کد خبر: 823015
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۲
2پسر خاله به جرمشان اقرار كردند
دو پسر خاله پس از سرقت مسلحانه پورشه تازه داماد براي تفريح به شمال رفتند. متهمان پس از برگشت از سفر تفريحي قصد داشتند خودروي گرانقيمت را اوراق كنند كه دستگير شدند.
دو پسر خاله پس از سرقت مسلحانه پورشه تازه داماد براي تفريح به شمال رفتند. متهمان پس از برگشت از سفر تفريحي قصد داشتند خودروي گرانقيمت را اوراق كنند كه دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 22 شامگاه پنجم آبان ماه مرد جواني كه به تاز‌گي ازدواج كرده بود، از خانه پدرزنش در يكي از خيابان‌هاي شمالي تهران بيرون آمد و سوار خودروي پورشه گرانقيمتش شد تا به خانه‌اش برود. هنوز ثانيه‌هايي نگذشته بود كه صداي شكستن شيشه سمت شاگرد خودرواش را شنيد، وقتي به طرف صدا برگشت، ناگهان مرد مسلح نقابداري خودش را به داخل خودرواش رساند و با تهديد اسلحه او را از خودرواش به پايين انداخت. در حالي كه تازه داماد در شوك فرو رفته بود، سارق مسلح خودروي پورشه را به راه انداخت و به سرعت از محل گريخت.  لحظاتي پس از اين حادثه، مرد جوان خودش را به كلانتري 101 تجريش رساند و از سارق مسلح شكايت كرد.
 
پورشه را براي مراسم ازدواجم خريده بودم
وي گفت:  من كارخانه‌دار هستم و وضع مالي خوبي دارم. چند روز قبل دختر يكي از بستگانم را عقد كردم و قرار بود به زودي مراسم ازدواجمان را برگزار كنيم، به همين دليل عصر همراه همسرم براي خريد خانه‌اي به چند بنگاه املاكي رفتيم تا اينكه ساعتي قبل همسرم را به خانه‌شان رساندم. پس از اينكه شام خورديم، از آنها خداحافظي كردم و به داخل خيابان آمدم و سوار خودروي پورشه‌ام شدم تا به خانه‌ام بروم. لحظه‌اي كه خودرو را روشن كردم، خودروي پرايدي با دو سرنشين كنار خودروام توقف كرد و يكي از سرنشين‌ها كه مسلح به كلت كمري بود و نقابي به صورت داشت از خودرو پياده شد و با ته اسلحه كمري‌اش، شيشه قسمت شاگرد خودروام را شكست و در را باز كرد و وارد خودروام شد. من با ديدن اين صحنه گيج و مبهوت مانده بودم و فقط به او نگاه مي‌كردم. دست و پايم از ترس به شدت مي‌لرزيد و زبانم بند آمده بود و توان حرف يا فرياد زدن نداشتم كه سارق مسلح نقابدار با تهديد اسلحه مرا از خودروام به پايين انداخت و خودش پشت فرمان نشست و به راه افتاد. پس از اين، همدست او هم با خودروي پرايد از محل گريخت. وي در پايان گفت:  خودروي پورشه را به تاز‌گي براي مراسم ازدواجم خريده بودم و قرار بود چند شب ديگر گل بزنم و عروسم را سوار كنم كه سارقان مسلح به زور از من سرقت كردند.
 
آغاز رسيدگي به پرونده به دستور قاضي موسوي
پس از طرح اين شكايت، پرونده سارقان مسلح به دستور قاضي موسوي، داديار شعبه اول دادسراي ناحيه 34 براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. پس از اين مأموران پليس تحقيقات تخصصي خود را براي شناسايي سارقان مسلح آغاز كردند، اما موفق به پيدا كردن هيچ سرنخي نشدند تا اينكه چند روز پس از حادثه، مردي با پليس تماس گرفت و گفت به توقف يك خودروي پورشه در پاركينگ ساختمانشان مظنون است. مأموران وقتي در محل حاضر شدند با بررسي شماره پلاك خودروي پورشه دريافتند خودروي پارك شده خودروي مرد كارخانه‌داري است كه دو سارق مسلح شامگاه پنجم آبان ماه سرقت كرده‌اند. صاحبخانه درباره پارك خودروي سرقتي به مأموران گفت:  دو روز قبل داماد يكي از همسايه‌ها كه مرد جواني به نام شادمهر است، از من خواست تا اجازه دهم خودرواش را براي چند روزي در پاركينگ خانه من پارك كند و من هم قبول كردم.
 
