کد خبر: 940342
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۰۲:۱۶
بررسی حیات علمی شاخص شاگردان شهید آیت‌الله سیدباقر صدر
درخصوص فعالیت‌ها و آثار علمی شهید آیت‌الله حکیم علاوه بر آثار متعدد در حوزه علوم قرآنی و تفاسیر سوره‌های مختلف قرآن، باید به آثار مهمی اشاره کرد که مبتنی بر فقاهت نوین و با نگاه به التزامات جدید اسلامی و اقتضائات جامعه نگاشته است
محسن مطلق
سرویس اندیشه جوان آنلاین: آیت‌الله شهید سیدمحمد باقر صدر، ازجمله بزرگ‌ترین اندیشمندان معاصر است که به‌درستی می‌توان از ایشان به عنوان حکیم یاد کرد. فقیهی جامع‌الشرایط، آشنا به فلسفه، مسلط به تفسیر، و متفکری آگاه به علوم زمانه و موضوعات فرهنگ، اقتصاد، سیاست و جامعه‌شناسی بود. شهید صدر علاوه بر فعالیت‌های ارزنده علمی و تدوین رسالات مهم و تألیف آثار ماندگاری، چون «اقتصادنا» و «فلسفتنا» شاگردان بزرگی نیز تربیت نمود که در مسیر استاد حرکت نموده و منشأ آثار و فعالیت‌های علمی ارزنده‌ای در زمینه نوآوری در علوم دینی و احیای معارف اسلامی متناسب با مقتضیات زمانه شدند. این شهید بزرگوار که از افتخارات مرجعیت روزآمد شیعه به حساب می‌آید، به اعتراف شاگردان از حافظه و استعدادى سرشار برخوردار بود و توانست با نوآوری‌هاى فراوان در فقه و اصول و دیگر علوم‌اسلامى و به‌روز ساختن مباحث علوم دینی و نیز نگاشتن کتب درسى در زمینه‌هاى یاد شده، گام مهمى براى تعالى اسلام و تشیع بردارد و از این رهگذر، شاگردان او نیز این اندیشه‌ها را پى گرفتند. در یادداشت پیش رو به بررسی حیات علمی چند نفر از شاگردان ایشان پرداخته شده است.

آیت‌الله شاهرودی؛ وارث صدر

آیت‌الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی را می‌توان یکی از اصلی‌ترین شاگردانی دانست که آیت‌الله صدر در طول حیات خود تربیت نمود و معتمد خویش ساخت.
پدر ایشان از بزرگان و اساتید حوزه علمیه نجف بود و در مبارزه با رژیم بعث مشارکت داشت. تا جایی که سه تن از فرزندانش توسط صدام دستگیر و اعدام شدند و سیدمحمود نیز توسط این رژیم به زندان افتاد و مورد شکنجه‌هاى فراوان بدنى و روحى قرار گرفت.

وی که در پى تظاهرات مردم عراق بعد از پیروزى انقلاب‌اسلامى ایران به رهبرى امام (ره) مجدداً تحت‌پیگرد رژیم بعث قرار گرفته بود، به سفارش شهید آیت‌الله صدر (ره) به وطن‌خود بازگشت تا وکالت عام شهید صدر در ایران و نمایندگى او را نزد امام‌خمینى (ره) بر عهده‌گیرد.

او با ورود به‌ایران به خدمت امام خمینى (ره) مشرف شد و با موافقت ایشان، رابط امام (ره) و شهید صدر شد و پیام‌هاى علمى نجف را به سمع امام (ره) مى‌رساند. او با دستور آیت‌الله‌العظمی خامنه‌اى که در آن زمان با حکم امام (ره) مسئولیت نهضت‌هاى اسلامى را بر عهده داشت، تشکیلاتِ جامعه روحانیت مبارز و مجلس اعلای عراق را به راه انداخت و آن را مدیریت و سازماندهى کرد.

امام (ره) نیز با شناختی که از شخصیت علمی مرحوم شاهرودی داشت، تدریس و بررسى مسائل فقهی، خصوصاً احیاى فقه حکومتى استوار بر ادله استنباط جواهرى را بر عهده وی گذاشت.
درواقع آیت‌الله هاشمی شاهرودی را می‌توان در زمینه علوم اسلامی و فقه، متأثر از اندیشه سه استاد (امام خمینی، شهید صدر و آیت‌الله خویی) دانست که از این میان ارتباط وثیق و تنگاتنگ ایشان با شهید صدر جنس ویژه‌ای داشت.
هاشمی شاهرودی از مهم‌ترین شاگردانی است که بر دروس شهید صدر تقریر نوشته است و کتاب «بحوث فی علم‌الاصول» شامل تقریر درس‌های اصول شهید صدر در هفت جلد از جمله این موارد است. وی تنها فردی بود که از شهید سیدمحمدباقر صدر اجازه اجتهاد کتبی داشت.

از جمله دیدگاه‌هایی که ایشان را به نقطه نظرات فقیهانی نظیر امام‌خمینی (ره) و شهید صدر نزدیک می‌کند، توجه کامل به موضوع حکومت و سیاست در فقاهت است.
به باور آیت‌الله هاشمی شاهرودی حقیقت، مغز و هویت دین، حاکمیت و سرپرستی و تصدی‌گری اجتماع مردم است. تعبیر وی در این زمینه: «هر کس ادعای رسیدن به درجه فقاهت را داشته باشد، اما حکومت را در فقاهت نبیند، فقه را نچشیده است» مؤید همین تأکید است. بدین معنی که حکومت، مغز دین‌مداری است و دین بدون حکومت معنا ندارد.

از منظر شهید صدر تفاوت میان آقای صدر و امام با دیگر فق‌های عزیز ما این بود که گرچه ایشان همانند دیگران همین روایات را خواندند، اما به این باور رسیده بودند که اساس دین، بر اساس حاکمیت و تحت پوشش حکومت می‌تواند جلوه پیدا کند و دین بدون حکومت اصلاً اساس ندارد. حتی برخی مبانی دین از جمله امربه‌معروف نیز در دیدگاه تفسیری ایشان صرفاً زمانی قابل عمل و استعمال است که تحت لوای حکومت دینی اجرا شوند.

از جمله دیگر فعالیت‌های علمی این شهید مربوط به وظیفه‌ای است که رهبر انقلاب در زمینه تدوین فقه اهل بیت در قالب دایره‌المعارف به عهده ایشان گذاشت و وی زمان زیادی را برای تهیه این دایره‌المعارف (تا کنون به ۳۶ جلد رسیده است) مصروف نمود.
در مدتی نیز که ایشان با حکم رهبری ریاست قوه قضائیه کشور را بر عهده داشتند، از پژوهش‌های معرفتی دور نماندند و تدوین آثار و مقالات فراوانی درخصوص موضوعاتی، چون آیین دادرسی، فقاهت، مجازات اسلامی و... را در فقه اسلامی، به جای گذاشت.

حکیم؛ بازوی صدر

شهید محراب آیت‌الله سیدمحمد باقر حکیم، فرزند مرجع بزرگ شیعه، آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم را می‌توان یکی از برجسته‌ترین رهبران شیعه عراق محسوب نمود. وی که درس‌آموخته بزرگانی در حوزه نجف مانند آیت‌الله خویی و خصوصاً آیت‌الله صدر بود، از مؤسسان رشته‌های علوم قرآنی در دانشگاه‌های عراق به حساب می‌آید. وی در اقامتی که در ایران داشت، از دروس خارج حوزه علمیه قم نیز بهره‌مند شد و قضاوت، جهاد، ولایت فقیه، امر‌به‌معروف و... را در دروس خارج تلمذ کرد. وی در این مدت با جایگاه علمی شناخته شده خود علاوه بر تدریس در حوزه علمیه، به آموزش علوم مختلف انسانی از جمله «تفسیر»، «فقه»، «تاریخ»، «اقتصاد»، «علوم سیاسی» و «جامعه شناسی» در برخی دانشگاه‌های مطرح ایران مانند دانشگاه مذاهب اسلامی و دانشگاه امام صادق (ع) بر اساس منظومه فکری و آموخته‌هایش از اندیشه شهید صدر پرداخت.
آیت‌الله حکیم نسبت عاطفی زیادی با دو رهبر معنوی شیعیان در عراق و ایران برقرار نموده بود؛ به طوری که شهید صدر ایشان را «بازوی فداکار من» نام نهاده بود و امام خمینی (ره) وی را با عبارت «فرزند شجاع اسلام» مورد خطاب قرار داده بود.

در خصوص فعالیت‌ها و آثار علمی شهید آیت‌الله حکیم علاوه بر آثار متعدد در حوزه علوم قرآنی و تفاسیر سوره‌های مختلف قرآن، باید به آثار مهمی اشاره کرد که مبتنی بر فقاهت نوین و با نگاه به التزامات جدید اسلامی و اقتضائات جامعه نگاشته است. «نگاهی به اسلام و روابط اجتماعی»، «نقش فرد در تئوری اقتصادی اسلام»، «حکومت اسلامی در تئوری و عمل»، «حقوق بشر از دید اسلام»، «روابط میان رهبری و امت اسلامی» و «تأثیر اهل بیت در ساختار امت اسلامی» از جمله این آثار است.

مبارزات سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی این عالم و رهبر شیعه در عراق تنها مربوط به روحیه جهادی وی نبود، بلکه برخاسته از عمق بینش و تفکرات سیاسی ایشان و نسبت‌سنجی فعالیت سیاسی با بینش سیاسی بود که این نگرش را به‌خوبی می‌توان در آثار ثبت و ضبط شده از ایشان نظیر «پیکار جهادگونه و آثار آن»، «کشمکش مدرنیته»، «نقش مراجع دینی در انگیزش امت»، «روش فرهنگ سیاسی»، «مبارزه مسلحانه در اسلام»، «طرح سیاسی نظامی» و «استراتژی آینده ما» مشاهده نمود.
همچنین آثار شهید حکیم به توصیف حیات علمی استاد خود، خصوصاً در کتاب‌های «دیدگاه سیاسی شهید صدر» و «حوزه علمیه و مرجعیت: شهید صدر» پرداخته است.

شهید محمد باقر حکیم شاگردان زیادی را نیز در حوزه نظام‌سازی اسلامی پرورش داد و افرادی، چون شهید سید عبدالصاحب حکیم، شهید سید عباس موسوی و حجت‌الاسلام محمد باقر مهری از آن جمله‌اند.
ایشان با همکاری چند تن از دوستانش، در سال ۱۳۶۲ ش، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را در ایران تشکیل داد. ایشان در ابتدا به عنوان سخنگوی مجلس مشغول به فعالیت شد و سپس چهار سال بعد، در سال ۱۳۶۶ به ریاست مجلس برگزیده شد. تقریباً در همین سال، مجلس اعلا، یک شاخه نظامی تشکیل داد که بعد‌ها سپاه بدر نام گرفت. شهید حکیم، شخصاً فرماندهی سپاه بدر را بر عهده داشت. آیت‌اللّه حکیم در مدت ۲۲ سال تبعید، از هفت حادثه سوء‌قصد که توسط رژیم بعثی ترتیب داده شده بود، جان سالم به در برد، اما نهایتاً ۱۶ سال پیش و در شهریور ۸۲ پس از اقامه نماز جمعه حرم امیرالمؤمنین (ع) در یک حادثه تروریستی به شهادت رسید.

سیدکاظم حائری، مؤلف اصول فقه در سیاست

آیت‌الله سید کاظم حائری نیز از فقیهان برجسته حوزه علمیه قم است که به تدریس فقه و اصول در حوزه اشتغال دارد. ایشان نیز که از تقریرنویسان برجسته دروس آیت‌الله صدر در نجف بودند مخصوصاً در موضوع حکومت اسلامی، نظریات شهید صدر را گردآوری و تعلیق‌نویسی کرده‌اند. به واسطه تأملات علمی استاد در موضوع فقه حکومتی، آیت‌الله کاظم حائری نیز آثار زیادی در زمینه فقه سیاسی به جای گذاشتند که از آن جمله می‌توان به «شورا و ولایت فقیه»، «جهاد در دوران غیبت»، «ولایت امر در عصر غیبت» و «اساس حکومت اسلامی» اشاره کرد که در تألیف اخیر، به مقایسه نوین و ابتکاری بین سه نظام «دموکراسی»، «شورایی» و «ولایت فقیه» از منظر شباهات و تفاوت‌ها پرداخته‌اند.

در تعریف وی «نظام دموکراسى، مدل حکومتى اکثر کشورهاى غربى است و نظام شورایى، نظامى است که از سوى اهل سنت پیشنهاد مى‌شود و ولایت فقیه نیز نظریه حکومتى شیعه در دوران معاصر است.»
حائری جهان کنونى را «غرق در ظلمت و عذاب» مى‌بیند و معتقد است «على‌رغم آن‌که اندیشمندان غربى همواره روش‌ها و اسلوب‌هاى مختلف حکومتى را براساس آخرین تجربه‌هاى اجتماعى مطرح مى‌کنند باز هم گرفتار مشکلات و معضلات زیادى هستند.»

در نگاه حائری، مشکل اساسى در نظام فلسفی حاکم بر دموکراسی این است که در مباحث فلسفه سیاسى خود از دو عنصر اساسى غافل هستند که «رسیدن به سعادت اخروى» و «برآورده ساختن رضایت الهى» است. تجربه‌هاى طولانى بشر اثبات کرده است که سعادت دنیوى تأمین نخواهد شد مگر آنکه مدل حکومتى مبتنى بر اصول وحیانى باشد.
وی در اثبات نظریه ولایت فقیه نیز همچون بسیاری دیگر از فق‌های معاصر فلسفه‌گرا، از دو دسته دلایل عقلى و نقلى بهره مى‌گیرد. در عصر غیبت، حکومت اسلامى بر عهده ولى‌فقیه است و در ولی فقیه عدالت و شایستگى شرط است.

وى در تبیین حکومت اسلامى مبتنى بر ولایت فقیه، مشورت با خبرگان و متخصصان را امرى لازم و واجب دانسته و معتقد است در این نحوه حکومت، اگرچه انتخابات عنصرى اصلى و اولى نیست، اما اگر شرایط و اوضاع زمان اقتضا کند که برخى از مسئولیت‌ها مانند نمایندگى در مجلس شورا و ... با انتخابات برگزار شود واجب است که ولى فقیه این انتخابات را به رسمیت بشناسد. به نظر وى، از حیث نظرى حکومت اسلامی عام است و کل جهان را شامل مى‌شود ولى از نظر عملى محدوده حکومت اسلامى به قدر توانایى واستطاعت امت اسلامى است.
در تبیین اصول فقاهت شیعه نیز حائری متأثر از بینش اقتضایی شهید صدر، احاطه بر اوضاع زمانه را از شروط ولی فقیه برمی‌شمرد و معتقد است درباره ولى فقیه اعلمیت شرط است ولى تنها اعلمیت فقهى مراد نیست؛ بلکه ولى فقیه باید در مجموع از حیث درک و فهم مسائل اجتماعى و سیاسى و مسائل روز و نیز احکام اسلامى اعلم از دیگران باشد.

موضوع دیگری که حائری در این زمینه کوشیده بیعت است که اگرچه از شرایط ولایت فقیه شمرده شده، اما آن را فقط در «تنجیز» ولایت شرط دانسته و نه در «تتاصل» آن. به این معنا که بیعت مردم با یک ولى فقیه، براى او ولایت نمى‌آورد بلکه این بیعت باعث مى‌شود که ولى فقیه ولایتى که از ناحیه خدا و رسول (ص) دارد بتواند اعمال کند. به اذعان وى، اگر بیعت را به معناى جعل ولایت از طرف مردم بدانیم این نظریه به همان نظریه قرارداد اجتماعى در نظام دموکراسى بازمى‌گردد که از نظر فقه اسلامى نمى‌تواند ملاک مشروعیت حکومت باشد.

سیدکمال حیدری؛ فقیه صدرایی جهان عرب

از دیگر شاگردان بنام شهید صدر می‌توان به آیت‌الله سیدکمال حیدری اشاره کرد. وی از همان دوران نوجوانی به تعلیم دروس حوزوی در نجف پرداخت و از استادانی مثل سید محمدباقر صدر، سید ابوالقاسم خویی و میرزا علی غروی بهره برد و از میان این اساتید بیشتر از روش علمی و شخصیت اجتماعی صدر تأثیر گرفت به گونه‌ای که وکیل شرعی وی در کربلا شد.

حیدری پس از شهادت شهید صدر مجبور به مهاجرت به قم شد و در حوزه علمیه قم نیز از محضر عالمانی، چون آیت‌الله جواد تبریزی و حسین وحید خراسانی در فقه و اصول، و آیت‌الله عبدالله جوادی آملی و علامه حسن‌زاده آملی در تفسیر و فلسفه و عرفان استفاده کرد و به جایگاه استادی رسید. حضور در کلاس‌های شهید صدر، آیت‌الله جوادی و علامه حسن‌زاده از وی یک فقیه با رویکرد فلسفه صدرایی ساخته است و معارف شیعه را نیز با همین رویکرد تبلیغ می‌کند. وی که دیدگاه تقریبی و وحدت‌گرایی میان جهان اسلام دارد در شبکه‌های مختلف تلویزیونی به محاجه عقلی با وهابیت به عنوان یکی از بزرگ‌ترین موانع وحدت در جهان اسلام می‌پردازد.
معارف فقهی که وی از طریق حوزه و شبکه‌های تلویزیونی تدریس می‌کند به عقیده برخی برگرفته از رویکردی است که امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در جهان‌بینی بدان معتقد بوده و آن را تدریس می‌نمودند.
با این وجود البته همین التزام به معرفت‌شناسی صدرایی برخی منتقدان عرفان و فلسفه اسلامی در میان علمای شیعه را نیز به مخالفت با رواج این اندیشه‌ها و مقابله با وی برانگیخته است.

کمال حیدری در مسائل علمی اعتقاد دارد برای آنکه فردی اسلام‌شناس و مجتهد به معنی عام در معارف اسلامی شود، بایستی تا حد امکان به تمامی علوم اسلامی -که از نظر او شامل تفسیر قرآن، علوم قرآنی، علوم حدیث، رجال، درایه، فقه، اصول، عقاید، فلسفه و عرفان، می‌شود- مسلط باشد؛ چراکه همه این‌ها در یک منظومه معرفتی اسلام‌شناسانه جای می‌گیرند، و به منظور صدور فتوا تسلط به همه این ابواب مورد نیاز است.
مجتهد محقّق نیز در نگاه حیدری کسی است که در همه این عرصه‌ها به تبیین پایه‌گذاری بنیان‌های معرفتی خود بر مبنای عقل و نقل پرداخته باشد.
از همین رو خود او هم سالیان زیادی را به تعلیم و تعلم حوزه‌های گوناگون معارف اسلامی پرداخته و از منظر این جامعیت شاید در میان مجتهدین معاصر در قید حیات خصوصاً در میان عرب‌زبانان شیعه، نمونه‌های چندانی اینگونه وجود نداشته باشد که مخصوصاً از چشمه فلسفه شیعه و مبانی آن -که علامه طباطبایی را می‌توان سردمدار معاصر این تفکر دانست- نوشیده باشد.

با توجه به مدل فکری برگرفته از امام و شهید صدر (ره) وی نیز در عرصه فقاهت به اهمیت عناصر زمان و مکان در افتا بیش از سایر فق‌های اصولی اهمیت داده و آن را در اجتهاد مؤثر برمی‌شمرد.
از جمله دیگر دیدگاه‌های وی آن است که برای اصلاح مشکلات حوزه‌های دینی، باید محوریت اصلی را به سمت قرآن، و نه به سمت روایات برد؛ به این معنا که باید کل منظومه معارف دینی، چارچوب‌های اصلی و خط‌های قرمز آن را از قرآن گرفت و از روایات و احادیث برای تشریح و تفسیر قرآن بهره جست.
آثار حیدری نشان می‌دهد وی پروژه اصلاح‌گری دینی‌را دنبال می‌کند که بر مبنای بازگشت به اسلام قرآن‌محور (مقابل اسلام حدیث‌محور) است.

او معتقد است چنان که روایات اهل سنت اغلب تحت تأثیر حکومت‌ها و فشار‌های سیاسی انبوهی از خواسته‌های حکومت‌ها را در خود جای داده‌اند، روایات شیعه نیز به دلیل واکنش در مقابل‌آن‌ها شامل انبوهی از ادعا‌ها و دیدگاه‌های با وثوق کمتر است.

از همین رو معتقد است قرآن و احکام قطعی عقلی‌اند که باید محور دین قرار گیرند و روایات تفسیرکننده اجمالی هستند که از این دو منبع فهمیده می‌شود. پس معیار اعتبار احادیث نه صحت سلسله اسناد آن، بلکه مطابقت آن با قرآن است.

البته برخلاف تبلیغ برخی منتقدان علامه حیدری، وی گرچه اکتفای مستقل به حدیث را برخطا می‌خواند، اکتفا به قرآن را که قرآنیان دنبال می‌کنند نیز نادرست می‌داند و در میان اهل سنت، اهل حدیث را و در میان شیعیان هر دو دسته اخباریان و اصولیان را در شمار این گرایش می‌آورد. از دید حیدری، گرایشِ درست، محور بودن قرآن و مدار بودن سنت است.

آیت‌الله حیدری علاوه بر تدریس در زمینه‌های مختلف علمی به تألیف آثاری پرداخته که بالغ بر ۱۰۰ جلد کتاب در حوزه‌های گوناگون قرآنی- تفسیری، فقهی- اصولی، عقیدتی- کلامی، فلسفی- منطقی، اخلاقی- عرفانی می‌شود. البته اغلب کتاب‌های او به زبان عربی است و تعداد اندکی از آن‌ها به فارسی ترجمه شده است. تعدد آثار و تنوع موضوعی تألیفات وی سبب شده آثار این شاگرد شهید صدر، با آثار شهید مرتضی مطهری قابل مقایسه شمرده شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر