کد خبر: 644545
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۵
محمدجواد اخوان

واكنش دولت يازدهم به منتقدان و فعالان رسانه‌اي غيرهمسو با اين دولت را مي‌توان به عنوان يكي از مهمترين سرفصل‌هاي جدي در تحليل رويكرد اين دولت مورد بررسي قرار داد. با اين حال طنز تلخ اين ماجرا آن است كه تحقير منتقدان و نيز برخوردهاي حقوقي با رسانه‌هاي غيرهمسو در حالي صورت مي‌گيرد كه در عين حال از تحمل مخالفان، آزادي بيان و نيز حذف مميزي‌ها سخن به ميان مي‌آيد.

سخنان اخير رئيس‌جمهور و دولتمردان محترم و نيز رسانه‌هاي همسو با دولت را نيز در همين راستا مي‌توان ارزيابي كرد. فيلم مستندي چهار ماه پيش منتشر شده، ناگهان و پس از عدم موفقيت دولت در خود انصرافي مردم از دريافت يارانه‌ها مورد توجه سياسيون و توپخانه روزنامه‌هاي زنجيره‌اي قرار مي‌گيرد. گويي تنها گناه اين مستند و سازندگان آن اين است كه گوشه‌اي از سوابق رئيس‌جمهور محترم را به نمايش گذارده‌اند. با اين حال نوع مواجهه با اين مستند به گونه‌اي بوده است كه مخاطبان را به شگفتي بسيار وا مي‌دارد.

نخست آنكه بخش عمده اين فيلم- و خصوصاً قسمت مورد مناقشه از سوي دولتمردان- برگرفته از منابعي همچون خاطرات آقايان هاشمي رفسنجاني و روحاني بوده كه پيشتر چاپ گرديده و بعيد به نظر مي‌رسد منتقدان مستند در اين منابع تشكيك داشته باشند!

از سوي ديگر در بيان دولتمردان و رسانه‌هاي همسو بارها از سازندگان اين مستند با عنوان «‌منتقدان‌» ياد مي‌گردد. حال آنكه همه مي‌دانيم «‌نقد‌» بار معنايي خاص خود را دارد. آنچه در فيلم مذكور مشاهده مي‌گردد فارغ از صحت يا عدم صحت آن چيزي بيش از نقل تاريخي- بر پايه منابع ياد شده- نيست و نمي‌توان آن را نقد دانست. اگر واقعاً عده‌اي بازخواني تاريخ را به مثابه نقد مي‌دانند، در مواجهه با نقد عملكرد خود چگونه تاب خواهند آورد.

رئيس‌جمهور محترم نيز در سخنان اخير و در واكنش به اين مستند اولاً آن را تلويحاً تخريب خود قلمداد نموده و ثانياً از منتقدان خواست كه با «‌شناسنامه‌» دولت را نقد كنند. هرچند بايد مجدداً تأكيد كرد كه مخاطبان منصف، هرگز مستندي از اين دست را يك مصادق «‌انتقاد‌» تلقي نمي‌كنند، اما خوب است دولتمردان محترم نيز نگاهي به كارنامه خود در چگونگي مواجهه با منتقدان و انتقاد بيندازند. در حالي كه فيلم مستندي كه توسط چند جوان نسل سومي انقلاب ساخته شده و در مجاري رسمي رسانه‌اي كشور توزيع گرديده، تحمل نمي‌شود و با شكايت و برخوردهاي حقوقي مواجه مي‌گردد، چگونه دولت و رئيس‌جمهور محترم انتظار دارند منتقدان بتوانند نقد خود را آزادانه و با آسودگي خاطر و با «‌شناسنامه‌» بيان نمايند.

حتي اگر پيگيري‌هاي حقوقي برخي نهادهاي اجرايي بي‌نتيجه ماند، تكليف تحقير و توپخانه‌هاي عمليات رواني كه منتقدان و رسانه‌هاي غيرهمسو با دولت را پي‌در پي نشانه مي‌روند، چيست؟ به راستي تحقير منتقدان و هراس‌افكني در ذهن آنان، چه نسبتي با كرامت انساني كه پيش از انتخابات در شعارهاي آقاي روحاني برجسته مي‌گرديد، دارد؟ آيا جز اين است كه دولت و مسئولان اجرايي به منتقد به عنوان يك فرصت براي اصلاح و بهبود عملكرد خود بنگرند؟

فراتر از همه اين نكات ريز و درشت كه در پي جنجال اخير بر سر اين مستند درگرفت، خوب است به كف جامعه رفته و از خود بپرسيم مردم به اين هياهوها چگونه مي‌نگرند؟ آيا جز اين است كه مسائل اصلي آنها همچون دغدغه‌هاي معيشتي- كه تبلور آن را مي‌توان در عدم استقبال از دعوت دولت در انصراف از يارانه‌ها ديد- مهم‌تر از همه اين جنجال‌هاي بيهوده است. آيا عجيب نيست در شرايطي كه ابهام اصلي عموم جامعه در مورد آينده مرحله دوم هدفمندي يارانه هاست و ازسويي مسئله حفظ استقلال و عزت ملي در مذاكرات پيش روي هسته‌اي به نگراني عموم ملت و دلسوزان انقلاب تبديل شده است، ناگهان تلاش مي‌گردد به بهانه يك مستند، جنجال‌سازي شده و افكار عمومي از مسائل اصلي خود غافل شوند؟

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار