کد خبر: 872016
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱
پيش از اين گفته شد آنچه امروز در نظام بين‌الملل شاهديم حاصل ۴۰۰ سال تجربه دولت‌هاي استعمارگر و نتيجه مهندسي نظام سلطه براي قانوني كردن چپاولگري و سلطه بر جهان است.
دکتر عبد‌الله متولیان
دکتر عبد‌الله متولیان
 
پيش از اين گفته شد آنچه امروز در نظام بين‌الملل شاهديم حاصل ۴۰۰ سال تجربه دولت‌هاي استعمارگر و نتيجه مهندسي نظام سلطه براي قانوني كردن چپاولگري و سلطه بر جهان است.
از موضوعات اساسي در مهندسي نظام سلطه جهت چپاول قانونمند كشورهاي تحت ستم، موضوع «مديريت ديپلماسي» است كه به عنوان روشي محكمه پسند و متمدنانه در حوزه‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... سلطه‌گران را در جهت نيل به اهداف آنان از طريق «قدرت ديپلماسي» ياري مي‌كند. ديپلماسي به عنوان روشي نوين براي سلطه بر كشورهاي هدف به معني حفاظت از منافع كشور و وصول به اهداف سياست خارجي از طريق اعمال قدرت (خواه نظامي و خواه ديگر اشكال قدرت از جمله اقتصادي، فرهنگي، علمي، عقيدتي و...) است. بر اساس اين تعريف ديپلماسي نه تنها نقطه مقابل جنگ نيست بلكه جنگ نيز خود معلول و زائيده تحركات ديپلماتيك و قبول پيشبرد اهداف كشور از طريق جنگ بوده و اين چنين است كه شخصي مثل ناپلئون بناپارت برد ديپلماسي را به اندازه و بلكه بيشتر از برد توپخانه‌اش مي‌داند.
 
 غرب براي تحميل اراده استكباري و تحقق مطامع شيطاني خود و بازداشتن ساير كشورها به تكنولوژي و توانمندي و منابع قدرت، دو نوع ديپلماسي: «ديپلماسي شمسي براي خود» و «ديپلماسي قمري براي كشورهاي تحت ستم» را ابداع نموده است:غرب در ديپلماسي شمسي با پي بردن به «قدرت ديپلماسي» به خلق «ديپلماسي قدرت» پرداخته و از طريق «قدرت مذاكره» در «ديپلماسي قدرت» با حيله‌گري و استفاده از فنون مذاكره نظير «نفوذ در مخاطب»، «عامل‌سازي»، «مغالطه و سفسطه»، «منزوي سازي»، «تحقير»، «اطاله مذاكره» و «تسويف در عمل» مسير انقلابي‌گري ملت‌ها را منحرف و حرارت خشم و اراده ملت‌ها و دولت‌ها را به پاي ميز مذاكره سرد كرده و در ميدان ‌«نبرد ديپلماتيك» كشور هدف را خاكريز به خاكريز به عقب‌نشيني واداشته و گاهي دهه‌هاي متمادي نمايندگان يك ملت را تحقير و رفته رفته با تحميل اراده خود، كشور هدف را با ذلت پذيري وادار به پذيرش و قبول خواسته‌هاي ظالمانه و تحميلي مي‌كنند و «هر عقب نشيني در برابر دشمنان آنها را به مطالبات جديد وا مي‌دارد و اين مسئله عقب نشيني و مطالبه تازه هيچ پاياني ندارد (مقام معظم رهبري ۱۴ خرداد ۹۶)».
 
چه بسا كه در نبرد ديپلماسي قدرت با نفوذ به لايه‌هاي مديريتي كشور و ايجاد دوقطبي‌هاي شيطاني يك تمدن بشري را به كلي ساقط يا دچار اليناسيون مي‌كنند. آنچه كه در باره ديپلماسي به اجمال گفته شد روي شمسي سكه ديپلماسي بود اما آنچه كه اصطلاحاً در دنياي شرق و «كشورهاي قمر» از ديپلماسي ترسيم و به‌كار گرفته شده، هيچ شباهتي به «ديپلماسي قدرت» ندارد.
ديپلماسي در شرق بر اساس استراتژي «پناه بردن به دامن مادر از ترس تنبيه مادر» شكل گرفته و داراي يك تعريف اتوكشيده و بي‌خاصيت مبتني بر «ترس از قدرت‌هاي سلطه‌گر و قبول سياست‌هاي تحميلي آنان» بوده و به معناي جعلي و دروغين «رفع سايه تحريم، فشار، تهديد و جنگ از طريق قبول ذلت، عقب‌نشيني آشكار از ايستادگي در برابر زورگويي و زياده‌خواهي دشمن و تأمين خواسته‌هاي ظالمانه دشمن و واگذاري بخشي از افتخارات ملي به حريف و...» است. ديپلماسي قمري و شرقي به معناي «هنر مصون ماندن از خشم دولت‌هاي غربي و قدرتمند» بوده و ديپلمات در ديپلماسي شرقي كسي است كه تلاش مي‌كند با جلب نظر صاحبان قدرت در نظام سلطه و برآورده ساختن مطالبات آنان، خود و كشورش را از مجازات‌هاي احتمالي چپاولگران بين‌المللي حفظ كند!
 
در دانشگاه‌هاي جهان آنچه كه در باره فنون و قواعد ديپلماسي و آداب كنسولي به ديپلمات‌هاي شرقي آموزش داده مي‌شود قالبي شيك از آموزه‌هاي كلاسيك مبتني بر قبول ذلت به دليل ترس با توجيه مقايسه هزينه فايده است. آنان در دنياي ديپلماتيك به ديپلمات‌ها به شكلي مغالطه آميز مي‌آموزند كه چالش با دشمن هزينه دارد و خطر جنگ، فشار و تحريم را افزايش مي‌دهد، در حالي كه تجربه نشان داده است كه «آنان‌كه بر محور عقلانيت! مدعي هزينه براي چالش با قدرت‌ها هستند بايد بدانند كه بله چالش هزينه دارد اما سازش هم هزينه‌هاي گزاف و بلكه بيشتر دارد (حضرت امام خامنه‌اي ۱۴ خرداد ۹۶)».
 
طشت رسوايي «ديپلماسي ترس و سازش» از بام ايران طي صد سال اخير بارها و بارها به زمين افتاده و همواره وجهه همت دستگاه سياست خارجي ايران در ادوار مختلف تاريخي پيش از انقلاب، كسب حمايت و توجه قدرت‌هاي استعماري بوده است و قراردادهاي تركمنچاي، گلستان، ۱۹۱۹ و...   همه و همه با توجيه و تكيه بر اصل «تراجيح»، «دفع افسد به فاسد» و «انتخاب بين بد و بدتر»، «برد - برد» و... امضا شده است. برجام به عنوان آخرين نمونه «ديپلماسي ترس و تسليم» اگر چه از لحاظ شكلي، محتوايي و انگيزه دستگاه ديپلماسي با مصاديق پيشين تفاوت دارد، ليكن با توجه به ماهيت انقلابي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، به طور قطع و يقين در چارچوب ارزش‌هاي انقلابي نظام نبوده و نيست و گذشت دو سال از امضاي برجام، آشكارا نشان داده كه به‌رغم اينكه با خوش‌بيني و براي جلب نظر غرب از خطوط قرمز ترسيم شده عبور كرديم اما ثابت شده كه:
 
۱- خوي شيطاني امريكا در عين افول ابرقدرتي‌اش به دليل عقب‌نشيني ما افزايش يافته است.
۲ -اعتماد به دشمن ساده انديشانه و خامي بوده است.
۳- نه تنها فلسفه وجودي مذاكره با شيطان بزرگ يعني لغو تحريم‌ها حاصل نشده بلكه بر شدت و حدت تحريم‌ها افزوده شده است.
۴ -مراد غرب از مذاكره و توافق، تحقير ملت و نظام ايران، تحميل خواسته‌هاي خود، الگوسازي، تضعيف انقلابي‌گري و... بوده است.
۵ - هزينه كوتاه آمدن در برابر زياده‌خواهي نظام سلطه به مراتب بيشتر از مقاومت و ايستادگي انقلابي بوده است.
۶ -جرئت اقدام انقلابي از دولتمردان كشور سلب شده و به رغم نقض مكرر برجام از سوي شيطان بزرگ، مانند پيمان‌هاي «كمپ ديويد، اسلو و...» در چنبره مهندسي قفس برجام اسير شده و خروج از دايره برجام را به نفع كشور نمي‌دانند! و متأسفانه دستگاه ديپلماسي كشور مرعوب برجام بوده و خود را مقيد و ملزم به حفاظت از برجام مي‌داند.
نتيجه اينكه:۱ - وقت آن رسيده است كه نظام مقتدر و انقلابي ايران در عرصه ادبيات ديپلماسي نيز دست به انقلاب مفاهيم زده و چارچوب‌هاي «ديپلماسي انقلابي» را مبتني بر ارزش‌هاي متعالي اسلام انقلابي و ديدگاه‌هاي حضرت امام خميني سلام‌الله عليه تدوين و به جهان عرضه نمايد.
۲- در برابر اين دشمن گستاخ، ايران به قدرت بسيج كنندگي انقلاب نياز جدي دارد و بايد همه مسئولان و دلسوزان انقلاب، ارزش‌ها و آرمان‌ها را به معناي واقعي كلمه ارج بنهند و به خاطر اهداف كوتاه مدت و تحولات سياسي زودگذر و روزمره اصول و ارزش‌ها را به فراموشي نسپارند (مقام معظم رهبري ۱۴ خرداد ۹۶)»
۳ -مسئولان كشور هدفشان راضي كردن قدرت‌ها نباشد و بدون انفعال و تسليم در مقابل زورگويان، فريب آنها را نخورند و با دوري از ضعف نفس در مقابل شيطان بزرگ، همت و هدف خود را به كارگيري نيروها و عناصر داخلي براي حل مشكلات و راضي كردن مردم متمركز كنند (حضرت امام خامنه‌اي ۱۴ خرداد ۹۶)».
۴- دستگاه ديپلماسي نبايد مرعوب برجام باشد و نبايد همت خود را مصروف سر پا نگه داشتن لاشه برجام نافرجام كند بلكه بايد با پذيرش مسئوليت خود در قبال آثار نامبارك و خسارت‌بار برجام و عبور از آن به ارائه الگويي انقلابي از ديپلماسي فعال روي آورد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۵
0
0
ترس و سازش فایده نداره
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار