کد خبر: 934700
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۰۲:۰۲
وقتی هویت خود را با ظاهر گره می‌زنید ارتباطات شما ناپایدار می‌شود
وقتی به ظاهر خود بیش از اندازه توجه می‌کنید طوری که خود واقعی را در زیر صورتک‌های متعدد و بی‌پایان پنهان می‌کنید، نمی‌توانید در یک ارتباط سالم و پایدار برای بلندمدت بمانید، چون نقش بازی کردن و خود را طور دیگری جلوه دادن خیلی زود رنگ می‌بازد و تغییر می‌کند و آسیب آن متوجه خودتان می‌شود
دکتر مریم رئوفی- روانشناس: زیبایی یکی از عوامل جذب در ارتباطات انسانی به شمار می‌رود و می‌تواند در شروع یک ارتباط به عنوان یک ابزار مطرح شود. از آنجا که انسان‌ها دریافت‌های اولیه خود را از یکدیگر از طریق حواس پنج‌گانه دریافت و بعد این اطلاعات را ارزیابی و تجزیه و تحلیل می‌کنند و در مرحله بعد با منطق و عقل و استدلال وارد یک رابطه می‌شوند، هر انسانی می‌تواند تحت تأثیر حواس پنج‌گانه خود از فردی که با آن روبه‌رو می‌شود به یک برداشت دست یابد. به عنوان مثال چشم انسان ابتدا ظاهر مخاطب را می‌بیند و گوش صدای وی را می‌شنود، بینی بوی او را استشمام می‌کند و ارزیابی اولیه از فرد تحت تأثیر این بازخورد‌ها صورت می‌گیرد بعد رفتار‌های طرف مقابل تحت تأثیر برداشت اولیه یا مسائل دیگر ارزیابی می‌شود، اما مشکل از جایی شروع می‌شود که زیبایی و ظاهر از یک عامل سطحی و شروع‌کننده فراتر رفته و جای عوامل عمیق و هدفمند را بگیرد، تا جایی که افراد دست به تغییر شکل چهره خود می‌زنند.

آیا چهره بی‌نقص ارتباط بی‌نقص‌تری ایجاد می‌کند؟

در هر برخوردی می‌توان با «چشم‌نوازی» تأثیرگذاری فوری و زودبازده و سطحی را ایجاد کرد. بسیاری از افراد گرایشات زیادی به سمت پیدا کردن عامل زیبایی به عنوان یک ابزار ارتباطی تأثیرگذار دارند و از طرف دیگر وقتی به عنوان یک نگرش در بین آحاد جامعه گسترش می‌یابد، هر کسی که وارد هر ارتباطی اعم از اجتماعی، خانوادگی و شغلی می‌شود، انتظار دارد چهره‌های بی‌عیب و نقص را ببیند و ارزیابی او اینگونه می‌شود که چهره بی‌نقص می‌تواند ارتباط بی‌نقص‌تری ایجاد کند، اما این نگاه یک نگرش تک‌بعدی است. البته تبلیغات هم به این مسئله دامن می‌زند. بنگاه‌های فروش اجناس مختلف از این ابزار برای فروش و عرضه محصولات خود استفاده می‌کنند و ذهن افراد را در این نگرش تقویت می‌کنند تا افراد جامعه به این باور برسند که برای ارتباط با سایر همنوعان خود به اولین عوامل برخورد که همان زیبایی ظاهری است متوسل شوند و چاره کاستی‌های ارتباطی و تأثیرگذاری بر یکدیگر را در استفاده از قدرت بی‌نقص بودن ظاهر ببینند. به غیر از پوشش و استفاده از محصولات آرایشی که می‌تواند در این مقوله جا بگیرد آنچه در بین افراد جامعه اشاعه یافته تغییراتی است که می‌توان در بدن و چهره ایجاد کرد و با ظاهر فریبنده‌تر در بین دیگران ظاهر شد و این یکی از دلایل روآوری افراد به سمت جراحی‌های صورت و تغییر در اندام و بدن است.

داستان نقص و بی‌نقصی پایان ندارد

تفکر زیبا بودن و بی‌نقصی اگرچه در ابتدا نمود خوبی دارد، اما افراط در آن تبدیل به یک نوع کمال‌گرایی و وسواس فکری می‌شود. این اختلال می‌تواند تمام انرژی مثبت انسان را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و وی را از اقدامات مفید دیگر در زندگی بازدارد. توجه به زیبایی ظاهری و ایجاد تناسب در پوشش و آرایش صرفاً تا آنجا می‌تواند مثبت باشد که تأثیرگذاری اولیه را ایجاد کند و افراد را در برخورد‌ها موجه جلوه دهد، که شامل نظافت، هماهنگی پوشش و رنگ سادگی و زیبایی اولیه است، اما اگر فرد به آنجا برسد که نتواند خود را به استانداردی که به وی تلقین شده یا تصویری که خود را در آن ایده‌آل می‌بیند برساند، قادر نخواهد بود از مواهب زندگی لذت ببرد و گرفتار وسواس رسیدن به آن تصوری می‌شود که فکر می‌کند کمال مطلوب اوست و این به عنوان یک بیماری فرد را دچار اضطراب و احساس نارضایتی از خود کرده و زندگی او را احساس ناخوشایندی دربرمی‌گیرد. این موضوع می‌تواند اعتماد به نفس افراد را تا حد زیادی پایین بیاورد؛ چراکه فرد هویت و شخصیت خود را وابسته به آن تصویر ذهنی ایده‌آل می‌بیند و نمی‌تواند از آن دست بردارد تا زمانی که به آن شکل دلخواه برسد. البته تصور نقص به پایان نمی‌رسد و فرد هر از گاهی تصویر خود را تغییر می‌دهد و این نگرش فرد را وامی‌دارد تا تغییرات دیگری در خود ایجاد کند. این مسئله عواقب بسیاری برای شخص دارد که هزینه سنگین مادی کمترین آن است. در چنین وضعیتی شخص به جای صرف کردن این هزینه برای ایجاد تفریحات خوشایند در زندگی تمام تمرکز خود را روی این موضوع می‌گذارد و سعادت و خوشبختی خود را در این مقوله قرار می‌دهد. آسیب دیگر این وضعیت می‌تواند عوارض جسمانی حاصل از جراحی‌های متعدد باشد. بسیاری از افراد دچار ناراحتی‌های جسمانی ناشی از این جراحی‌ها شده‌اند که هم هزینه روانی و مادی دارد و هم اینکه ممکن است احساس مطلوب بودن را برای فرد نداشته باشد و به عمل‌های دیگری روی آورند.

تبلیغات هم از قافله عقب نمی‌ماند

وقتی شخصی به این تغییر در ظاهر خود اقدام می‌کند و خود را در معرض دید سایرین قرار می‌دهد حالا چه موفق باشد یا خیر دیگران را هم به این فکر وامی‌دارد که چرا ما انجام ندهیم، زیرا یکی از ویژگی‌های انسان تقلیدکنندگی است. انسان‌ها زیبایی را دوست دارند، می‌خواهند از بقیه عقب نمانند و دوست دارند شبیه هم باشند. این نگرش‌ها موجب می‌شود که دستگاه‌های تبلیغاتی هم از قافله عقب نمانند و روز‌به‌روز دامنه تبلیغات خود را گسترده‌تر کنند و در انتها با جامعه‌ای مواجه می‌شویم که اولویت زندگی یک فرد به جای امور اساسی و نیاز‌های ضروری زندگی، تهیه امکانات مالی برای تغییر چهره و اندام و ظاهر می‌شود.

هویت خود را با ظاهر گره نزنید

وقتی فردی ظاهر خود را با هویتش گره می‌زند و آن را قبول ندارد و اطرافیان هم هویت او را منوط به ظاهر تغییرشکل‌یافته‌اش می‌بینند باید در احساس ارزشمندی او به خودش شک کرد. ما در سیستم آموزشی خود نیازمند تربیتی هستیم که به انسان‌ها در درجه اول احساس ارزشمندی و احترام به خود را آموزش دهد و خانواده‌ها باید در شکل‌دهی یک هویت موفق و ارزشمند به فرزندان خود هدایت شوند که تمام نیاز‌های انسانی در آن رشد و امکان بروز داشته باشد، نه اینکه تأثیرگذاری ظاهری در اولویت قرار گیرد و سایر مواردی که می‌تواند در یک ارتباط انسانی فردی را به سوی موفقیت سوق دهد فراموش شود. انسان‌ها در یک ارتباط مؤثر، هم می‌توانند از جنبه‌های ظاهری که یکی از آن‌ها زیبایی است بهره‌مند شوند و هم از سایر مهارت‌های ارتباطی بهره ببرند که می‌تواند میزان تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد و فرد را به یک ارتباط باثبات و پایدار سوق دهد.

توجه به این نکته لازم است که هویت بارز هر فردی در سنین نوجوانی شکل می‌گیرد؛ یعنی در همان زمانی که فرد در حال عبور از مرحله کودکی به بزرگسالی است. در آن زمان نوجوان احساس می‌کند نمی‌تواند با تغییرات فاحش گذرش از کودکی به بزرگسالی کنار بیاید. به آینه‌ها بیشتر نگاه می‌کند و پذیرش تغییر در اندام و بدنش برای او دشوار است. کمک به نوجوان برای تأیید کردن خودش و شکل‌دهی به هویتش موجب می‌شود در بزرگسالی کمتر دنبال تغییر در ظاهر خود باشد. از طرف دیگر آموزش مهارت‌های ارتباطی و فنون متقاعد‌سازی که در سایه اعتماد به نفس در همان دوران اولیه زندگی یعنی از کودکی تا نوجوانی شکل می‌گیرد می‌تواند به افراد کمک کند تا برای برقرای ارتباط به شیوه‌های غیرمتعارف متوسل نشوند و از راهبرد‌های ظاهر‌سازی استفاده نکنند.

وقتی به ظاهر خود بیش از اندازه توجه می‌کنید طوری که خود واقعی را در زیر صورتک‌های متعدد و بی‌پایان پنهان می‌کنید، نمی‌توانید در یک ارتباط سالم و پایدار برای بلندمدت بمانید، چون نقش بازی کردن و خود را طور دیگری جلوه دادن خیلی زود رنگ می‌بازد و تغییر می‌کند و آسیب آن متوجه خودتان می‌شود؛ چراکه همواره نگران و مضطرب افتادن ماسک و نقشی هستید که با آن بازی می‌کنید و ماجرای ماسک‌ها و صورتک‌های بی‌نام و نشان پایان ندارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار