«كوه اگر بجنبد، اشرف ز جا نجنبد» اين شعاري بود كه اعضاي گروهك منافقين سالها در خصوص كمپ اشرف مقر اصلي استقرار اين سازمان تروريستي كه نماد قدرت اين سازمان بود، سر ميدادند؛ كمپي جهنمي كه عملياتهاي تروريستي بسياري عليه مردم كشورمان در آنجا سازماندهي شد اما حالا با خروج آخرين گروه از بازماندگان اين سازمان تروريستي از عراق، نه تنها كمپ اشرف و ليبرتي به عنوان لانه استقرار اين گروهك به طور كلي نابود میشود بلكه اين سازمان با از دست دادن پايگاه خود در نزديكي مرزهاي ايران عملاً در آستانه فروپاشي نهايي قرار گرفته است اما در اين ميان شايد تكرار آنچه از آغاز فعاليت اين سازمان تروريستي در عراق تا به امروز گذشته، بتواند عاقبت گروههاي تروريستي كه در مقابل خواست مردم ايران قد علم كردهاند را بيان كند.
آغاز منافقين در عراق
روند اضمحلال سازمان منافقين را ميتوان از 30 خرداد سال 1360 دانست؛ روزي كه آنها با كنار گذاشتن زبان گفتوگو، سلاح به دست گرفتند و عمليات نظامي خود عليه انقلاب نوپاي ايران را آغاز كردند. انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي با 73 شهيد، ترور رئيسجمهور و نخستوزير وقت ايران به وسيله بمبي كه در دفتر كار رئيسجمهور كار گذاشته شد، ترور صدها چهره مشهور و غيرمشهور در آن بازه زماني و دهها درگيري مسلحانه در اقصي نقاط كشور، تمام كارنامه فعاليت مسلحانه اين گروهك عليه نظام جمهوري اسلامي بود اما با ناكامي آنان براي سرنگوني جمهوري اسلامي به وسيله نبرد مسلحانه، اين گروهك اعضاي خود را به عراق كه درگير جنگي سخت با كشورمان بود، منتقل و به عنوان متحد ارتش بعثي عليه ايران فعاليت خود را آغاز كرد. پاداش اين همكاري، اعطاي شهركي بزرگ براي استقرار اين سازمان در 80 كيلومتري مرزهاي غربي ايران بود؛ شهركي كه سپس به كمك دولت صدام به انواع تجهيزات نظامي سبك و سنگين نيز مجهز شد و مسعود رجوي كه از غلتيدن به دامن دشمن شماره يك ايران در آن سالها بسيار مسرور بود، نام اين شهرك را به ياد همسر اولش اشرف گذاشت.
منافقين در اشرف
با حمايتهاي دولت بعث عراق، شهرك اشرف به عنوان مقر اصلي سازمان تروريستي مجاهدين خلق، فعاليتهاي ضدايراني خود را آغاز كرد و منافقين در اين راه از هيچ اقدامي عليه ايران و مردمش فروگذار نكردند. از فروش اطلاعات به دستگاههاي جاسوسي عراق و امريكا گرفته تا اقدامات مختلف نظامي عليه ايران. منافقين در طول جنگ سه عمليات نظامي عليه ايران انجام دادند كه مهمترين آن عمليات مرصاد بود كه از كمپ اشرف سازماندهي و هدايت شد، اگرچه دلاوريهاي شهيداني همچون صياد شيرازي، رؤياي آنان را در تنگه مرصاد دفن كرد و همين موضوع باعث شد كه آنها يك دهه بعد شهيد صياد شيرازي مسئول اصلي شكست سنگين خود در مرصاد را ترور كنند.
همكاري منافقين با امريكا
با پايان يافتن جنگ تحميلي و افول قدرت صدام حسين در عراق، روند سقوط سازمان منافقين نيز آغاز شد. آنان كه در اين مدت حساب ويژهاي روي حمايتهاي صدام باز كرده بودند، حالا با افول قدرت صدام در عراق و درگيري وي در جنگي به رهبري امريكا، تصميم گرفتند حامي تازهاي براي خود پيدا كنند، بنابراين منافقين كه از احتمال حمله امريكا به عراق مطلع شده بودند، روابط خود را با دستگاههاي جاسوسي اين كشور توسعه دادند و به همكاري با آنان پرداختند تا شايد از اين مسير بتوانند جاي پاي خود را در عراق و نزديكي مرزهاي ايران، محكم نگه دارند؛ موضوعي كه تا حدودي توانست به كمكشان بيايد و با آغاز جنگ عراق، مسئوليت حفاظت از كمپ اشرف به عنوان يكي از مهمترين اپوزيسيونهاي نظام جمهوري اسلامي در اختيار ارتش امريكا قرار گرفت. منافقين نيز به واسطه اين لطف ايالاتمتحده براي آنان كم نگذاشتند و اطلاعات مختلفي از برنامه هستهاي ايران را در اختيار سرويسهاي جاسوسي اين كشور قرار دادند؛ اطلاعاتي كه باعث آغاز فشارها بر جمهوري اسلامي ايران شد. بر اين اساس، آغاز روند فشار بر جمهوري اسلامي به سال 1381 بازميگردد؛ جايي كه گروهك منافقين در 23 مردادماه آن سال طي يك مصاحبه مطبوعاتي كليد پروژه فشار بر ايران هستهاي را زد. اين گروهك تروريستي از طريق اطلاعاتي كه از سوي سيستمهاي جاسوسي غربي در اختيارش گذاشته شده بود، عليه فعاليتهاي هستهاي ايران پروژهاي را كليد زد. اين حركت در روزگاري صورت گرفت كه ايالاتمتحده به بهانه حوادث 11سپتامبر حمله به افغانستان را آغاز كرده بود و بسياري معتقد بودند مقصد بعدي امريكا ايران خواهد بود، از اين رو درست پس از اين اعلام بود كه دستگاههاي تبليغاتي غرب براي تئوريزه كردن سناريوي «ايران، محور شرارت» وارد معركه شدند و تصاوير ماهوارهاي متعددي را از تأسيسات نطنز و اراك در رسانههاي خود پخش كردند.
خروج منافقين از اشرف
اما اين روند براي سازمان تروريستي منافقين پايدار نماند چرا كه با عزم مردم عراق كه از ناآراميهاي پس از جنگ به ستوه آمده بودند، امريكا مجبور به خروج از عراق شد و اين خروج نيز باعث شد منافقين بي يار و ياور در عراق باقي بمانند. اگرچه در واپسين روزهاي حضور امريكا در عراق، اين كشور با خارج كردن نام سازمان منافقين از ليست سازمانهاي تروريستي، كوشيد تا حضور اين گروهك در عراق را تضمين كند اما شيعيان عراقي كه نميتوانستند حضور قاتلان برادران خود در جريان انتفاضه شعبانيه كشورشان را تحمل كنند با فشارهاي مختلف منافقين را وادار كردند اردوگاه اشرف را تخليه كنند. اين فشارها تا لحظه خروج آخرين نفر از اردوگاه اشرف ادامه داشت و درست در شهريور ماه سال 1392 بود كه با خروج آخرين عضو منافقين از اين اردوگاه، برج آزادي اين شهرك به عنوان نماد اقتدار منافقين سرنگون شد تا شعار «اشرف زجا نجنبد» منافقين براي هميشه رنگ ببازد؛ ماجرايي كه تأثير بزرگي در تخريب روحيه اين سازمان داشت.
منافقين در ليبرتي
اما اين پايان كار براي سازمان منافقين در عراق نبود. اين سازمان كه علاقهاي به ترك عراق به واسطه نزديكيجغرافيايي با ايران نداشت با حمايت سازمان ملل و برخي كشورهاي غربي در كمپ ليبرتي مستقر شد تا بتواند در مدت حضورش در اين كمپ مكاني براي استقرار مجدد بيابد؛ مكاني كه دولت عراق هرگز حاضر به واگذارياش به آنها نشد و مجبور شدند به فكر مقري تازه در يكي از گمنامترين كشورهاي اروپايشرقي باشند؛ آلباني، كشوري بود كه سركردگان منافقين تصميم گرفتند اعضاي خود را به آنجا اعزام كنند؛روندي كه سرانجام جمعه شب به پايان رسيد و آخرين گروه يكي از مخوفترين سازمانهاي تروريستي به آلباني رفتند تا پرونده سه دهه حضور آنها در همسايگي ايران براي هميشه بسته شود.
حال منافقين در آلباني در حالي روزگار خود را سپري ميكنند كه تحت كنترل شديد نيروهاي امنيتي اين كشور قرار دارند و بسياري از شعارهايي كه در طول نزديك به 35 سال گذشته باعث فريبخوردنشان شده را رنگ باخته ميبينند؛ ماجرايي كه روحيه آنان را به شدت تخريب كرده و باعث شده به فكر لغو عضويت خود و فرار از آلباني به سمت ديگر كشورهاي اروپايي بيفتند؛ موضوعي كه ثمرهاي جز فروپاشي نهايي براي منافقين به همراه نخواهد داشت.