شناسايي پسر خاله‌هاي سارق
بررسي پرونده‌هاي متهمان  نشان داد، شادمهر يكي از سارقان سابقه‌داري است كه چندين سابقه سرقت و زورگيري در كارنامه‌اش ثبت شده است. بنابراين مأموران شادمهر را تحت تعقيب قرار دادند تا اينكه چند روز قبل وي را بازداشت كردند.
متهم ابتدا در بازجويي‌ها براي فريب مأموران خودش را به نام جعلي ستار معرفي كرد، اما در بازجويي‌هاي تخصصي وقتي فهميد دستش رو شده است، به سرقت مسلحانه با همدستي پسر خاله‌اش به نام بهادر اعتراف كرد. مأموران در ادامه بهادر را شناسايي و بازداشت كردند.
 
با پورشه سرقتي براي تفريح به شمال رفتيم
صبح ديروز دو متهم براي بازجويي به دادسرا منتقل شدند.
شادمهر گفت:  من و بهادر علاوه بر اينكه پسر خاله هستيم، ارتباط خيلي دوستانه‌اي هم داريم. چند روز قبل از حادثه تصميم گرفتيم براي تفريح دو نفره به شمال كشور برويم تا اينكه روز حادثه دو نفري با خودروي بهادر در حال دور دور در يكي از خيابان‌هاي شمالي شهر بوديم كه با خودروي پورشه مواجه شديم. يك لحظه به ذهنم رسيد تا خودروي پورشه را سرقت كنيم و با آن چند روزي به تفريح برويم. وقتي موضوع سرقت را به بهادر گفتم، قبول و با خودرواش راه خودروي پورشه را سد كرد و من هم با اسلحه‌اي كه از قبل داشتم از خودرو پياده شدم. وقتي خواستم در خودرو را باز كنم، متوجه شدم در خودرو قفل است به همين دليل با ته اسلحه شيشه آن را شكستم و در خودرو را باز كردم و سوار شدم. راننده با ديدن من شوكه شده بود كه او را به پايين انداختم و خودرو را سرقت كرديم. پس از اين چند روزي من و بهادر با خودروي سرقتي به شمال رفتيم. وقتي از سفر برگشتيم، تصميم گرفتيم از صاحب آن 20 ميليون تومان اخاذي كنيم و بعد خودرواش را تحويل دهيم. به همين خاطر با صاحب خودرو كه دفترچه تلفنش داخل خودرو جامانده بود، تماس گرفتيم و براي تحويل خودرواش درخواست پول كرديم. شاكي قبول كرد، اما بعد ما پشيمان شديم و تصميم گرفتيم خودروي پورشه را به صورت اوراقي بفروشيم كه دستگير شديم.
 
ماشين عروسي‌ام مثل خودروي اوراقي شده است
شاكي هم گفت:  قرار بود چند روز بعد از حادثه مراسم ازدواجم را برگزار كنم، اما با سرقت خودروام مراسم ازدواجم به تأخير افتاد. من خودرو را براي ماشين عروس خريده بودم، اما الان كه تحويل گرفته‌ام متوجه شدم سارقان با خودروام تصادف كرده‌اند و بيش از 100 ميليون تومان به خودروام خسارت وارد كرده‌اند به طوري كه خودروي نو من الان مثل خودروي اوراقي است.
دو متهم در پايان به دستور قاضي موسوي براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار