تقریباً ۱۰ روز بیشتر بود که پارک محل بعد از سالها رنگ تغییر و تحول گرفته بود. پارک محلی و قدیمی «ابیانه» واقع در کندروی اتوبان امام علی (ع) در منطقه ۱۴ یا همان دارالمؤمنین تهران. این پارک بیشتر از ۵۰ سال است که عصرهای بهاری و تابستان میزبان بازنشستههای محل و مامانبزرگهای قدیمی همین منطقه است. فضای محلی بودن این پارک به حدی است که هنوز خانمهای قدیمی تابستانها بساط سبزی پاککردن را به پا میکنند و به گپوگفت: میپردازند. سالها بود که همین قدیمیهای منطقه، پلههای شهرداری را بالا و پایین میکردند تا بالاخره یه حوض وسط پارک کار گذاشتند. حالا معلوم نبود بعد از سالها چه اتفاقی افتاده که دست به تغییر و تحول زدند.
محلیها ابتدا فکر کردند که اعتراضها به بار نشسته و بالاخره این پارک هم مشمول نگاه مسئولان شده است، اما با گذشت چند روز، مردم منطقه متوجه شدند که قراره اتفاقاتی فراتر از این رخ بدهد و آن هم مناسبسازی این پارک برای معلولان که تبدیل حوض کوچک پارک به حوض بزرگتر با آب نمای متحرک، جدولکشی و احداث رمپ ویژه معلولان، رنگکردن چندین جایگاه ویژه پارک ماشین معلولان و تغییررنگ موزاییکهای وسط پارک اقداماتی بود که از پارک قدیمی محل، پارک ویژه معلولان ساخت.
بالاخره روزگذشته با حضور مسئولان شهرداری محترم منطقه ۱۴ و جمعی از معلولان منطقه، پارک ابیانه به عنوان سومین پارک ویژه معلولان افتتاح شد. پارکی جز همین چهار اقدام معمولی که ذکر شد، پا را فراتر نگذاشته بود. اما با یک تیر دو نشان زده شد، هم مردم محل را راضی کردند و هم به اسم معلولان تمام شد.
البته بندگان خدا ناراضی هم نبودند. عدهای میگفتند همین که ما را دعوت کردند و یک موسیقی شاد پخش کردند، برای ما بس است؛ اما عدهای دیگر گلایههای بیشتری داشتند که در گفتوگو با خبرنگار «جوان» مطرح کردند؛ یکی از بانوان گفت: پارک ویژه معلولان یعنی چه؟ من حتی همین الان امکان استفاده از سرویس بهداشتی را نداشتم، آیا با صرف رمپ گذاشتن غیراستاندارد، پارک ویژه معلولان افتتاح میشود؟! یکی دیگر از معلولان در تأیید سخن وی گفت: شیب این رمپ را ملاحظه کنید، به حدی غیراستاندارد است که خودم به تنهایی موفق به بالا آمدن نشدم!
به سراغ مردی رفتم که در گوشه مراسم نشسته بود. نظر وی را در مورد پارک و مراسم افتتاحیه جویا شدم، ماشین ویژه معلولان کنار خیابان را نشان داد و گفت: فقط همین امروز توانستم این ماشین را ببینم. روزهای دیگر سال که امکان استفاده از وسایل حملونقل عمومی برای ما فراهم نیست، چه میشود؟!ای کاش اسم این روز را هم بردارند تا منت اقدامات انجام نگرفته هم بر سر ما نباشد.
خانم دیگری که در حال ترک مراسم بود، ضمن تشکر از افتتاح پارک گفت:ای کاش به جای این هزینهها، حمایت مادی میشدیم. من حتی برای تأمین هزینههای پوشک بزرگسال هم به مشکل میخورم؛ شغل ندارم، مسکن ندارم، سرپرست ندارم، از پوشش کمیته امداد خارجم کردند، ماههاست که بهزیستی مرا تحت پوشش قرار نداده است. حالا پارک ویژه هم نبود اتفاقی نمیافتاد!
در همین اثنا خانم معلولی پشت تریبون میگفت: دل پر دردی داریم، حال بد داریم، فرهیخته هستیم، فکر داریم، اما فیزیک سالم نداریم و این ویلچر بهترین ماشین دنیاست. نامناسب بودن فضای شهر ما را از همه چیز محروم کرده است. او با بغض کتابی را که در دست داشت، بالا برد و گفت: این کتاب را بعد از سالها به چاپ رساندیم (قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت و اسناد مرتبط) اگر از ۵۰ ماده قانونی فقط چهار مورد آن را اجرایی کنند، ما خوشبخت خواهیم شد.