برگزاری لیگبرتر فوتبال با حداقل حاشیه، جنجال و اتفاقات دردسرساز آرزویی است که در ۱۸فصل گذشته این رقابتها محقق نشدهاست و هر سال هم برای جبران کمکاریهای قبل، وعدههایی داده میشود که هرگز حتی به واقعیت نزدیک نمیشود. وعدههای تازه در حالی مطرح میشوند که اجرایی شدن آنها با این سطح از مدیریت و برنامهریزی تقریباً محال به نظر میرسد.
جدیدترین اظهارنظر رئیس فدراسیون نمونه خوبی از وعدههای عجیب و غریب فوتبال ایران است: «امسال مثل فیفا و یوفا عمل میکنیم!» شنیدن چنین جملهای از کسی که در رأس مدیریت فوتبال کشور قرار دارد آن هم در حالیکه همه میدانیم فوتبال اوضاع خوبی ندارد و هر گوشه آن پر از مشکل و جنجال است تأمل برانگیز است. تا همین ماه گذشته آنقدر شدت درگیریها و جنجالهای فوتبال بالا گرفته بود که همه علیه هم مصاحبه میکردند، بیانیه مینوشتند و حتی واکنشهای تهدیدآمیز نشان میدادند. هیچکس هم جلودار معترضان و منتقدان نبود؛ چراکه کمیته انضباطی، کمیته اخلاق و سازمان لیگ هیچکدام جدیت و صلابت لازم را برای برخورد با بیاخلاقیها و بیانضباطیها ندارند. به همین خاطر در سالهایی که لیگمان مثلاً حرفهای شدهاست، چالشهای انضباطی نه تنها کاهش نیافته بلکه هر سال با شدت بیشتری شاهد اتفاقات تلختری هستیم.
اجرای قوانین بینالمللی و تعارف نداشتن با خاطیان و قانون گریزان خلأهایی هستند که فوتبال ایران تشنه اجرایی شدن آن است. اما معضل اصلی زمانی نمایان میشود که مسئول اجرای قانون اهمیتی به این مسئله نمیدهد و تنها برای تنویر افکار عمومی و کاهش انتقادها به مصاحبههای پرطمطراق بسنده میکند. مهدی تاج مدعی است در قانون فیفا بیانیه صادر کردن علیه داوری جریمه دارد و هر مربی یا بازیکنی که علیه داوران مصاحبه کند مشمول جریمه میشود. در صورتی که اگر بنا بر اجرای قانون باشد کل فوتبال ما باید محروم شوند. منتها اصل مشکل اینجاست که فدراسیون و کمیتهها و سازمانهای متبوعش توجهی به قوانین ندارند. به همین خاطر است که انواع و اقسام قانونگریزی در این رشته موج میزند. رئیس فدراسیون همچنین از پیوستهای انضباطی در قراردادها سخن گفته که بر اساس آنها خاطیان با جریمه و محرومیت مواجه خواهند شد. باور چنین مسائلی در فوتبال بیدروپیکر ما بسیار مشکل است. هنوز که هنوز است قراردادهای بازیکنان و مربیان در حالی منعقد میشوند که دلالان تأثیر مستقیمی در آنها دارند و باشگاهها نیز برای رسیدن به اهداف خود حاضر به پرداخت ارقام نجومی هستند. بندهای عجیب و غریب همین قراردادها در بسیاری از مواقع ضرر هنگفتی روی دست باشگاهها میگذارد. در چنین اوضاعی چطور میتوان به یک پیوست اکتفا کرد؟ خلأهای قانونی در قراردادها به قدری زیاد است که باشگاهها هر فصل مبالغ هنگفتی را بابت بازیکنان بیکیفیت و دردسرسازشان پرداخت میکنند.
فوتبال ایران هیچ شباهتی به فوتبال حرفهای روز دنیا ندارد؛ رشتهای که در گردآب قانونگریزی، تخلفات گسترده و حاشیهگیر افتاده وهیچ فریادرسی نیز برای نجاتش نیست. باید از آقای تاج پرسید که چطور قصد دارد قوانین یوفا و فیفا را در فوتبال آماتورمان پیاده کند؟ چطور انتظار دارد هیچکس از داوری انتقاد نکند، اما در این سالها بیتوجهیهای زیادی به بحث داوری شدهاست. موارد زیادی پیش آمدهاست که فدراسیون حتی قوانین خودش را نیز زیر پا گذاشته و در قبال تیمها و افراد مختلف مواضع مختلفی گرفته است. همین رفتارهای دوگانه و متناقض تیشه به ریشه این رشته پرطرفدار زدهاست تا جایی که حالا فوتبال مریض ایران به درمانهای اورژانسی نیاز دارد. زمان کمی تا شروع فصل جدید باقی ماندهاست و در این زمان اندک هم قطعاً نمیتوان انتظار تحول اساسی را داشت. ولی اگر با همان فرمان گذشته جلو برویم قطعاً امسال نیز آش همان آش است و کاسه همان کاسه. قوانین بینالمللی که هیچ، امیدواریم لااقل قوانین داخلی در این رشته به صورت کامل و بدون اغماض و تبعیض اجرا شود. البته با در نظر گرفتن نوع مدیریت حاکم بر فوتبال و فدراسیون رسیدن به این آرزو باز هم محال به نظر میرسد.