به گزارش خبرنگار ما، عصر روز جمعه ۳۰آذرماه امسال مردی به کلانتری ۱۳۰ نازیآباد رفت و گفت: پدر ۵۴ سالهاش به نام سعید به طرز مرموزی ناپدید شده است. شاکی در توضیح ماجرا گفت: پدرم مرد پولداری است و تا الان سهبار ازدواج کرده است. او چند سال قبل مادرم و همسر دومش را طلاق داد و برای سومین بار با زن جوانی به نام سمیرا ازدواج کرد. او برای همسرش آپارتمان بزرگی در حوالی میدان منیریه اجاره کرد و آنجا با هم زندگی میکردند. پدرم همیشه با من که پسر بزرگ او بودم تلفنی در ارتباط بود، اما الان دو روز است از او بیخبرم و همسر سومش هم از او خبری ندارد. به همین دلیل به کلانتری آمدم تا پدرم را پیدا کنید. با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در نخستین گام از سمیرا تحقیق کردند. وی مدعی شد که شوهرش ۲۸آذر ماه برای انجام کاری از خانه بیرون رفته و دیگر به خانه بازنگشته است. در حالی که تحقیقات درباره گم شدن مرد پولدار ادامه داشت مأموران به سمیرا و مرد جوانی به نام فرزاد مشکوک شدند. بررسیها نشان داد سمیرا و فرزاد پس از گم شدن مرد پولدار با هم ارتباط پنهانی دارند. از سوی دیگر مأموران دریافتند پس از گم شدن سعید مقدار زیادی پول از حساب وی به حساب سمیرا منتقل شده است. بدین ترتیب مأموران فرزاد و سمیرا را به عنوان مظنونان حادثه بازداشت کردند. فرزاد در بازجوییها به قتل مرد پولدار اعتراف کرد. وی گفت: وقتی مقتول و همسرش برای اجاره خانه به بنگاه املاکی که من آنجا کار میکنم مراجعه کردند با سمیرا آشنا شدم و ارتباط ما آغاز شد. سمیرا با شوهرش اختلاف داشت و از من خواست سعید را به قتل برسانم و در نهایت دو نفری نقشه قتل را طراحی و اجرا کردیم. صبح دیروز سمیرا برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد و به قتل شوهرش اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: پس از اعتراف متهمان، تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم به همراه متهمان پرونده به محل جنایت مراجعه کردند، اما با وجود بررسی میدانی محل جنایت موفق به کشف جسد یا بقایای جسد نشدند و تنها چند تکه لباس آغشته به خون متعلق به مقتول در محل جنایت کشف کردند. تحقیقات از دو متهم ادامه دارد.
گفتوگو با همسر مقتول
خودت را معرفی کن؟
سمیرا هستم ۳۲ ساله.
چه شد که شما با مرد ۵۴سالهای ازدواج کردی؟
مقتول شوهر دومم بود. چند سال قبل به خاطر اختلاف از شوهر اولم جدا شدم تا اینکه از طریق یکی از بستگانم سعید برای ازدواج به من معرفی شد. از آنجایی که او مرد پولداری بود تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم.
سعید چه کاره بود؟
در کار خرید و فروش عتیقه و اجناس قدیمی بود.
چطور با فرزاد آشنا شدی؟
ششماه قبل سعید مرا برای اجاره خانهای به بنگاه املاک دوستش برد و آنجا با فرزاد که در بنگاه املاکی کار میکرد آشنا شدم. شوهرم او را میشناخت و از آن روز به بعد فرزاد به خانه ما رفت و آمد داشت تا اینکه به هم علاقه پیدا کردیم.
یعنی به خاطر ازدواج با فرزاد تصمیم گرفتید شوهرت را به قتل برسانی؟
ازدواج هم بود، اما موارد دیگری هم در آن دخالت داشت.
چه مواردی؟
یکی اینکه با سعید اختلاف پیدا کردم و دوم اینکه او مرد پولداری بود و تصمیم گرفتیم اموالش را تصاحب کنیم.
پس از قتل چه مقدار از حساب شوهرت پول برداشت کردید؟
بار اول ۱۷میلیون تومان، بار دوم ۱۲۶ میلیون تومان.
درباره حادثه توضیح بده؟
شب ۲۹ آذر ماه فرزاد با خودروی دوستش به خانه ما آمد و به شوهرم گفت: تعدادی عتیقه در بیابانهای اطراف جاده قم پنهان کرده و از او خواست با هم به محل بروند و عتیقه را برای فروش به تهران منتقل کنند. هر سه نفری سوار خودرو شدیم و به راه افتادیم تا اینکه در کیلومتر ۵۵ فرزاد به جاده خاکی رفت و به بهانه برداشتن عتیقهها با سعید از خودرو پیاده شدند. من هم پشت سر آنها پیاده شدم که فرزاد با چاقویی که همراه داشت چند ضربه به شوهرم زد. پس از قتل جسد را در بیابان رها کردیم و به تهران برگشتیم.