کد خبر: 943005
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۹
دهباشی معتقد است مهم‌ترین مشكل آمریكایی‌ها با خبرنگاران كشورهای دیگر و به‌خصوص كشورهایی كه با آمریكا میانه‌ای ندارند، این است كه آنها می‌خواهند تصویری از ایالات متحده به جهان ارائه دهند كه متناسب با تصویر مطلوب اهالی ینگه دنیا نیست
جوان آنلاین: این تاریخ‌پژوه معتقد است دستگیری مرضیه هاشمی براساس قوانینی است كه بوش پسر تدوین و اوباما اجرایش كرد
حالا چند روزی از بازداشت مرضیه هاشمی، خبرنگار و مجری شبكه پرس‌تی‌وی در آمریكا می‌گذرد، بی‌‌آن‌كه به صورت رسمی تفهیم اتهام شده باشد؛ این، نخستین باری نیست كه خبرنگاری مرتبط با یكی از كشورهای زاویه‌دار با ایالات متحده به حبس می‌رود بی‌آن‌‌كه بداند برای چه راهی زندان شده است. روایت‌هایی هم كه از شیوه بازداشت و رفتار در زندان با او منتشر شده، باز هم نشان‌دهنده سویه‌های غیرانسانی ماجراست. پیش از این در جام‌جم، گزارش مفصلی درباره فعالیت‌های هاشمی نوشتیم و این بار از خبرنگاری سراغ گرفته‌ایم كه دو بار پیش از این در آمریكا طعم بازداشت را چشیده است؛ حسین دهباشی كه او را با فعالیت‌های رسانه‌ای‌اش به‌خصوص به خاطر گفت‌وگوهای گاه جنجالی‌اش طی پروژه تهیه و تدوین مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر می‌شناسیم. دهباشی، یك بار سال 1379 در فرودگاهی در آمریكا و در حالی كه دست و پایش به غل و زنجیر كشیده شد بازداشت شده و بار دیگر ده سال بعد وقتی برای تهیه گزارش‌ها و مصاحبه‌هایی به آنجا رفته بوده. گفت‌وگو را در روزی انجام دادیم که حکم چهار ماه حبس او با شکایت وزیر سابق بهداشت صادر شده بود. روایت او از روزهای بازداشت و شیوه‌های امنیتی برخورد با خبرنگاران دیگر كشورها در آمریكا خواندنی است؛ او معتقد است مهم‌ترین مشكل آمریكایی‌ها با خبرنگاران كشورهای دیگر و به‌خصوص كشورهایی كه با آمریكا میانه‌ای ندارند، این است كه آنها می‌خواهند تصویری از ایالات متحده به جهان ارائه دهند كه متناسب با تصویر مطلوب اهالی ینگه دنیا نیست.
حالا پس از گذشت هشت سال از دومین بازداشت‌تان در آمریكا، بالاخره متوجه شده‌اید ماجرا چه بود؟
 نه. البته ظاهر ماجرا اعلام شد و باطنش را هم تقریبا حدس زدم. چون بعد از پس گرفتن اتهام اولیه و اعلام تبرئه از سوی دادستانی آمریكا كه بهانه‌ای در‌خصوص مدارك اقامتی من بود، بلافاصله من با مجموعه پرسش‌هایی در بازجویی‌ها مواجه شدم كه دایره موضوعات آنها بسیار متنوع بود و گویا تعمدا نمی‌خواستند ما كاملا متوجه شویم منظور اصلی آنها چه بوده است. علی ای‌حال علت طولانی شدن مدت بازداشت من در ذیل بحث نگرانی‌های امنیتی آمریكا در حوزه اطلاع‌رسانی بود.

بیشتر توضیح می‌دهید؟
ببینید. كشورها به روش‌های مختلف از منافع ملی خود صیانت می‌كنند. برای این صیانت هم یا از روش‌های امنیتی و نظامی بهره می‌برند یا از روش اقتصادی. مثلا تحریم می‌كنند یا مانع ارتباط اقتصادی دیگر كشورها می‌شوند. یكی از راه‌های دیگر صیانت از تصویری است كه از كشور در بیرون از مرزها ترسیم می‌شود. این را آمریكایی‌ها می‌گویند image building. ایالات متحده برخلاف ظاهری كه از خود ساخته و مبتنی بر فضای آزاد ارتباطات است، كاملا به صورت بسته عمل كرده و این تصویر برایش مساله‌ای ناموسی است. آنها به‌شدت مراقبت می‌كنند از این‌كه چه تصویری در دنیا از آمریكا ارائه می‌شود و این را مدیریت می‌كنند. خب، من هم رفته بودم آنجا و یكی از كارهایم تولید مجموعه‌ای بود برای پرس‌ تی‌وی با عنوان «اسلام در آمریكا». مجموعه تاریخ شفاهی را هم كه در آنجا دنبال می‌كردم از زمانی مساله‌دار شد كه سپهبد آذربرزین (جانشین فرماندهی نیروی هوایی رژيم گذشته) هم كه یكی از گفت‌وگوكننده‌های ما بود، در مقاطعی بحث‌ها را به سمت بخش‌های مساله‌دار روابط نظامی ایران و آمریكا در سال‌های قبل از انقلاب می‌برد. لذا به‌تدریج آمریكایی‌ها احساس كردند مسیری كه ما در ترسیم تصویر آمریكا طی می‌كنیم، مسیر تحت كنترلی برای آنها نیست.

از حرف‌هایتان این‌طور برمی‌آید كه گویی اگر خودتان را جای آنها بگذارید حتی حق می‌دهید از كار امثال شما جلوگیری شود. دست كم این‌طور به نظر می‌رسد رفتار آنها با شما برایتان كاملا قابل پیش‌بینی بوده است.
اصلا موافق نیستم. البته در شرایطی كه فشارها از یك حد قابل تحمل گذشته بود اگر به سابقه این بگیر و ببندها نگاه می‌كردم دست‌كم می‌توانستم حدس بزنم. الان می‌توانم تحلیل كنم و بگویم كجای راه را به شكلی غیرمترقبه طی كرده‌ام؛ در واقع موضع ضد استكباری من، اسیر كلیشه مسلطی بود كه آمریكایی‌ها ذیل گفتمان جریان آزاد در آمریكا ساخته بودند. البته این گفتمان را صرفا جاری در تئوری می‌دانستم، اما این كلیشه آن‌قدر پررنگ بود كه من فكر می‌كردم خب ما كه كاری انجام نمی‌دهیم و هر كاری كنیم می‌تواند ذیل همین گفتمان جریان آزاد تعبیر شود. یكی دیگر از كلیشه‌ها كه برای ما ساخته‌اند این است كه آمریكایی‌ها در سیستم حقوقی‌شان كار بیهوده و ناعادلانه‌ای انجام نمی‌دهند. آن‌قدر در مسلط‌كردن این كلیشه موفق بوده‌اند كه كمتر كسی باور مي‌كند كسی در آمریكا قربانی پاپوش‌درست‌كردن ‌شود. حالا در نظر بگیرید اگر در ایران، یك نفر كارگر می‌گوید شكنجه شده است، پیش‌فرض ما حتی پیش از انتشار اسناد و نتیجه تحقیقات این است كه كارگر درست می‌گوید نه قوه قضاییه. چرا؟ چون صرف‌نظر از این‌كه در واقعیت این تصویر چقدر تناسب با واقعیت دارد، ما نتوانسته‌ایم تصویری را كه آمریكا برای سیستم قضایی‌اش ساخته بسازیم. در آمریكا این تصویر كنترل ‌شده است.

