران تردید ندارند. نوشتن برای او عبادت بود. زبان و قلبش صریح بود و صراحتی که در کمتر کسی میتوان سراغ گرفت. زندهیاد جلال آلاحمد با عشق به حقیقت زیست. زندگی ادبی و اجتماعیاش سراسر است از این شفتگی بهحق و تا آخر عمر خویش اینچنین زیست. آثار جلال آلاحمد و زندگی پرفراز و نشیبش آنچنان گسترده و گوناگونند که پرداختن به تمامی جنبهها، در حوصله این صفحات نمیگنجد».
دهباشی در بخشی دیگر از این دیباچه درباره پیشینه تلاش خود برای جمعآوری این یادنامه مینویسد: «تنظیم و تدوین یادنامه جلال آلاحمد را از شهریور ۱۳۵۶ آغاز کردم. در این کار پژوهشی آنچه برای راقم این سطور اهمیت داشت، گردآوری مجموعه آرا و عقاید منتشر شده و نشده درباره وی بود. حضور فعال و پویای آلاحمد در صحنههای سیاسی- ادبی، به قضاوتهای گوناگون منجر شده است و هر کس در زمانی و از موضعی، با لحنی خاص خویش از جلال یاد کرده است.
یادنامه حاضر که جلد اول از مجموعه چهار جلدی است حاوی بخشی از مقالات درباره زندگی و آثار آلاحمد است. مجلدات دوم و سوم صرفاً اختصاص دارد به مقالات و مصاحبههایی که برای اولین بار درباره آلاحمد چاپ میشود و جلد چهارم اختصاص دارد به ترجمه مقالات نویسندگان و متفکرانی که به زبانهای دیگر درباره آلاحمد نوشتهاند که کار ترجمه مقالات از زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و عربی پایان یافته و هشت مقاله از زبان روسی در دست ترجمه است».
درصدر این اثر، زندگینامه خودنوشت جلال که وی آن را برای ناشر آلمانی آثار خویش نگاشته نیز آمده است. او در بخشی از این بیوگرافی آورده است: «در خانوادهای روحانی (مسلمان- شیعه) برآمدهام. پدر و برادر بزرگ و یکی از شوهرخواهرهایم در مسند روحانیت مردند و حالا برادرزادهای و یک شوهرخواهر دیگر روحانیاند و این تازه اول عشق است که الباقی خانواده همه مذهبیاند، با تک و توک استثنایی. برگردان این محیط مذهبی را در «دید و بازدید» میشود دید و در «سه تار» و گله به گله در پرت و پلاهای دیگر...».