اعتماد به فضای مجازی برای تبلیغ کار، خدمات و خرید و فروش لوازم همیشه سرانجام خوبی در پی ندارد. معمولاً مجرمان زیادی هستند با پرسه زدن در فضای مجازی نقشههای کلاهبرداری، سرقت و... از افرادی که در این فضا اقدام به تبلیغ برای کار، خدمات و خرید و فروش لوازم میکنند طراحی و اجرا میکنند مثل پرونده شکایت ماساژور ایرانی-تایلندی که پس از تبلیغ در گروههای تلگرامی و سایت مجازی مشتریان را به خانهاش دعوت میکرد و در نهایت در دام سارق چاقو بدست فرصتطلبی گرفتار شد، هر چند که با هوشیاری همسایهها مأموران متهم را بازداشت کردند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۸عصر روز یکشنبه زنی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت: الان من از پنجره خانهام شاهد درگیری همسایهام با مرد غریبه چاقو به دستی هستم و همسایهام از ما درخواست کمک میکند. پس از اعلام این خبر بلافاصله تیمی از مأموران کلانتری در محل حادثه که ساختمان مسکونی در حوالی خیابان جمهوری است حاضر شدند. مأموران با نشانی که زن سالخورده در اختیار آنها قرار داده بود به طبقه پنجم ساختمان رفتند که متوجه شدند دو مرد داخل خانه با هم درگیر هستند، اما هر چقدر زنگ خانه را به صدا در آوردند کسی در را باز نکرد تا اینکه مشاهده کردند پسر جوان چاقو به دستی به بالای پشتبام ساختمان فرار کرد. مأموران به تعقیب متهم پرداختند و در نهایت با شلیک چند تیر هوایی وی را بازداشت کردند و همراه شاکی که صاحبخانه بود به اداره پلیس منتقل کردند. بررسیها حکایت از این داشت شاکی مرد ماساژوری است و متهم که برای ماساژ به این خانه مراجعه کرده پس از ماساژ اقدام به سرقت لوازم مرد ماساژور میکند و همین موضوع باعث درگیری آنها میشود. صبح دیروز متهم برای بازجویی به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه۳۴ منتقل شد و مقابل قاضی علی وسیله ایرد موسی به درگیری با مرد جوان اقرار کرد.
لیسانس حقوقی که ماساژور شد
شاکی هم که در دادسرا حضور داشت در توضیح ماجرا گفت: من تایلندی الاصل هستم، اما در ایران بهدنیا آمدهام و بزرگ شدهام. چند سال قبل در رشته حقوق قبول و وارد دانشگاه شدم. هم اتاقیهایم دو نفر بودند که هر دو در رشته تربیت بدنی تحصیل میکردند و در همان دوران من از آنها حرفه ماساژوری را فرا گرفتم. من قصد نداشتم به این حرفه روی بیاورم و فقط گاهی دوستان و اقوام را ماساژ میدادم به طوریکه در این رشته حرفهای شدم. یک سال قبل بیکار شدم و تصمیم گرفتم از طریق ماساژ درآمدزایی کنم به همین سبب در گروهها و کانالهای تلگرامی و سایت دیوار و فضای مجازی شروع به تبلیغ کردم. مشتریان زیادی داشتم و از آنها برای هر جلسه بین ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان پول میگرفتم. روز حادثه یکی از اعضای گروه تلگرامی که خودش را ارشیا معرفی کرد به من پیام داد و برای ماساژ نوبت گرفت. من به او اعتماد کردم و برای ساعت ۵عصر نوبت دادم و آدرس خانهام را برای او پیامک کردم. سر ساعت ارشیا به خانهام آمد. من او را ماساژ دادم. پس از اینکه حمام گرفت گفت: تشنه است که به اتاق رفتم و برای او چای و شیرینی بیاورم که دیدم ارشیا تلفن همراه گرانقیمتم و ساعت مارکدارم را که هر دوبیش از ۳۰میلیون تومان ارزش دارند، برداشته و قصد فرار دارد. وقتی مانع او شدم چاقوی بزرگی از جیبش بیرون آورد و به طرف من حمله کرد که با هم درگیر شدیم به طوریکه دستم زخمی شد. در همین زمان با داد و فریاد از همسایهها درخواست کمک کردم که زن همسایهای با پلیس تماس گرفت و دقایقی بعد مأموران پشت در خانهام حاضر شدند. سارق با دیدن مأموران از پنجره خانهام به پشتبام فرار کرد که مأموران با شلیک گلوله او را دستگیر کردند و وسایل سرقتی را از جیبش بیرون آوردند.
فکر میکردم ماساژور زن است
متهم در ادعایی گفت: من تا دیپلم درس خواندهام و در مغازه مکانیکی پدرم کار میکنم. مدتی قبل عضو گروه تلگرامی به نام دور همی شدم. در آن گروه افراد زیادی از دختر و پسر عضو بودند و پیامهای سرگرمکننده و عاشقانهای هم رد و بدل میشد. مدتی گذشت تا اینکه یکی از اعضای داخل گروه دورهمی تبلیغ ماساژ کرد و مدعی شد که ماساژور حرفهای است که از کشور تایلند مدرک گرفته است. او نوشته بود برای گرفتن نوبت ماساژ به پیویاو پیام بدهیم. در ضمن در ادامه هم نوشته بود بار اول رایگان است و، اما هزینه آن برای نوبتهای بعدی هر جلسه بین ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان است. وقتی عکس پروفایل او را دیدم فکر کردم ماساژور زن است و به همین خاطر وسوسه شدم و برای او پیام دادم که نیاز به ماساژ دارم و درخواست نوبت کردم. دقایقی بعد او به من پیام داد و آدرس خانهاش را برای من فرستاد و برای ساعت ۵عصر به من نوبت داد.
با دیدن مرد ماساژور شوکه شدم
بلافاصله به طرف آدرس داده شده به راه افتادم و سر ساعت ۵ عصر در خانه او رسیدم و زنگ خانه را به صدا در آوردم. پس از اینکه از پشت آیفون خودم را معرفی کردم از من خواست به طبقه پنجم بروم. وقتی در خانهاش را باز کرد با مرد جوان خارجی روبهرو شدم که به راحتی فارسی صحبت میکرد. خیلی شوکه شده بودم، چون انتظار داشتم ماساژور زن جوانی باشد. از طرفی هم او در خانه را قفل کرده بود و راهی برای برگشت نداشتم. روی چوب لباسی تعداد زیادی لباس مردانه با سایزهای مختلف بود که ترس مرا بیشتر کرد و خیلی نگران شدم. پس از این روی مبل نشستم که مرد خارجی برای آوردن کلوچه به اتاق دیگری رفت و با تلفنش در حال حرف زدن بود که تصمیم گرفتم فرار کنم. من ساعت مچی او را برداشتم و به طرف در رفتم، اما در قفل بود که کلید را اشتباه چرخاندم و داخل قفل شکست و همین لحظه مرد ماساژور وارد پذیرایی شد که با چاقوی بزرگی او را تهدید کردم و تلفن همراهش را گرفتم که با هم درگیر شدیم و همسایهها متوجه شدند و موضوع را به پلیس خبر دادند.
من قصد سرقت نداشتم، اما نمیدانم چرا وسایل او را برداشتم و فرار کردم. متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی در اختیار مأموران قرار گرفت.