یعنی حالا هم كه مرضیه هاشمی بازداشت شده، همین كلیشه كار خودش را می‌كند؟
بله، حالا هم همین است. ایشان خبرنگار پرس‌ تی‌وی، رسانه بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران است. آنها حالا ما را به صبوری دعوت می‌كنند و می‌گویند مطمئن باشید بیهوده صورت نگرفته است و بگذارید تحقیقات انجام و نتیجه اعلام شود. در نظر بگیرید این كلیشه در حالی هنوز كار خودش را می‌كند كه ما سابقه برخوردهای كاملا غیرعادلانه آنها با ایرانی‌ها را هم در خاطر داریم؛ اگر خاطرتان باشد موردی داشتیم كه اتومبیل‌فروش ساده‌دلی بدون سند متهم شده بود به برنامه‌ریزی برای ترور سفیر عربستان و سفیر اسرائیل در واشنگتن. اینها را دیده‌ایم، اما باز آن كلیشه آن‌قدر پررنگ است و رسانه‌های بین‌المللی هم آن‌قدر به آن دامن می‌زنند كه گمان كنیم در قضیه هاشمی هم لابد اوست كه گناهی مرتكب شده است.
فراتر از اینها بگذارید درباره این كلیشه به شما بگویم حتی پدر خود من، پدر تنی‌ام، وقتی پس از دستگیری در آمریكا آمدم به ایران، خودمانی از من پرسید تو آنجا واقعا چه كار كردی كه گرفتنت؟! ببینید حتی او كه پدرم بود تحت تاثیر این كلیشه‌ها گمان می‌كرد لابد من مقصر بوده‌ام و حقم بوده و در نهایت شاید آمریكایی‌ها در میزان گناهكاری‌ام اغراق كرده باشند نه در اصل قضیه.

شما گفته بودید طوری در بازجویی‌ها سوال می‌پرسند كه متوجه نشوی اتهامت به كدام مورد مربوط است؛ مگر بر اساس قوانین، آمریكایی‌ها می‌توانند پیش از تفهیم اتهام بازجویی كنند؟
ببینید، ماده‌ای قانونی از زمان بوش به قوانین آمریكا افزوده شد كه مطمئنم حالا هم 
خانم هاشمی به همین دلیل آنجا نگه داشته شده. در زمان بوش، وزارتخانه‌ای با نام میهن‌پرستی شكل گرفت و ماده‌ قانونی‌اش این بود كه در شرایط اضطراری، اگر متهمی دچار شائبه ارتباط با دولت‌های متخاصم باشد، از تمام مواد قانونی كه می‌تواند از آنها استفاده كند، صرف نظر شود. بر اساس این قانون، وزارتخانه تشكیل شده است. خانم هاشمی مطابق قانون آمریكا ظرف 24 ساعت باید تفهیم اتهام می‌شدند. چرا نشدند؟ مستند به همین قانون كه پس از 11 سپتامبر اجرا می‌شود. این در حالی است كه در شرایط معمول طبق گفته شما در جریان بازداشت بازجو نمی‌تواند در موردی كه نمی‌دانید از شما چیزی بپرسد. باید در حضور وكیل و در حوزه اتهام‌هایی كه به‌ شما تفهیم شده، باشد. 

شما یك بار هم سال 1379 در فرودگاه بازداشت شدید و از آمریكا بازدگردانده شدید كه ظاهرا شكل توهین‌آمیزی هم داشت...
بله، البته آن مورد مربوط به مشكل ویزا بود. 11 ساعت بازداشت بودم. اینها می‌گفتند ویزایی كه شما داری ویزای خبرنگاری نیست. و نبود. من به سفارت آمریكا مراجعه كرده و گفته بودم برای كار خبرنگاری می‌خواهم بروم آمریكا. سفارت آمریكا ویزا را صادر كرده بود. من مسؤول نبودم كه كد ویزایم را چك كنم و بدانم خبرنگاری نیست. اینها گفتند ویزایت ربطی به خبرنگاری ندارد. گفتم اگر اشكالی هست تقصیر خودتان است. می‌دانید كه نگرش بخشی در آمریكا حاكم است. بر اساس همین نگرش گفتند اداره مرزبانی آمریكا از وزارت خارجه جداست و اگر آنها اشتباه كرده‌اند به ما ربطی ندارد و شما باید برگردی. اما نكته بعدی در شیوه بازگرداندن است. همه جای دنیا بازگرداندن داریم. به دست و پا زنجیرزدن چرا؟ این خیلی توهین‌آمیز بود. در همان مقطع، عین همین ماجرا برای جعفر پناهی هم اتفاق افتاد. 
بعدها هم سفارت آمریكا اعلام كرد ما اشتباه كرده‌ایم و بیا ویزایت را بگیر. من دوباره رفتم آمریكا این بار برای دكترا. از این وقت تجسس‌هایشان در زندگی من آغاز شد. گفتند چندوقت یك بار باید منزلت را جست‌وجو كنیم.

بیشتر برای كنترل بود یا ارعاب؟
شاید تركیبی از هر دو. یك‌بار در همان شرایط آقای قرقی كه خبرنگار صدا و سیما در آمریکا بود به واشنگتن آمده بود و برای دو روز در هتل بود. در اتاق هتل بودیم، رفتیم بیرون و برگشتیم، دیدیم فیلم‌هایی كه ایشان تهیه كرده بود و روی میز بود را برداشته‌اند گذاشته‌اند در ساك ایشان. ظاهرا اتفاقا عجیبی نیفتاده بود فقط علامتی بود كه بگویند حواسمان هست. برای من هم چنین اتفاق‌هایی افتاد. می‌خواهند بگویند تو را می‌بینیم. 

 برای ایرانی‌ها بیشتر این اتفاق می‌افتاد؟

من در آن سال‌ها عضو كلوب خبرنگاران خارجی بودم؛ كلوبی كه زیر نظر وزارت خارجه آمریكا بود. این اتفاق‌ها و فشارها بیشتر برای خبرنگارانی اتفاق می‌افتاد كه یا خودشان یا كشورشان نسبت به آمریكا زاویه داشته‌اند. چینی‌ها، ونزوئلایی‌ها، ایرانی‌ها، روس‌ها و ... . فقط در مقابل شهروندان جمهوری اسلامی نیست. به همین خاطر می‌گویم حالا هم موضوع خانم هاشمی را كوچك نكنیم و به پرس‌تی‌وی تقلیل ندهیم. مشكل آنها تصویری است كه هر كسی ارائه می‌دهد و این تصویر  با جریان اصلی تصویرسازی آنها مطابقت ندارد.

این‌كه سراغ یك خبرنگار ایرانی می‌آیند بیشتر مبتنی بر پیش‌فرض است یا منتظر می‌مانند ببینند شما درصدد ارائه تصویری مغایر با تصویر مطلوب آنها هستید یا نه و بعد می‌آیند سراغ‌تان؟
من احساسم این است كه هر كدام از این فرض‌ها ممكن است. درباره خانم هاشمی اطلاعاتی در این باره ندارم.

درباره مورد خودتان بگویید.
من درباره دستگیری خودم این فكر را نكردم كه مثلا برای معامله با كسی دیگر و تحت فشار قرار دادن ایران صورت گرفته باشد، اما مواردی هم بود كه می‌شد چنین تحلیلی را روا دانست؛ مثلا خبرنگاری آمریكایی در چین تحت فشار قرار گرفته بود و آمریكا هم خبرنگار چینی را بی‌دلیل تحت فشار قرار می‌داد. حالا حدس من این است كه دستگیری خانم هاشمی به خاطر آمریكایی‌هایی است كه در ایران زندانی‌اند. فكر نمی‌كنم از خود خانم هاشمی حتی تصویری دیده باشند مغایر با تصویری كه می‌خواهند.

تجسس‌هایی كه در زندگی شما می‌شد با توهین همراه بود؟

برخی موارد در كشور ما و عرف جامعه ما توهین محسوب می‌شود و برای آنها این‌طور نیست.

خب شما حالا و پس از سال‌ها زندگی در آنجا و اینجا می‌توانید این تفاوت را تبیین كنید و بگویید توهین‌آمیز بوده است یا نه؟
بله. مثلا انگشت‌نگاری تا ده سال پیش در كشور ما تنها از كسانی صورت می‌گرفت كه ظن كلاهبرداری‌شان می‌رفت؛ در حالی كه انگشت‌نگاری در آمریكا همیشه متداول بوده است. وقتی دست و پای مرا در فرودگاه غل و زنجیر كردند   اصلا برایشان مهم نبود قرصم داخل ساكم مانده و در دسترسم نیست. حداقلِ رفتار انسانی را هم ندارند. به صورت طبیعی ندارند. در ساختار فكری آنها این‌طور نیست كه شما بشری هستید محترم و غل و زنجیر برای فردی خطرناك باید استفاده شود. حتی در مورد اخیر خانم هاشمی هم كه گفته شده ساندویچی به او داده‌اند كه گیاهی نبوده، بخشی‌اش ممكن است بابت تحقیر باشد و بخشی این‌كه اصلا برایشان مهم نیست. می‌گویند می‌خواهی بخور نمی‌خواهی نخور.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار