حاشيههاي ناخوشايند و غيرمنتظرهاي كه سال گذشته در خلال بازيهاي ليگ واليبال روي سكوها ديده ميشد، امسال نيز ادامه پيدا كرد. رفتار دور از انتظاري كه در شأن واليبال ايران كه توانسته با زحمت زياد، خود را به يك قدرت قابل تأمل در دنيا تبديل كند نيست؛ مسئلهاي كه حالا صداي بسياري از واليباليستها را هم در آورده است و خواستار دخالت فدراسيون شدهاند. اما افشاردوست، دبير فدراسيون واليبال معتقد است اين مسئله حل نميشود، مگر آنكه باشگاهها و همه جامعه واليبال براي ريشهكن كردنش دست به دست هم بدهند.
فحاشي و درگيري روي سكوها، اتفاقي غيرمنتظره بود كه سال گذشته شاهد آن بوديم و امسال هم تكرار شد. فدراسيون قصد برخورد ندارد؟واقعيت اين است كه اين اتفاقات اصلاً خوشايند و در شأن واليبال ايران نيست و فدراسيون نيز به شدت با آن مخالف است. ابزاري هم داريم براي پيشگيري و مقابله با اين اتفاقات كه از آن براي مقابله با اين رفتارها استفاده خواهيم كرد. البته در جلسات همواره به باشگاهها متذكر ميشويم كه بايد جو را مديريت و كنترل كنند. ليدرها معمولاً از باشگاهها ارتزاق ميكنند. پس بايد حرف شنوي داشته باشند و ميتوان آنها را مديريت كرد و آنها نيز ميتوانند جو سالن را مديريت كنند. پس يعني اين كار نشدني نيست، اما باشگاهها بايد در اين زمينه همكاري كنند. ما گاهي جريمه ميكنيم، تماشاگران را محروم ميكنيم، اما خب هميشه كه نميتوان تماشاگران را محروم كرد. نميتوان كه تمام بازيهاي ليگ را بدون تماشاگر برگزار كرد. بايد در اين زمينه فرهنگسازي كرد. نبايد اجازه دهيم اين حاشيهها و درگيريها هميشگي و ادامهدار شوند. همه بايد دست به دست هم بدهيم تا اين مسئله حل شود و ديگر شاهد اين اتفاقات ناگوار روي سكوها نباشيم.
انتظار ميرفت امسال، ديگر شاهد حواشي سكوها نباشيم اما اين مسئله از همان هفته اول شروع شد و جالب اينكه به رغم مشهود بودن فحاشيها، ناظر بازي ادعا كرده بود كه چيزي نميشنود!البته هفته اول خود من در سالن حضور داشتم و از نزديك شاهد اتفاقات و فحاشيها بودم. اتفاقاً با ناظر بازي هم تماس گرفتم و گفت كه ميشنود، ولي گزارش اتفاقات دير به دست ما رسيد، اما همانطور كه گفتم، فدراسيون نيز به شدت از اين جو ناراضي است و در پي برخورد با مسئله و حل و فصل مشكل است. در اين راستا حتي اگر ناظري هم بخواهد كوتاهي كند، مطمئن باشيد اين مسئله با برخورد و تذكر جدي فدراسيون همراه خواهد بود، اما خب رسانهاي نميشود ولي اينطور نيست كه اگر مسئلهاي رسانهاي نشد فدراسيون به آن توجهي نميكند و به سادگي از كنار آن ميگذرد. ما طبق گزارش ناظران بازي برخورد خواهيم كرد. اينطور هم نيست كه اگر ناظر بازي گزارش نكند دست روي دست بگذاريم. البته ناظران تا اين لحظه كوتاهي نكردهاند، اما اگر كوتاهي هم داشته باشند، با آنها برخورد ميشود و خودمان مسائل را پيگيري ميكنيم و تصميمات لازم را ميگيريم.
كار به جايي رسيده كه بسياري از بازيكنان از جمله شهرام محمودي به طور جدي از فدراسيون درخواست دخالت كردهاند تا شاهد فحاشي به خانوادههايشان نباشند. خصوصاً كه آنها معتقد هستند واليبال يك ورزش خانوادگي است و نبايد اجازه داد فضاي آن آلوده شود و تيمها تحت هر شرايطي به نتيجه برسند. اين بازيكنان هر دو سه سال يك بار تيمهاي خود را تغيير ميدهند. يك سال اينجا هستند و تماشاگران اين شهر حمايتشان ميكنند و سال بعد، جايي ديگر ميروند و تماشاگران شهر ديگري طرفدار آنها هستند. اين مسئله گاهي ممكن است مشكلاتي را ايجاد كند. در اينگونه مواقع، اين باشگاهها هستند كه بايد با برنامه دادن به ليدرها، بتوانند تماشاگران خودي را كنترل كنند. اين يك كار فرهنگي است كه باشگاهها ميتوانند به خوبي از عهده آن برآيند. آنها ميتوانند به واسطه ليدرهاي خود، افراد متخلف را شناسايي كنند، ما هم بالطبع طبق آيين نامه با آن برخورد ميكنيم، اما به تنهايي نميتوانيم آن نتيجهاي را كه ميخواهيم بگيريم، چراكه تنبيه، جريمه و محروميت به تنهايي كارگر نيست و بايد در اين زمينه فرهنگسازي كرد. بازيكنان هم حق دارند. هيچ بهانهاي توجيه خوبي براي توهين به آنها نيست. واليبال يك ورزش خانوادگي است و نبايد جو به شكلي باشد كه خانوادهها دغدغهاي از اين بابت براي حضور در سالنهاي مسابقه داشته باشند. بايد دست به دست هم بدهيم و اين مشكل را حل كنيم. خانوادهها به اميد تماشاي يك مسابقه ورزشي وارد سالن ميشوند و توقع ندارند فرزندانشان با صحنههاي درگيري يا فحاشي روبهرو شوند. اين چيزي نيست كه هيچ كس خواهان آن باشد. نه فدراسيون، نه تيمها، نه بازيكنان و نه تماشاگران. اتفاقاتي كه رخ ميهد، مسائل ناخوشايندي است كه بايد دست به دست هم بدهيم براي از بين بردن آن. مسئله حل شدني است، اما نه فقط به دست فدراسيون يا با جريمه و محروميت. باشگاهها در اين زمينه ميتوانند كمك شاياني باشند. اين مسئله را بارها و بارها در جلسات قبل از برگزاري بازيها به آنها گفتهايم. تسلط آنها روي سكوها، بازيكنان و ليدرها به مراتب بيشتر است و بهتر ميتوانند فضا و جو را مديريت و خاطيان را شناسايي كنند.
اما به نظر ميرسد فدراسيون در اين برخوردها، با برخي بازيكنان ملي پوش مماشات ميكند. خصوصاً كه در هفته نخست، نام يكي از همين مليپوشان، در صدر حواشي و درگيريها بود اما برخوردي با او نشد و اين مسئله باز هم تكرار شد!درست نيست كه قصور خودمان در بخشهاي مختلف را به گردن فدراسيون بيندازيم. فدراسيون مگر تماشاگر يا داور است؟ ما هم مثل خيليها از طريق گيرندههاي تلويزيوني بازيها را ميبينيم اما حتي اگر داخل سالن هم باشيم، نميتوانيم كاري كنيم. وظايف مشخص شده است. برخي به عهده داور و قاضيان بازي است و برخي ديگر به عهده ناظران. هر جا كه اتفاقي رخ دهد، چه در سالن و روي سكوها و چه در زمين بازي، ما نميتوانيم دخالت كنيم. اين دليل نميشود اگر مسئولي از فدراسيون در سالن مسابقه حضور داشته باشد بتواند در مسائل دخالت كند. ما ميتوانيم طبق گزارشهاي ناظران، پرونده را به كميته اخلاق و انضباطي ارجاع داده و در آنجا مسائل را بررسي كنيم و در خصوص آن حكمي بدهيم، اما مطمئن باشيد نه تبعيضي قائل ميشويم و نه مماشاتي ميكنيم. اين اصلاً درست نيست كه تصور كنيم فدراسيون به خاطر يك بازيكن چشم روي اين مشكلات و بيانضباطيها ميبندد. هرگز چنين نخواهد بود. شأن واليبال از نام هر بازيكن و مليپوشي بالاتر است و فدراسيون هرگز با كسي نه تعارفي دارد و نه مماشات ميكند.
فكر ميكنيد بازيكنان مليپوش و شناخته شده چه نقشي ميتوانند در جمع كردن اين حواشي داشته باشند؟وقتي يك بازيكن، يا يك تيم در مجامع بينالمللي به موفقيت ميرسد و مدارج عالي را طي ميكند، در واقع يك جامعه تلاش و هزينه كرده تا به اين جايگاه دست يابد. پس اين تيم يا بازيكن، مقابل جامعه خود وظايفي دارد. او حالا يك الگو به شمار ميرود، وظيفهاي كه روي دوش دارد بسيار سنگين است. مسئوليت بزرگي دارد. بايد بتواند بيش از ديگران خود را كنترل و جو را آرام كند. مردم رفتار او را ميبينند و الگو برميدارند. بازيكنان جوانتر كارهاي او را زير ذرهبين دارند. پس در قبال تمام كارهايش مسئول است. حتي لباس پوشيدن و صحبت كردنش. شايد حتي گاهي در بازي قضاوت اشتباهي شود، اين طبيعي است. يك بازيكن بزرگ، باتجربه و ملي پوش وظيفه دارد جو را آرام و از بروز هرگونه مسئلهاي جلوگيري كند نه اينكه خود بشود عامل درگيري. اين انتظاري است كه از مليپوشان ميرود. اين كار آساني نيست. در كنار فشار فني بازي، بايد مسائل روحي رواني را هم تحمل كند، اما همين انتظار هم از يك ملي پوش ميرود كه تحملش فراتر از بقيه باشد.
اين مسائل ميتواند چهره واليبال ايران را در دنيا خدشهدار كند خصوصاً حالا كه نگاه همه دنيا به واسطه پيشرفت اين چند ساله روي ايران است. الان تمام دنيا با ما سر جنگ دارند. در مباحث مختلف و به ناحق. اين يك واقعيت است كه نميتوان كتمانش كرد. وقتي اين رفتارها، ناهنجاريها و حاشيههايي كه اين روزها از واليبال شاهديم در دنيا منتشر ميشود، افراد بسياري در دنيا اين را ميبينند. اين براي ما يك زنگ خطر است. واليبال ايران به سختي به جايگاهي كه امروز دارد رسيده است. كل خانواده واليبال و مردم تلاش كردند؛ پس بايد اين جايگاه را حفظ كنيم و اجازه ندهيم اشتباهات پيش پا افتاده، ضربههاي جبران ناپذيري به واليبال ايران بزند و چهره آن را در دنيا خدشهدار كند. اين حاشيهها با فرهنگ ما منافات دارد، پس نبايد اجازه دهيم فرهنگ واليبال ايران را زير سؤال ببرد. بايد با اين مسئله مبارزه و آن را ريشهكن كرد. آن هم قبل از آنكه كار بيخ پيدا كند. البته در اين راه موفق نخواهيم شد جز زماني كه همه دست به دست هم بدهيم.